محمود تعجبی

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

محمود تعجبی

علوم انسانی / علوم تربیتی

رساله های دکتری

  1. بررسی نقش رهبری همنوا و مدیریت الکترونیک منابع انسانی در کیفیت آموزش مجازی به واسطه رفتار نوآورانه کاری و اخلاق حرفه ای تدریسِ دبیران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصیلی 1401-
    1402
    هدف از این پژوهش بررسی نقش رهبری همنوا و مدیریت الکترونیک منابع انسانی در کیفیت آموزش مجازی مدارس با میانجی گری رفتار نوآورانه کاری و اخلاق حرفه ای تدریس دبیران بود. جامعه پژوهش کلیه دبیران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1797 نفر (895 نفر زن و 902 نفر مرد) بودند، با توجه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(19) و جنسیت(مرد و زن) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 316 دبیر انتخاب شد. روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری همنوا واگنر(2010)؛ مدیریت الکترونیک منابع انسانی رحمتی(1393)؛ رفتار نوآورانه کاری جانسن(2000)؛ اخلاق حرفه ای تدریس معلّمان سبحانی نژاد(1395) و پرسشنامه محقق ساخته کیفیت آموزش مجازی مدارس استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها با تکنیک های آلفای کرونباخ، نسبت روایی محتوایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی بررسی شدند، جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel10.30 استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری همنوا مدیران و مدیریت الکترونیک منابع انسانی رابطه مثبت با کیفیت آموزش مجازی مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبری همنوا مدیران مدارس به واسطه اخلاق حرفه ای تدریس معلّمان رابطه مثبت غیر مستقیم با کیفیت آموزش مجازی مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبری همنوا مدیران مدارس به واسطه رفتار نوآورانه کاری معلّمان رابطه مثبت غیر مستقیم با کیفیت آموزش مجازی مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مدیریت الکترونیک منابع انسانی به واسطه اخلاق حرفه ای تدریس معلّمان رابطه مثبت و غیرمستقیم با کیفیت آموزش مجازی مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مدیریت الکترونیک منابع انسانی به واسطه رفتار نوآورانه کاری معلّمان رابطه مثبت غیر مستقیم با کیفیت آموزش مجازی مدارس در سطح 05/0 دارد و مدل ساختاری پژوهش قادر به تبین 30 درصد واریانس کیفیت آموزش مجازی مدارس بود. نتایج کلی پژوهش نشان داد که رهبری همنوا و مدیریت الکترونیک منابع انسانی به همراه نقش میانجی رفتار نوآورانه کاری و اخلاق حرفه ای تدریس معلّمان نقش موثری در کیفیت آموزش مجازی مدارس دارد. بنابراین رهبری همنوا

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی رابطه سبک رهبری زهرآگین مدیران با سلامت سازمانی و رفتار منافقانه معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی1402-1401
    1402
    پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک رهبری زهرآگین مدیران با سلامت سازمانی و رفتار منافقانه معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی1402-1401 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه -ی معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک و دو شهر همدان در سال تحصیلی1402-1401 به تعداد 1309 نفر می باشد. حجم نمونه در این تحقیق براساس جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 302 نفر بودند و از پرسشنامه-های رهبری زهرآگین اشمیت (2008)،سلامتسازمانیهویوهمکاران (1990) ورفتارهای منافقانه خلد شرفی (1394) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت و پایاییآن هاازطریق آلفای کرونباخ به ترتیب برای رهبری زهراگین 95/0، سلامت سازمانی 90/0 و رفتار منافقانه 86/0 گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از روش های آمار توصیفی (جدول، فراوانی، نمودار، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چندگانه) و با بهره گیری از نرم افزار spss16، استفاده گردید. نتایج نشان دادمیزان به کارگیری رهبری زهرآگین در بین مدیران مدارس ابتدایی شهر همدان کمتر از حد متوسط بود، میزان سلامت سازمانی در مدارس ابتدایی شهر همدان بالاتر از حد متوسط بود و همچنین میزان رفتارهای منافقانه معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان نیز بالاتر از حد متوسط بود.نتایج همبستگی نشان داد بین سبک رهبری زهرآگین مدیران و سلامت سازمانی مدارس ابتدایی شهر همدان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سبک رهبری زهرآگین مدیران و رفتارهای منافقانه معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که از بین مولفه های رهبری زهرآگین مولفه های سرپرستی توهین آمیز، رهبری خودکامه و جاه طلبی توانایی پیش بینی سلامت سازمانی مدارس را دارند ومولفه جاه طلبی از بین مولفه های سبک رهبری زهرآگین توانایی پیش بینی رفتارهای منافقانه معلمان را دارد.
  2. بررسی رابطه رهبری سطح پنج با خودکارآمدی و شادکامی معلمان مقطع ابتدایی منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401
    1402
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه رهبری سطح پنج با خودکارآمدی و شادکامی معلمان مقطع ابتدایی منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 15شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 1400 نفر(1314 زن و 86 مرد)بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه شامل 302آزمودنی(284 زن و 18 مرد)انتخاب شد. برای تعیین حجم جامعه نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بهره گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی(1386)، خودکارآمدی اسچانن، موران و ولفولک(2001) و شادکامی آکسفورد(2002) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 97/0 برای پرسشنامه رهبری سطح پنج ،95/0 برای پرسشنامه خودکارآمدی و 98/0 برای پرسشنامه شادکامی محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی مانند(جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)و نیز از روش های آمار استنباطی (آزمون کالموگروف_اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه) استفاده شد. نتایج نشان داد وضعیت استفاده از سبک رهبری سطح پنج توسط مدیران، خودکارآمدی و شادکامی معلمان مدارس ابتدایی منطقه 15 شهر تهران بالاتر از حد متوسط است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک رهبری سطح پنج با خودکارآمدی و شادکامی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه در این پژوهش نشان داد که از بین مولفه های سبک رهبری سطح پنج ، مولفه رویارویی با واقعیت تلخ بیشترین تاثیر را بر خودکارآمدی معلمان دارد و از بین مولفه های سبک رهبری سطح پنج مولفه های فرهنگ انضباطی و ویژگی های شخصیتی مدیر، بیشترین تاثیر را بر شادکامی معلمان دارند.
  3. بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با رفتار نوآورانه و انگیزش شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 1402-1401
    1402
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با رفتار نوآورانه و انگیزش شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی1402_1401 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 1402_1401 به تعداد 1786 نفر (1293 نفر زن و 493 نفر مرد) بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه شامل 298 نفر آزمودنی انتخاب شد.نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انجام شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و لیو(2000)،رفتار نوآورانه کانتر(1988)،انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1976) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ95٪ برای پرسشنامه رهبری تحول آفرین 94٪ برای پرسشنامه رفتار نوآورانه 94٪ برای پرسشنامه انگیزش شغلی محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل (جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و نیز از روش های آمار استنباطی( آزمون کالموگروف اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاده شد. نتایج نشان داد وضعیت استفاده از سبک رهبری تحول آفرین توسط مدیران، رفتار نوآورانه و انگیزش شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهر اراک بالاتر از حد متوسط است. نتایج هم بستگی پیرسون نشان داد که بین رهبری تحول آفرین با رفتار نوآورانه و انگیزش شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه در این پژوهش نشان داد که از بین مولفه های سبک رهبری تحول آفرین، انگیزش الهام بخش بیشترین تاثیر را بر رفتار نوآورانه معلمان دارد و از بین مولفه های سبک رهبری تحول آفرین، انگیزش الهام بخش بیشترین تاثیر را بر انگیزش شغلی معلمان دارند
  4. بررسی رابطه رهبری ارزش مدار با بهزیستی شغلی و خودمدیریتی دبیران دوره دوم مدارس متوسطه دخترانه شهر همدان درسال تحصیلی 1402 – 1401
    1402
    هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی رهبری ارزش مداربا بهزیستی شغلی و خودمدیریتی دبیران دوره دوم مدارس متوسطه دخترانه شهر همدان در سال تحصیلی 1402 – 1401بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن دوره دوم مدارس متوسطه دخترانه شهر همدان در سال تحصیلی 1402 – 1401 به تعداد 1021 نفربود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 279 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه رهبری مبتنی بر ارزشِ اجتهادی و شاه طلبی (1387)، بهزیستی شغلی هاییت وپارکر (2011)، و خودمدیریتی هاوتون و نک (2002)، بود که روایی محتوایی آنها توسط استاد راهنما مورد تایید قرارگرفت. پایایی ابزارها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب: رهبری ارزش مدار 98/0، بهزیستی شغلی 79/0، خودمدیریتی 90/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی در حد جدول، نمودار، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و ازآماراستنباطی در حدآزمون کالموگروف – اسمیرونوف، آزمون t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه، با بهره گیری ازنرم افزار SPSS، نسخه 16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: میانگین مشاهده شده رهبری ارزش مدار (80/3)، بهزیستی شغلی (52/3) و خودمدیریتی (70/3)، از میانگین نظری (3)، بیشتر بود. بین رهبری ارزش مدار و بهزیستی شغلی ( 417/0 r = )، و بین رهبری ارزش مدار و خودمدیریتی ( 419/0 r = )، رابطه ی مثبت و معناداری مشاهده شد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، مولفه های تثبیت وضعیت موجود و مدیریت کارکنان ازمتغیر رهبری ارزش مدار و هم چنین مدیریت کارکنان از متغیرذکرشده به ترتیب توان پیش بینی بهزیستی شغلی و خودمدیریتی معلمان را داشتند.
  5. رابطه بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نو آورانه و توسعه حرفه ای معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 7447-7
    1401
    دف از این تحقیق بررسی رابطه بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نو آورانه و توسعه حرفه ای معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1400-1401 بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و کاربردی بود . جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال1400- 1401 است که تعداد آن ها 1500 نفر بود. از این تعداد 700 نفر مرد و 800 نفر زن بودند. که 306 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی تصادفی به عنوان نمونه برگزیده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مدیریت تحول گرا باس وآولیو (1997) و پرسشنامه رفتار های نوآورانه کانتر (1998) و پرسش نامه توسعه حرفه ای نوا (2008)،استفاده شد. جهت تحلیل نتایج از روش های آمار توصیفی (فروانی ، فراوانی تجمعی، نمودار های ستونی ) و آمار استنباطی ( آزمون T تک نمونه ای ، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام) استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داد وضعیت رهبری تحول گرا ،رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای در معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد به صورت معناداری از متوسط بالاتر است، همچنین بین رهبری تحول گرا و و رفتارهای نوآورانه معلمان و همچنین رهبری تحول گرا و توسعه ای حرفه ای معلمان مقطع ابتدایی شهر خرم آباد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام دو مولفه ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی از میان مولفه های رهبری تحول گرا پیش بینی کننده مناسبی برای رفتارهای نوآورانه و دو مولفه انگیزش الهام بخش و ترغیب ذهنی از میان مولفه های رهبری تحول گرا پیش بینی کننده مناسبی برای توسعه حرفه ای معلمان هستند.
  6. بررسی رابطۀ بهزیستی روان شناختی با توسعۀ حرفه ای و استرس شغلی کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز
    1401
    هدف این پژوهش بررسی رابطۀبهزیستی روان شناختی باتوسعۀحرفه ای واسترس شغلی کارکنان جهادکشاورزی شهرستان ا هواز بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان جهادکشاورزی شهرستان اهواز برابر با 395 نفر(110 نفرزن و 285 نفر مرد) بود که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد نمونه، شامل 196 نفر(44 آزمودنی زن و 152 آزمودنی مرد) بود. روش نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه بهزیستی روانشناختی-ریف(1989)،استرس شغلی استاینمتز(1977) وتوسعه حرفه ای نوا(2008) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 0/74 برای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(1989)، 0/92 برای پرسشنامه استرس شغلی استاینمتز(1977) و0/89 برای پرسشنامه توسعه حرفه ای نوا(2008) برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی مانند(جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)و نیز از روش آمار استنباطی (آزمون کالموگروف_اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان بهزیستی روانشناختی کارکنان جهادکشاورزی شهرستان اهوازکمتر ازحد متوسط(3/5)، میزان استرش شغلی کارکنان کمتر از حد متوسط(3) و میزان توسعه حرفه ای کارکنان بالاتر از حد متوسط(3) قرار داشت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی با توسعه حرفه ای کارکنان جهادکشاورزی شهرستان اهوازرابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین بهزیستی روانشناختی با استرس شغلی کارکنان جهادکشاورزی شهرستان اهواز رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد از بین مولفه های بهزیستی روانشناختی مولفه زندگی هدفمند، پذیرش خود، رشد شخصی و روابط مثبت توانایی پیش بینی توسعه حرفه ای کارکنان جهادکشاورزی شهرستان اهواز را دارند و از بین مولفه های بهزیستی روانشناختی مولفه های پذیرش خود، رشد شخصی، روابط مثبت و استقلال توانایی پیش بینی استرس شغلی کارکنان را دارند.
  7. بررسی رابطه رهبری اخلاقی باسکوت سازمانیو بهزیستی سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان درسال تحصیلی 1401-1400
    1401
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه رهبری اخلاقی باسکوت سازمانیو بهزیستی سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان درسال تحصیلی 1401-1400 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیهدبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان درسال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1314 نفر (704 نفر ناحیه یک و610 نفر ناحیه دو) بودند. حجم نمونه آماری به کمک جدول کرجسی و مورگانبه تعداد 297 آزمودنی (159 نفر ناحیه یک و 138 نفر ناحیه دو) انتخاب شد. روش نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری اخلاقی کارلشون و همکاران(2011)، سکوت سازمانیموریسون و میلیکن (2010) و بهزیستی سازمانیفرح بخش و محمدیان (1394) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 85/0 برای پرسشنامه رهبری اخلاقی، 86/0 برای پرسشنامه سکوت سازمانی و 83/0 برای پرسشنامه بهزیستی سازمانی محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی مانند (جدول، نمودار، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و نیز از روش آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام) استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که از نظر دبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان وضعیت رهبری اخلاقی، سکوت سازمانی و بهزیستی سازمانی بالاتر از حد متوسط (3) است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین رهبری اخلاقی با سکوت سازمانی و بهزیستی سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام نیز حاکی از آن است که از بین مولفه های رهبری اخلاقی مولفه های اشتراک قدرت، شفافیت نقش و جهت گیری فردی بیشترین توان را در پیش بینی سکوت سازمانی و مولفه های اشتراک قدرت، شفافیت نقش، جهت گیری فردی و رهنمودهای اخلاقی بیشترین توان را در پیش بینی بهزیستی سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهرهمدان را دارابودند.
  8. بررسی رابطه رهبری خدمتگزاربارفتارکارآفرینانه وجو سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره اول شهرهمدان درسال تحصیلی 1401-1400
    1401
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه رهبری خدمتگزار بارفتار کارآفرینانه وجو سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره اول متوسطه شهر همدان درسال تحصیلی 1401-1400 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران مدارس دخترانه دوره اول متوسطه شهر همدان به تعداد 1205 نفر بود. حجم نمونه آماری از طریق جدول کرجسی و مورگان برابر 291 آزمودنی انتخاب شد. روش نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری خدمتگزار پترسون (2003)، جو سازمانی ساسمن و دیپ (1989) و رفتار کار آفرینانه زامپتاکیس و همکاران (2007) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. برای سنجش پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج حاکی از پایایی قابل قبول پرسشنامه ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی مانند(درصد فراوانی، جداول، نمودار، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاده شد. نتایج نشان داد وضعیت رهبری خدمتگرار، رفتار کارآفرینانه و جو سازمانی دبیران مدارس دخترانه دوره اول متوسطه شهر همدانبالاتر از حد متوسط (3) است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین رهبری خدمتگزار و رفتار کارآفرینانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین رهبری خدمتگزار و جو سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که از بین مولفه های رهبری خدمتگزار مولفه های تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی بیشترین توان را در پیش بینی جو سازمانی دبیران دارند. از بین مولفه های رهبری خدمتگزار مولفه های قابلیت اعتماد، مهرورزی و خدمت رسانی توانایی پیش بینی رفتار کارآفرینانه را دارند.
  9. بررسی رابطه رهبری فرهنگی با توسعه حرفه ای و شادکامی اجتماعی دبیران مدارس دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان در سال تحصیلی 1401- 1400
    1401
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری فرهنگی با توسعه حرفه ای و شادکامی اجتماعی دبیران مدارس دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان در سال تحصیلی1401- 1400بود.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان به تعداد1229نفر )همگی زن( بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 291نفر برآورد گردید. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه رهبری فرهنگی(فرهنگ مدار) وظیفه دمیرچی(1394)،پرسشنامه توسعه حرفه ای معلمان کنتاکی(1994)و پرسشنامه شادکامی اجتماعی آکسفورد ولوو(1990) بو د. برای تعیین روایی پرسشنامه ها،از روش روایی محتوایی استفاده شد. جهت بررسی پایایی سه پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی محاسبه شده برای سه پرسشنامه رهبری فرهنگی، توسعه حرفه ای و شادکامی اجتماعی به ترتیب؛987/.، 948/. و 987/. برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش به روش آمارتوصیفی و استنباطی از آزمون tتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که از دیدگاه معلمان میانگین استفاده از رهبری فرهنگی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان بالاتر از(3) بود و توسعه حرفه ای در همه مولفه به جز (مولفه های سنجش و برقراری ارتباط ) از میانگین آماری (3) بالاتر است و متغیر شادکامی اجتماعی در حد متوسط میانگین (3) بود و در وضع نسبتاً مطلوبی قرار داشت. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادکه بین مولفه های رهبری فرهنگی با توسعه حرفه ای و شادکامی اجتماعی رابطه مثبت و معناداری برقرار نبود.و همچنین نتایج نشان داد که بین مولفه های رهبری فرهنگی شامل: تعلق سازمانی، عقل گرایی، تعهد مداری، کارمند مداری،توانایی و هوش فرهنگی، قدرت پیش بینی توسعه حرفه ای را دارند و از بین مولفه های رهبری فرهنگی، بصیرت سازمانی و کارمند مداری توانایی پیش بینی شادکامی اجتماعی را دارند.
  10. بررسی رابطه صلاحیت های حرفه ای و توانمندسازی روانشناختی با فرسودگی شغلی مدیران متوسطه اول مدارس شهر همدان در سال تحصیلی 1401-1400
    1401
    هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه صلاحیت های حرفه ای و توانمندسازی روانشناختی با فرسودگی شغلی مدیران مدارس متوسطه اول شهر همدان بود. این پژوهش از حیث هدف یک مطالعه کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه دوره اول شهر همدان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد 165 نفررا شامل می گردد. در این پژوهش جهت دستیابی به اطلاعات دقیق تر و کاملتر، برای تعیین نمونه آماری از شیوه سرشماری استفاده شد و به این ترتیب تمام مدیران مدارس متوسطه دوره اول ناحیه یک و ناحیه دو شهر همدان مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده هاواطلاعاتازپرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1993)، پرسشنامه صلاحیت های حرفه ای مدیران پورکریمی و همکاران (1395) و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) استفاده شد. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد. همچنین، پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (فرسودگی شغلی 81α=. و صلاحیت های حرفه ای 92α=. و توانمندی روانشناختی 82α=.)) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که وضعیت صلاحیت های حرفه ای و توانمندسازی روانشناختی مدیران متوسطه شهر همدان در حد بالاتر از متوسط و وضعیت فرسودگی شغلی آن ها در حد پایین تر از متوسط بود. بین صلاحیت های حرفه ای و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری یافت شد (52.r=-,01./P≤) و همچنین توانمندسازی روانشناختی نیز با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری داشت (40.r=-,01./P≤). علاوه بر این، نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که، از بین مولفه های صلاحیت های حرفه ای دو مولفه«ویژگی های روانشناختی»، «نگرش» سهم معناداری در پیش بینی فرسودگی شغلی مدیران مدارس متوسطه شهر همدان داشتند(05./P≤). همچنین، از بین مولفه های توانمندسازی روانشناختی دو مولفه«احساس معنی داری»، «خودمختاری» سهم معناداری در پیش بینی فرسودگی شغلی مدیران مدارس متوسطه شهر همدان دارند(05./P≤).
  11. بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری با نهادینه سازی اخلاق حرفه ای و یادگیری سازمانی معلمان دوره ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 1400-1399
    1400
    چکیده: هدف از این پژوهش بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری با نهادینه سازی اخلاق حرفه ای و یادگیری سازمانی معلمان دوره ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمین مدارس ابتدایی شهر همدان به تعداد 1551 نفر (185نفر مرد و 1366 نفر زن) بودند. حجم نمونه آماری بر مبنای جدول کرجسی و مورگان به تعداد310 آزمودنی(37 آزمودنی مرد و 273 آزمودنی زن) انتخاب شد. روش نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انجام شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون(1973)، نهادینه سازی اخلاق حرفه ای محقق ساخته و یادگیری سازمانی نیفه(2001) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 89/0 برای پرسشنامه کیفیت زندگی کاری،86/0 برای پرسشنامه نهادینه سازی اخلاق حرفه ای و 80/0 برای پرسشنامه یادگیری سازمانی محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی مانند(درصد فراوانی، جداول، نمودار، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمرینوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاده شد. نتایج نشان داد وضعیت کیفیت زندگی کاری، نهادینه سازی اخلاق حرفه ای و یادگیری سازمانی معلمان، بالاتر از حد متوسط(3) است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و نهادینه سازی اخلاق حرفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین کیفیت زندگی کاری با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که از بین مولفه های کیفیت زندگی کاری مولفه توسعه قابلیت های انسانی بیشترین توان را در پیش بینی نهادینه سازی اخلاق حرفه ای معلمان را دارد. همچنین از بین مولفه های کیفیت زندگی کاری مولفههای محیط کار ایمن و بهداشتی، فضای کلی زندگی، توسعه قابلیت های انسانی و یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار، توانایی پیش بینی یادگیری سازمانی معلمان را دارند.
  12. بررسی رابطه سبک مدیریت ارزش مدار با فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی کارکنان ناحیه 1 و 2 آموزش پرورش شهرهمدان در سال تحصیلی 1400-1399
    1400
    چکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سبک مدیریت ارزش مدار با فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی کارکنان آموزش پرورش ناحیه 1 و 2 شهر همدان در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 00- 1399 که 207 نفر گزارش شد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی نسبی تعداد 132 نفر انتخاب شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه سبک مدیریت ارزش مداررجایی پور و لافتی (1389)، پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز (1989) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی دنیسون (2000) می باشد. پایایی پرسشنامه برای پرسشنامه سبک مدیریت ارزش مدار(70/0)، فرهنگ سازمانی (79/0) و کارآفرینی سازمانی (77/0) به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و از روش های آمار استنباطی (آزمون همبستگی، رگرسیون چند متغیره و آزمون میانگین) استفاده گردید. نتایج وضعیت سنجی نشان داد که میانگین سبک مدیریت ارزش مدار ، فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی در آموزش وپرورش شهر همدان بالاتر از مقدار متوسط (3) قراردارد. همچنین نتایج نشان داد بین سبک مدیریت ارزش مدار با فرهنگ سازمانی و مدیریت ارزش مدار با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که از بین هفت بعد سبک مدیریت ارزش مدار تنها مولفه های وفاداری، همکاری و نظم قابلیت پیش بینی فرهنگ سازمانی را داشتند در حالی که علاوه بر مولفه های فوق ابعاد صداقت و عدالت توانایی پیش بینی کارآفرینی سازمانی را داشتند.
  13. بررسی رابطه سرمایه فکری با مسئولیت پذیری اجتماعی و تعالی سازمانی کارکنان اداره بیمه سازمان تامین اجتماعی استان لرستان درسال تحصیلی 1400-1399
    1400
    چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه فکری با مسئولیت پذیری اجتماعی و تعالی سازمانی کارکنان اداره بیمه سازمان تامین اجتماعی استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان اداره بیمه سازمان تامین اجتماعی استان لرستان 430 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و از طریق جدول مورگان 205 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس (1998)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و تعالی سازمانی دمینگ (1951) می باشد. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. همچنین پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس 855%، برای پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی کارول 868/% و برای تعالی سازمانی دمینگ 914% برآورد گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده های آماری پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی، درصد فراوانی، جداول، نمودار، میانگین، انحراف معیار، آزمون کالموگروف – اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده گردید و همچنین کلیه تجزیه وتحلیل های آماری به کمک نرم افزار 16SPSS انجام گردید. نتایج تی تک گروهی نشان داد که وضعیت سرمایه فکری و مسئولیت پذیری اجتماعی بالاتر از حد متوسط بودند و تعالی سازمانی پایین تر از حد متوسط بود. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سرمایه فکری با مسئولیت پذیری اجتماعی و همچنین بین مولفه های سرمایه فکری با مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سرمایه فکری با تعالی سازمانی و همچنین بین مولفه های سرمایه فکری با تعالی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که تنها مولفه های سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری توانایی پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی و تعالی سازمانی رادارند.
  14. بررسی رابطه ی نظام ارزشی با میزان تعهّد شغلی و تاب آوری معلّمان مدارس دوره ی دوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399
    1400
    پژوهش دارای هدف بررسی رابطه ی نظام ارزشی با تعهّد شغلی و تاب آوری معلّمان مدارس دوره ی دوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تحقیق از لحاظ شیوه ی اجرا جزء تحقیقات توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیّه ی معلّمان مدارس دوره ی دوم ابتدائی سازمان آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند، که برابر با اعلام واحد آمار 640 نفر که 210 نفر ایشان مرد و 430 نفر زن بودند. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی نسبتی و جدول کرجسی و مورگان 242 نفر محاسبه شد. جهت جمع آوری اطلاعات این پژوهش از روش های مطالعۀ کتابخانه ای به منظور گردآوری مبانی نظری و پیشینۀ تجربی پژوهش استفاده گردید. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه نظام ارزشی شوارتز (2006)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، پرسشنامه تعهّد شغلی بلاو (1989) بود. روایی پرسشنامه ها روایی محتوایی بود که ازطریق مطالعه و اظهار نظر استاد راهنما انجام شد و مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای نظام ارزشی 94/0، تاب آوری 95/0 و تعهّد شغلی 93/0 به پایایی کل 96/0 گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل یافته-های پژوهش از سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمونهای تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام) استفاده گردید. نتایج وضعیت سنجی نشان داد میزان استفاده از نظام ارزشی بالاتر از حد متوسط (4) بود. میزان تعهّد شغلی بالاتر از حد متوسط (3) بود و در وضعیّت مطلوبی قرار داشت همچنین از دیدگاه معلّمان میزان تاب آوری بالاتر از حد متوسط (3) بود بنابراین وضعیت سه متغیر در حد مطلوبی بود. نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین نظام ارزشی با تعهّد شغلی و تاب آوری معلّمان رابطه ی معناداری وجود داشت. نتایج پیش بینی نیز حاکی از آن بود که از طریق مولفه ی نظام ارزشی، میزان تعهّدشغلی و تاب آوری رامی توان پیش بینی کرد.
  15. بررسی رابطۀ فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی و رفتارهای کارآفرینانۀ معلّمان مدارس ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 1400-1399
    1400
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی و رفتار کارآفرینانۀ معلّمان مدارس ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش، کلیّۀ معلّمان مدارس ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 1020 نفر، شامل 870 نفر زن و150 نفر مرد بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان، 278 نفر برآورد شد و اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد. در این تحقیق برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامۀ فرهنگ سازمانی گودرزوند و همکاران (1389)؛ پرسشنامۀ سلامت سازمانی هوی و تارتر (1997) ترجمۀ علاقه بند(1378) و پرسشنامۀ رفتارکارآفرینانۀ مرزبان و همکاران (1389) استفاده گردید که روایی محتوایی پرسشنامه ها توسّط استاد راهنما مورد تایید قرارگرفت، پایایی ابزارها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای فرهنگ سازمانی، سلامت سامانی و رفتارکارآفرینانه به ترتیب؛ 966/0، 930/0 و 815/0 محاسبه گردید و مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی از شاخصهایی همچون جداول و نمودارهای توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و در سطح آمار استنباطی از شاخص هایی همچون آزمونهای تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به شیو ه-ی گام به گام، با بهره گیری از نرم افزارspss نسخۀ 26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشاهده شده ی فرهنگ سازمانی(754/3) از میانگین آماری(3)، سلامت سازمانی(043/3) از میانگین آماری(5/2) و رفتارکارآفرینانه(168/4) از میانگین آماری(3) بیشتر بود، همچنین از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نیز این نتایج حاصل شد که: بین فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی(684/0r=) رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت، همچنین بین فرهنگ سازمانی و رفتارکارآفرینانه(498/0r=) رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون پژوهش تنها مولّفۀ فرهنگ مشارکتی از متغیّر فرهنگ سازمانی، توان پیش بینی رفتار کارآفرینانۀ معلّمان را داشت، همچنین مولّفه های فرهنگ ماموریتی و فرهنگ مشارکتی از متغیّر فرهنگ سازمانی، توان پیش بینی سلامت سازمانی معلّمان را داشت.
  16. بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی باتعهد سازمانی واخلاق حرفه ای دبیران دوره اول متوسطه آموزش وپرورش شهرهمدان درسال تحصیلی 1400-1399
    1400
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی باتعهد سازمانی واخلاق حرفه ای دبیران دوره اول متوسطه آموزش وپرورش شهرهمدان انجام شد. روش تحقیق از لحاظ شیوه اجرا جزء تحقیقات توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دبیران دوره ی اول متوسطه آموزش و پرورش شهر همدان می باشند، که برابر با اعلام واحد آمار 850 نفر که 350 نفر ایشان مرد و 500 نفر زن می باشند. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی نسبتی و جدول کرجسی و مورگان 265 نفر انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات این پژوهش از روش های مطالعۀ کتابخانه ای به منظور گردآوری مبانی نظری و پیشینۀ تجربی پژوهش و همچنین به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه اخلاق حرفه ای هیوود و همکاران (2009)،پرسشنامه توانمند سازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا ( 2009) وپرسشنامه تعهدسازمانی آلن و مایر(1991)استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به دلیل استفاده از پرسشنامه های استاندارد موردتایید استاد راهنما قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از بررسی فرضیه های پژوهش در دوسطح آمارتوصیفی(جداول ونمودارهای توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون های Tتک نمونه ای ، همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون)استفاده گردید. نتایج نشان داد از دیدگاه دبیران میانگین توانمندسازی روانشناختی دبیران بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین اخلاق حرفه ای بالاترازحد متوسط (3) و میانگین تعهد سازمانی در حد متوسط (4) است . نتایج نشان داد بین توانمندسازی روانشناختی با اخلاق حرفه ای وتعهدسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود داردو با افزایش توانمندسازی روانشناختی، میزان اخلاق حرفه ای و تعهدسازمانی نیز افزایش می یابد؛و همچنین می توان از طریق مولفه توانمندسازی روانشناختی اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی را پیش بینی کرد.
  17. بررسی رابطه ادراک عدالت سازمانی با سکوت سازمانی وکیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات نواحی 1و2 آموزش وپرورش شهرهمدان درسال تحصیلی 99-98
    1399
    فرآیندهای عدالت نقش مهمی را در سازمان ایفا می کنند و چگونگی برخورد با افراد در سازمان ها ممکن است باور ها ، احساسات، نگرش ها و رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ادراک عدالت سازمانی با سکوت سازمانی و کیفیت زندگی کاری ادارات نواحی 1و2آموزش و پرورش شهر همدان بوده است . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری ، شامل کلیه ی کارکنان ادارات آموزش و پرورش ناحیه 1و 2 شهر همدان به تعداد 207 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی نسبتی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 132 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد . همچنین جهت گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استفاده شد که عبارت اند از : پرسشنامه ادراک عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)شامل 20 گویه ، پرسشنامه سکوت سازمانی دینه (2003) شامل 10گویه و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری کارکنان ریچارد والتون (1975) با 35 گویه. سنجش میزان پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب85/0، 78/0 ، 92/0 برآورد گردید و روایی آن ها براساس نظر استاد راهنما تاییدگردید . داده های تحقیق پس از جمع آوری با نرم افزار آماریspss نسخه 25تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل (جدول ، نمودار ، فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار( ، و نیز از روش آمار استنباطی (آزمون کالموگروف – اسمیرونوف ، آزمون t تک گروهی ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ( ، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین ادراک عدالت سازمانی بالاتر از سطح میانگین (3) می باشد و سکوت سازمانی پایین ترازحد متوسط ودارای وضعیت نسبتا مطلوبی هستند و کیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات نواحی 1و2 آموزش و پرورش شهر همدان پایین تراز سطح میانگین (3)بودو وضعیت مطلوبی ندارد . بین ادراک عدالت سازمانی و سکوت سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه معنی داری وجود داشت . نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که مولفه های عدالت توزیعی، عدالت رویه-ای و عدالت مراوده ای ادراک عدالت سازمانی بیشترین اثر پیش بینی کنندگی را در سکوت سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان دارد .
  18. بررسی رابطه مدیریت ارزش مدار با خلاقیت و یادگیری سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش نواحی 1و2 شهر همدان در سال تحصیلی 99-98
    1399
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت ارزش مدار با خلاقیت و یادگیری سازمانی کارکنان اداره آموزش و پرورش نواحی 1و2 شهر همدان در سال تحصیلی99-98 است. این پژوهش از لحاظ ماهیت تحقیق، در زمرۀ پژوهش های کاربردی و از نظر روش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش نواحی 1و2 شهر همدان به تعداد207 نفر (ناحیه یک: 108 نفر و ناحیه دو: 99 نفر) می باشد، که جهت نمونه گیری از روش سرشماری استفاده گردید. برای جمع آوری اطلاعات ازسه پرسشنامۀ مدیریت ارزش مدار رجایی پور و لافتی (1389)، خلاقیت سازمانی دیک و متکالفه (2001) و پرسشنامه یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ 94/0 برای پرسشنامۀ مدیریت ارزش مدار، 95/0 برای پرسشنامه خلاقیت سازمانی 95/0 برای پرسشنامۀ یادگیری سازمانی محاسبه شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی مانند (جدول، فراوانی، درصد، نمودار، میانگین، انحراف معیار) و روش های آمار استنباطی از آزمون های کالموگروف-اسمیرونوف، t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج سوالات پژوهش نشان می دهد که میانگین استفاده از سبک مدیریت ارزش مدار توسط مدیران اداره آموزش و پرورش در نواحی 1 و 2 شهر همدان بالاتر از حد متوسط و میزان خلاقیت سازمانی کارکنان نیز بالاتر از حد متوسط می باشد و همچنین یادگیری سازمانی کارکنان در حد متوسط است. نتایج فرضیه های پژوهش بیانگر این است که بین مدیریت ارزش مدار با خلاقیت سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان مورد مطالعه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. و بین هر یک از مولفه های مدیریت ارزش مدار (وفاداری، صداقت، همکاری، نظم، ثبات، مسئولیت پذیری و عدالت) با خلاقیت سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ولی در رابطه با مولفه های مدیریت ارزش مدار با ابعاد یادگیری سازمانی (تجربه اندوزی، ریسک پذیری، تعامل با محیط خارجی، گفتگو و تصمیم گیری مشارکتی) باید گفت تنها رابطه مولفه های صداقت مدیران با تصمیم گیری مشارکتی کارکنان معنادار نیست و همچنین از بین مولفه های مدیریت ارزش مدار، مولفه های عدالت و همکاری، به ترتیب بیشترین تاثیر را در پیش بینی خلاقیت سازمانی کارکنان و مولفه های
  19. بررسی رابطه مدیریت کوانتومی با سلامت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان نواحی 1 و 2 اداره آموزش و پرورش شهرستان همدان در سال تحصیلی 1399-1398
    1399
    در این مطالعه بررسی رابطه مدیریت کوانتومی با سلامت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان آموزش وپرورش با روش توصیفی – همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل کارکنان نواحی 1 و 2 اداره آموزش و پرورش شهرستان همدان با تعداد 189 نفر بوده که با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 123 نفر تعیین شد. همچنین جهت گردآوری داده های مورد نیاز، از سه پرسشنامه استفاده شد که عبارتنداز: پرسشنامه مدیریت کوانتومی حمیدرضا میرصفیان (1393) با تعداد 21 گویه، پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا(MSQ) شامل 20 گویه و پرسشنامه اصلاح شده سلامت سازمانی ((OHI هوی وفیلدمن (1996) که شامل 44 گویه و در قالب طیف 5گزینه ای لیکرت می باشد. پایایی پرسشنامه های مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب70/0، 78 /0 و87 /0 و روایی آن براساس نظر استاد راهنما تعیین گردید. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی با نرم افزار کامپیوتریSPSS25 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران و همچنین سلامت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان نواحی 1 و 2 اداره آموزش و پرورش شهرستان همدان بالاتر از سطح میانگین (3) بود. بین مهارت های کوانتومی مدیران و سلامت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگرآن بود که مولفه های نگاه، عمل و اعتماد کوانتومی به طور مشترک اثر پیش بینی کنندگی را بر سلامت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان دارند
  20. بررسی رابطه بین هوش معنوی و خوش بینی سازمانی با بهره وری نیروی انسانی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان همدان در سال تحصیلی 98-1397
    1398
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی و خوش بینی سازمانی با بهره وری نیروی انسانی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان همدان در سال تحصیلی 98-1397 بوده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران دوره اول متوسطه شهرستان همدان به تعداد 965 نفر بود. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 278 آزمودنی برآورد گردید. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، خوش بینی سرشتی کارور و شییر (1985) و بهره وری نیروی انسانی آچیو (1980) می باشد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید استاد راهنما قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش معنوی 95/0، پرسشنامه خوش بینی75/0 و بهره وری نیروی انسانی 88/0محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی مانند (جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار ) و نیز از روش آمار استنباطی (آزمون کالموگروف – اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره وخطی ساده) استفاده شده است. نتایج وضعیت سنجی نشان داد که وضعیت هوش معنوی و خوش بینی سازمانی بالاتر از حد متوسط (3) می باشد و بهره وری نیروی انسانی در حد متوسط ( 3) گزارش شد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش معنوی و خوش بینی سازمانی با بهره وری نیروی انسانی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان همدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج پیش بینی حاکی از آن است که مولفه های تفکر انتقادی وجودی، تولید معنی شخصی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی وخوش بینی ،قدرت پیش بینی بهر وری نیروی انسانی دبیران دوره اول متوسطه را دارند.
  21. بررسی رابطه هـوش فرهنگی و سلامت سازمـانی با تعهد شغلی معلمان مقطع ابتـدایی شهرسـتان همدان در سال تحصیلی 98-1397
    1398
    هدفِ این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی و سلامت سازمانی با تعهد شغلی معلمان مقطع ابتد ایی شهرستان همدان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان همدان به تعداد 1757 نفر (214 نفر مرد، 1543 نفر زن) می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق جدول کرجسی و مورگان 315 نفر (38 نفر مرد، 277 نفر زن) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های هوش فرهنگی انگ و ارلی(2004)، سلامت سازمانی هوی و همکاران (1996) و تعهد شغلی بلاو (1989) بود. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 90/0 برای پرسشنامه هوش فرهنگی، 84/0 برای پرسشنامه سلامت سازمانی و 92/0 برای پرسشنامه تعهد شغلی برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی مانند (جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار ) و نیز از روش آمار استنباطی (آزمون کالمو گروف –اسمیرونوف، آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغییره) و از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج t تک گروهی نشان داد که وضعیت هوش فرهنگی، سلامت سازمانی و تعهد شغلی بالاتر از حد متوسط بودند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش فرهنگی و سلامت سازمانی با تعهد شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان همدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مولفه انگیزش از بین مولفه های هوش فرهنگی و مولفه های پشتیبانی منابع، روحیه، تاکید علمی و نفوذ مدیر از بین مولفه های سلامت سازمانی قدرت پیش بینی تعهد شغلی معلمان مقطع ابتدایی را داشتند.
  22. بررسی رابطه بین خوش بینی سازمانی و سبک رهبری توزیع شده با اثربخشی سازمانی از دیدگاه کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان همدان در سال تحصیلی 98-1397
    1398
    هدف از این پژوهش «بررسی رابطه بین خوش بینی سازمانی و سبک رهبری توزیع شده با اثربخشی سازمانی از دیدگاه کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان همدان در سال تحصیلی 98-1397 » بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان همدان به تعداد 1073 نفر (954 نفر مرد و 119 نفر زن) بود و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 288 نفر (256 مرد و 32 زن) برآورد گردید. روش نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انجام شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی خوش بینی سازمانی شیرر و کارور(1985)، رهبری توزیع شده المور(2000) و اثربخشی سازمانی هسو(2002) استفاده گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی و تایید استاد راهنما و برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب 84/0، 88/0، 84/0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل؛ جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و نیز از روش های آمار استنباطی شامل؛ آزمون t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره، کالموگروف- اسمیرونوف و روش آلفای کرونباخ استفاده شد. آزمون t تک گروهی آشکار کرد که وضعیت خوش بینی سازمانی و سبک رهبری توزیع شده و مولفه های آن و اثربخشی سازمانی و مولفه های آن بالاتر از حد متوسط(3) است. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خوش بینی سازمانی و سبک رهبری توزیع شده با اثربخشی سازمانی در ادارات آموزش وپرورش استان همدان رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، خوش بینی سازمانی و سبک رهبری توزیع شده می توانند اثربخشی سازمانی ادارات آموزش و پرورش استان همدان را پیش بینی کنند