Maryam Pourjamshidi

Associate Professor

Update: 2024-11-21

Maryam Pourjamshidi

Faculty of Humanities / Department of Educational sciences

Master Theses

  1. تأثير تلفيق فناوري در يادگيري عميق دانش آموزان پايه سوم
    شيوا پيرايش محسن 2023
    رشد و توسعه فناوري ها سبب تحول در ابعاد مختلفي از زندگي انسان شده است و به بهبود كيفيت زندگي كمك شاياني كرده است. با ورود فناوري ها به همه ي عرصه هاي زندگي، بيشتر جنبه هاي زندگي ما انسان ها تحت تأثير آن قرار گرفته است و آموزش نيز از اين قاعده مستثنا نيست. امروزه با كمك تلفيق فناوري در كلاس هاي درس، معلمان مي توانند به عمق بخشيدن و معنادار ساختن يادگيري دانش آموزان كمك كنند و انگيزه ي آنان براي فعال بودن در فرايند يادگيري را افزايش دهند. پژوهش حاضر باهدف بررسي تأثير تلفيق فناوري در يادگيري عميق دانش آموزان پايه سوم انجام گرفت. روش پژوهش از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون همراه با گروه كنترل و آزمايش بود. جامعه ي آماري شامل كليه ي دانش آموزان پسر پايه سوم ابتدايي شهرستان اسدآباد در سال تحصيلي 1401-1402 بودند (تعداد= ؟؟). حجم نمونه شامل 40 نفر بود كه به طوردر دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (20 نفر) و كنترل (20 نفر) انتساب شدند. براي اين پژوهش محتواي آموزشي براي گروه آزمايش به وسيله تلفيق فناوري (پاورپوينت، فيلم آموزشي و نرم افزار شاد) آموزش ديدند. در گروه كنترل مواد آموزشي به شكل سنتي توسط معلم تدريس شد. ابزار گردآوري داده از هر دو گروه كنترل و آزمايش شامل آزمون هاي پيش آزمون- پس آزمون بود كه روايي آن توسط متخصصان تأييد شد. جهت تجزيه وتحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي و استنباطي (كوواريانس) استفاده شد. پايايي آزمون اجراشده در مرحله پيش آزمون 84/0 و در مرحله پس آزمون 79/0 به دست آمد. يافته هاي حاصل از تجزيه وتحليل داده هاي پژوهش نشان داد با توجه به ميانگين نمرات گروه آزمايش و كنترل در پس آزمون، استفاده از فناوري در تدريس و تلفيق آن در فرايند ياددهي و يادگيري بر مؤلفه هاي يادگيري عميق اثربخش بود. يافته هاي پژوهش نشان داد، ادغام فناوري هاي مختلف در فرايند ياددهي و يادگيري كلاس درس به پژوهشگران و طراحان آموزشي كمك مي كند تا با استفاده از قابليت هاي فناوري محيط يادگيري طراحي كنند كه به عميق شدن و معنادار ساختن يادگيري دانش آموزان منجر شود.
  2. نقش طراحي آموزش مبتني بر تعامل –تبادل براي بهبود هوش هيجاني دانشجويان در آموزش مجازي
    محدثه باباخان زاده سجيراني 2023
    طي سال هاي اخير، مطالعات مختلف نشان داده اند، هيجانات نقش مهمي بر عملكرد يادگيري دارند و هوش هيجاني عامل برجسته اي در دستيابي به اهداف آموزشي در نظر گرفته مي شود. علاوه بر اين داشتن هوش هيجاني به افراد كمك مي كند تا در ارتباط با مشكلات روزمره، راهبردهاي مناسبي اتخاذ كنند. پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش طراحي آموزش مبتني بر تعامل –تبادل براي بهبود هوش هيجاني دانشجويان در آموزش مجازي انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع آميخته با طرح اكتشافي متوالي بود. جامعه ي آماري در بخش كيفي شامل كليه اسناد ازجمله كتاب ها، مقالات و پايان نامه هاي مرتبط با بهبود هوش هيجاني و در بخش كمي شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا بود (12000N=) كه در كلاس هاي مجازي شركت كردند. حجم نمونه در بخش كيفي شامل 14 سند مرتبط با طراحي آموزشي براي بهبود هوش هيجاني و در بخش كمي شامل 500 دانشجوي دانشگاه بوعلي سينا بود. روش نمونه گيري در بخش كيفي هدفمند، ملاكي و در دسترس و در بخش كمي خوشه اي تصادفي بود. جهت تجزيه وتحليل داده ها در بخش كيفي از روش تحليل براون و كلارك (2006) و در بخش كمي از تحليل اكتشافي و تحليل عامل تأييدي استفاده شد. يافته هاي پژوهش در بخش كيفي منجر به استخراج 4 مقوله اصلي و 10 زير مقوله ازجمله ادراك هيجان (زير مقوله هاي: خلق يك محيط امن، الگوبرداري از افراد و شخصيت هاي مناسب، استفاده از ابزارهاي فناورانه شناسايي ظاهري احساسات، افزايش خودآگاهي دانشجويان،)، تسهيل هيجان (زيرمقوله هاي: ايجاد احساسات مثبت در دانشجويان، فعاليت هاي تفكر و گفتگوي منتقدانه)، شناخت هيجان (زيرمقوله هاي: جلسات همدلي گروهي، تمرين شنونده خوبي بودن) و مديريت هيجان (زيرمقوله هاي: تبادل بازخورد، اكتشاف احساسات) و 26 راهبرد آموزشي شد. يافته هاي پژوهش در بخش كمي بيانگر برازش مناسب مدل تحليل عامل تأييدي مرتبه اول دوعاملي و مرتبه دوم بود. درنهايت مدل يابي معادلات ساختاري نشان داد تمامي زيرمقوله هاي هر چهار مقوله اصلي داراي بار عاملي معناداري هستند و داراي همبستگي معنادار با مقوله هاي اصلي خود بودند. درنتيجه براساس يافته هاي اين پژوهش مي توان گفت، طراحي آموزشي تعاملات-تبادلات آموزش مجازي براي دانشجويان براساس چارچوب حاضرمي تواند منجر به بهبود هوش هيجاني آنها گردد.
  3. طراحي و اعتباريابي مدل مفهومي پرورش ذهنيت كارآفرينانه در دانشآموزان دوره دوم ابتدايي
    ساغر ازمون ملك رودي 2023
    با توجه به اينكه بيكاري، خصوصاً بيكاري گروههاي تحصيل كرده در جامعه روندي رو به رشد دارد، بهترين راه حل، پرورش ذهنيت كارآفرينانه در افراد، به ويژه از دوران كودكي است. ذهنيت كارآفرينانه مجموعهاي از مهارتها است كه افراد را قادر ميسازد تا فرصتها را شناسايي كرده، از شكستها عبور كرده و از آنها درس بگيرند و در زمينههاي مختلف موفق شوند. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحي و اعتباريابي مدلي مفهومي جهت پرورش ذهنيت كارآفرينانه در دانشآموزان دوره دوم ابتدايي بود كه به روش آميخته به صورت متوالي و با طرح اكتشافي انجام گرفت. در مرحله نخست، گردآوري و تحليل دادههاي كيفي و به دنبال آن، گردآوري و تحليل دادههاي كمي انجام گرفت. در مرحله اول)كيفي( پژوهشگر به منظور تعيين مؤلفههاي مربوط به ذهنيت كارآفرينانه، يك مرور نظاممند انجام داد و در ادامه به منظور اعتبارسنجي اوليه نتايج خود و همچنين افزايش يا كاهش مؤلفهها، از طريق مصاحبه نيمهساختاريافته، نظرات متخصصان اين حوزه را در مورد مؤلفههاي تعيين شده بررسي نمود. جامعه هدف در مرحلهي كيفي براي مرور نظاممند شامل كليه اسناد مربوط به ذهنيت كارآفرينانه و براي مصاحبه شامل معلمان دوره دوم ابتدايي بود. حجم نمونه در مرور نظاممند بود كه به روش نمونهگيري هدفمند و مبتني بر ملاك انتخاب Eric و Web of Science ،Scopus شامل 12 مقالهي به دست آمده از پايگاه دادههاي شدند و 4 مقالهاي كه به انتخاب خود پژوهشگر به منظور بررسي به فرآيند مرور نظاممند وارد شدند. مشاركتكنندگان در مصاحبه نيز شامل 15 معلم دوره دوم ابتدايي بودند كه با نمونهگيري گلوله برفي انتخاب شدند. جهت تجزيه و تحليل دادههاي مرحله كيفي از تحليل كيفي پايه )توصيف، كدگذاري، مقولهبندي، تبيين مقولات( استفاده گرديد. مدل نظري پرورش ذهنيت كارآفريانه در دانشآموزان دوره دوم ابتدايي به عنوان يافتههاي بخش كيفي، شامل 27 مؤلفه بود كه در سه بعد شناختي، رفتاري و عاطفي طبقهبندي شدند. در مرحله دوم )بخش كمي(، پژوهشگر اقدام به اعتباريابي بيروني مدل مفهومي طراحي شده از طريق پيمايش نمود. جامعه پژوهش در اين مرحله شامل 853 معلم دوره دوم ابتدايي ناحيه 1 و 2 شهرستان رشت در سال 1400 بودند كه از اين تعداد، با استفاده از فرمول كوكران در حالت محافظهكارانه 384 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند و جهت - تحصيلي 1401 جمعآوري اطلاعات از روش
  4. طراحي و توسعه بازي‏وارسازي مبتني بر رويكرد يادگيري از سنجش در درس علوم پايه چهارم
    مريم عباسي 2022
    چكيده: در عصر ديجيتال كه فناوري هاي نوين هرروز درحال پيشرفت و ارتقا هستند، نياز به فراهم كردن محيط هاي يادگيري جذاب براي نسل جديد كه از آن ها به عنوان بوميان ديجيتال ياد مي شود، احساس مي شود. بازي‏وارسازي به عنوان يك فناوري ب با تلفيق رويكردهاي مؤثر مي‏تواند بستري براي يادگيري دانش‏آموزان فراهم كند. از اين رو پژوهش حاضر با هدف طراحي و توسعه بازي‏وارسازي مبتني بر رويكرد يادگيري از سنجش در درس علوم پايه چهارم انجام شد. روش اين پژوهش از نوع آميخته و با طرح اكتشافي متوالي بود. در بخش كيفي مرحله ي تحليل و مطالعه ي اسناد، استخراج مؤلفه‏ها،طراحي و توليد نمونه ي اوليه و در نهايت اصلاح و اعتباريابي دروني انجام شد. قلمرو پژوهش در بخش كيفي ، كليه اسناد مرتبط با هدف و سوال هاي پژوهش بود كه 10 سند از بين اسناد با روش نمونه‏گيري هدفمند و مبتني بر ملاك انتخاب شد. ملاك هاي انتخاب شامل: بودن كليدواژه‏ها‏ي بازي‏وارسازي، رويكرد يادگيري از سنجش يا سنجش به عنوان يادگيري، نمايه شدن در مجلات معتبر داخلي و خارجي، اعتبار پايگاه داده‏ها و تخصص نويسنده بود. در اين بخش تجزيه و تحليل داده ها از طريق توصيف، تحليل، استنتاج و تبيين انجام شد. در نهايت 6 مؤلفه ي اصلي و 24 مؤلفه ي فرعي استخراج شد. اين مؤلفه ها عبارت بودند از: 1) درگيري و سرگرمي شامل سه زير مؤلفه: داستان، شخصيت و مأموريت. 2) انگيزه به عنوان مؤلفه ي اصلي و سه زير مؤلفه ي چالش، كنجكاوي و غرقگي. 3)پاداش‏دهي با زير مؤلفه هاي امتياز، نشان، دسترسي و جدول امتيازات. 4)راهبردهاي يادگيري با زير مؤلفه هاي بازخورد، خودتنظيمي و فراشناخت. 5) عناصر فني با زير مؤلفه هاي صدا، گرافيك مانند: تصوير، متن، پس‏زمينه و رابط كاربري مانند: جابجايي در صفحات، راهنمايي و عملكرد دكمه ها. 6)محدوديت داراي دو زير مؤلفه ي مراحل و زمان يودند. پس از مشخص شدن مؤلفه‏ها پژوهشگر در چهار مرحله‏ي اصلي روند طراحي و توسعه را اجرا نمود. اين مراحل شامل: 1.مرحله طراحي نظري: ايده ي اصلي- تعيين ويژگي هاي داستان- تعيين پلتفرم و سبك بازي- تعيين اهداف يادگيري- تحليل يادگيرنده- تحليل زمينه هاي يادگيري و عملكرد. 2.مرحله ي پيش توليد: تعيين ويژگي هاي بازي- تعيين بعد هنري و ظاهري بازي.3.مرحله ي نمونه ي اوليه و توليد: مشخص كردن طرح صفحه و استوري بورد- توليد نمونه اوليه- مطالعه ي موردي. 4.مرح
    Thesis summary

  5. رابطه بين حمايت اجتماعي با ميزان درگيرسازي تحصيلي يادگيرنده با نقش ميانجي اضطراب فناوري
    مصطفي نورالهي 2022
    چكيده: تمام تلاش هاي نظام آموزشي در راستاي موفقيت، پيشرفت تحصيلي و ايجاد يادگيري هاي عميق در دانش آموزان است. اين امر بدون درگير شدن دانش آموزان در فرآيند يادگيري امري غيرممكن است كه نتيجه اي جز شكست و عدم موفقيت در پي نخواهد داشت. اما كيفيت و كميت درگيري تحصيلي دانش آموزان از طريق حمايت معلمان، والدين و همكلاسي ها و همچنين به وسيله ي فناوري هاي نويني كه امروزه جز جدايي ناپذير جريان آموزش شده اند مي تواند ارتقا يابد. لذا اين پژوهش با هدف بررسي رابطه بين حمايت اجتماعي با ميزان درگيرسازي تحصيلي يادگيرنده با نقش ميانجي اضطراب فناوري انجام شد. روش پژوهش كمي و از نوع پيمايشي- همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش شامل 528 نفر (264 دختر و 264 پسر) دانش آموزان پايه هشتم متوسطه شهرستان فامنين بود كه در سال تحصيلي 1401-1400 مشغول به تحصيل بودند. حجم نمونه 402 نفر (221 دختر و 181 پسر) و به روش خوشه اي انتخاب گرديد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه درگيري تحصيلي ريو 2013 (92/0=α)، پرسشنامه حمايت اجتماعي(CASSS2000) و پرسشنامه ي اضطراب رايانه باندالوس و بنسون (1990) بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل؛ فراواني، ميانگين و انحراف استاندارد و آمار استنباطي؛ شامل معادلات ساختاري، آزمون سوبل و آزمون هاي ناپارامتريك همبستگي اسپيرمن استفاده گرديد. نتايج حاصل شده نشان داد كه بين حمايت اجتماعي با ميزان درگيرسازي تحصيلي يادگيرنده با نقش ميانجي اضطراب فناوري رابطه معناداري وجود دارد. همچنين اضطراب فناوري قادر است نقش متغير تعديل كننده را نيز ايفا كند. بنابراين نبايد از نقش و تاثيري كه حمايت هاي اجتماعي در آموزش هاي مجازي و تركيبي ايفا مي كنند غافل شد و با ارائه حمايت هاي اجتماعي بيشتر دانش آموزان را تشويق كرد كه از كاربرد فناوري هاي جديد در آموزش نهراسند و با استفاده از آن ها هر چه بيشتر در فعاليت ها و فرآيندهاي ياددهي و يادگيري مشاركت كنند و به يادگيري هاي عميق تري دستيابند.
    Thesis summary

  6. تأثير تمرين سنجيده بر يادگيري مفاهيم رياضي در بين كودكان پيش دبستاني 5 تا 7 سال شهرستان شاهرود
    ناهيد رستمي 2022
    تمرين سنجيده و آگاهانه، تكرار يك فرايند، براي رسيدن به يك هدف خاص است. تمرين سنجيده موجب مي شود فرد از مرحله يادگيري به مرتبه انجام و از مرحله دانستن به رتبه توانايي ارتقاء يابد. اين پژوهش باهدف بررسي « تأثير تمرين سنجيده بر يادگيري مفاهيم رياضي در بين كودكان پيش دبستاني 5 تا 7 سال شهرستان شاهرود » انجام شد. روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري موردنظر شامل كليه كودكان 5-7 سال مقطع پيش دبستاني شهر شاهرود است. تعداد حجم نمونه 30 نفر از كودكان 5-7 ساله بود كه به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمايش و كنترل به شكل تصادفي جايگزين شدند. ابزار جمع آوري داده ها، آزمون محقق ساخته بود كه براي بررسي يادگيري مفاهيم رياضي (1- عدد، مفهوم عدد، عملگرهاي عددي، 2- اندازه گيري، 3- هندسه و تجسم فضايي، 4- جبر، منطق و الگوها ، 5- جمع آوري، تحليل داده ها و احتمال) به صورت سؤالات باز پاسخ و حل كردني مورداستفاده قرار گرفت. جهت تحليل فرضيه هاي پژوهش از آزمون آماري تحليل كوواريانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 نسخه 22 استفاده شد. يافته ها نشان داد، تمرين سنجيده بر يادگيري مفاهيم رياضي در بين كودكان پيش دبستاني 5 تا 7 سال شهرستان شاهرود تأثيرگذار است (05/0 p< ). با توجه به نتايج اين پژوهش، پيشنهاد مي گردد از الگوي تمرين سنجيده جهت بالا بردن سطح يادگيري مفاهيم رياضي در بين كودكان پيش دبستان 5 تا 7 سال در مراكز پيش دبستاني استفاده شود.
    Thesis summary

  7. تعيين عوامل مؤثر بر ارائه ي بازخوردهاي انگيزشي-توضيحي معلم– يادگيرنده در نرم افزار شاد
    مريم عبدالهي 2022
    هدف اصلي اين پژوهش، تعيين عوامل مؤثر بر ارائه ي بازخوردهاي انگيزشي – توضيحي، معلم –يادگيرنده در نرم افزار شاد بوده است. روش تحقيق از نظر نحوه گردآوري داده ها، تركيبي (كيفي -كمي ) با رويكرد طرح هاي تركيبي اكتشافي بوده است .در بخش كيفي تحقيق، نقش عوامل در ارائه بازخوردهاي انگيزشي – توضيحي ، معلم و يادگيرنده در نرم افزار شاد مورد بررسي و استخراج قرار گرفته است و در بخش كمي روش تحقيق به روش پيمايشي عوامل موثر بر بازخوردهاي انگيزشي – توضيحي معلم و يادگيرنده از ديد خبرگان، مورد پيمايش و نظرسنجي قرار گرفته است. جامعه آماري پژوهش در بخش كيفي خبرگان نظري و تجربي در حوزه هاي دانشگاهي و حوزه ي آموزش وپرورش بوده و در بخش كمي كليه ي معلمان ابتدايي در سطح شهر همدان مورد نظر بوده است. روش نمونه گيري بخش اول بر اساس اشباع نظري از روش در دسترس استفاده شده و روش نوع نمونه گيري بخش كمي، طبقه اي تصادفي به تعداد 400 نفر بر اساس جدول كرجسي و مورگان تعيين شده است. داده هاي مصاحبه در بخش كيفي با روش تحليل مضمون و در بخش كمي داده ها از طريق نرم افزار اس. پي اس. اس.تجزيه وتحليل شدند . يافته ها نشان داد استفاده از ابزارها و قابليت هاي مناسب در تصوير و محتواي آموزشي و بازخوردهاي گفتاري و تصويري در كنار هم موجب بهبود كيفيت يادگيري و افزايش انگيزش شاگردان مي شود.
    Thesis summary

  8. ارزيابي اثربخشي محتواي الكترونيكي توليد شده توسط اساتيد بر درگيري سازي و تعامل دانشجويان با محتوا در آموزش مجازي دانشگاه بوعلي سينا
    مجتبي كرمي پايدار 2022
    با توجه به رشد روزافزون آموزشهاي الكترونيكي و گنجانده شدن آن در آموزشهاي رسمي، ارزيابي اثربخشي محتواهاي اين نوع آموزش به عنوان يكي از اساسيترين نمود هاي آن در حوزه ياددهي، يادگيري موضوع مهمي به شمار ميآيد .هدف از اجراي پژوهش حاضر، ارزيابي اثربخشي محتواهاي الكترونيكي توليد شده توسط اساتيد بر درگير سازي و تعامل دانشجويان با محتوا در دانشگاه بوعلي سينا بود .جهت اجراي پژوهش، از روش نمونه گيري تصادفي نسبتي استفاده شد .جامعه آماري اين پژوهش را كليه دانشجويان در حال تحصيل دانشگاه بوعلي سينا تشكيل دادند .ابزار جمع آوري دادهها در اين پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته هم چنين پايايي آن طبق آلفاي كرونباخ ، بود .روايي پرسش نامه توسط پنج نفر از اساتيد و متخصصان حوزه مورد تأييد قرار گرفت به دست آمد .براي تجزيه و تحليل دادهها از روشهاي آماري در دو سطح توصيفي (شاخصهاي مركزي )و استنباطي (آزمون 1/19 تي تك نمونهاي )استفاده شد .يافتههاي پژوهش نشان داد كه اثربخشي محتواهاي الكترونيكي بر درگير سازي و تعامل دانشجويان با محتوا نامطلوب است.
    Thesis summary

  9. بررسي رابطه ي بين بستر مورداستفاده در آموزش الكترونيكي دانشگاه بوعلي سينا و رابطه ي آن با ميزان يادگيري و يادگيري خودتنظيمي دانشجويان در سال تحصيلي 1400-1399
    زهرا سهراب نژاد 2022
    هدف اصلي اين پژوهش، تعيين رابطه ي بين بسترهاي مورد استفاده در آموزش الكترونيكي دانشگاه بوعلي سينا و رابطه ي آن با ميزان يادگيري و يادگيري خودتنظيمي دانشجويان بود. روش انجام پژوهش، توصيفي همبستگي از نوع پيمايشي بود . جامعه آماري شامل كليه دانشجويان مشغول به تحصيل در دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 1400-1399 است كه تعداد 371 نفر از آنان به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابراز اصلي گردآوري داده ها ، دو پرسشنامه يادگيري خودتنظيمي پينتريچ و دي گروت (1990) و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص بسترهاي نرم افزاري مورد استفاده در آموزش الكترونيكي بود كه روايي آن با استفاده از نظر متخصصان بررسي و مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن نيز با استفاده از اجراي آزمايشي و محاسبه آلفاي كرونباخ بررسي و به ترتيب ضرايب 87/0 و 82/0 بدست آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي آماري t تك گروهي و ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي استفاده شد. يافته ها در نهايت نشان داد بين ميزان استفاده از بسترهاي نرم افزارهاي درس افزار، ادوب كانكت، شبكه هاي اجتماعي و ساير نرم افزارها با مولفه هاي: دريافت محتوا، تدريس، تعامل با همكلاسي ها، تمرين، تكليف و سنجش و ارزيابي رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنين بين استفاده از بستر درس افزار، ادوب كانكت، شبكه هاي اجتماعي و ساير نرم افزارها با يادگيري دانشجويان رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بر پايه مدل بسترشبكه هاي آموزشي 18/0، بستر شبكه هاي آموزشي و ادوب كانكت 32/0 ، بستر شبكه هاي آموزشي، ادوب كانكت و ساير نرم افزارها 41/0 و بستر شبكه هاي آموزشي، ادوب كانكت، ساير نرم افزارها و سامانه درس افزار 52/0 درصد از يادگيري دانشجويان را پيش بيني مي كند. نتايج ضريب همبستگي پيرسون نيز نشان داد بين بستر درس افزار با يادگيري خودتنظيمي رابطه معناداري وجود ندارد(01/0> p و 005/0=r)، اما بين بستر ادوب كانكت با يادگيري خودتنظيمي (01/0< p و 23/0=r)، شبكه هاي اجتماعي با يادگيري خودتنظيمي (01/0< p و 11/0=r)، و بين بستر ساير نرم افزارها با يادگيري خودتنظيمي (01/0< p و 22/0=r). رابطه معنادار مثبت وجود دارد.. همچنين بر پايه مدل، بستر ادوب كانكت 05/0 درصد، ادوب كانكت و ساير نرم افزارها 095/0 درصد از يادگيري خودتنظيمي دانشجويان را تبيين مي كند.
  10. تأثير محتواي انطباقي مبتني بر سبك يادگيري بر درگير سازي و پذيرش يادگيري معكوس
    هادي حيدري 2022
    اين پژوهش با هدف بررسي تأثير محتواي انطباقي مبتني بر سبك يادگيري بر درگير سازي و پذيرش يادگيري معكوس انجام پذيرفت. در اين پژوهش كاربردي از روش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش شامل همه ي دانش آموزان پايه هفتم متوسطه ي اول ناحيه ي يك همدان در نيمسال تحصيلي 1399-1400 بود. نمونه گيري به روش در دسترس انجام شد و سه كلاس پايه ي هفتم دبيرستان شهيد اصيلي انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 95 نفر بود. براي جمع آوري داده ها و اطلاعات در اين پژوهش از پرسشنامه ي سبك يادگيري وارك، پرسش نامه ي درگير سازي تينيو و پرسشنامه ي محقق ساخته ي پذيرش يادگيري معكوس استفاده شد. پس از تكميل پرسشنامه ي سبك يادگيري بر اساس نتايج به دست آمده 95 نفر به سه گروه شامل دو گروه آزمايش (دو كلاس به تعداد 64 نفر) و يك گروه كنترل (يك كلاس 31 نفره) تقسيم شدند. گروه آزمايش بر اساس سبك يادگيري به دو زيرگروه تقسيم گرديد و بر اساس سبك يادگيري هر گروه (گروه ويديو، گروه ويديو و جزوه و گروه كنترل)، محتواي انطباقي در اختيار آن ها قرار گرفت. براي تعيين ميزان درگير سازي از پرسش نامه ي تينيو استفاده گرديد. به منظور بررسي ميزان پذيرش كلاس معكوس از پرسشنامه ي محقق ساخته اي قبل و بعد از آموزش استفاده شد. به منظور بررسي اهداف پژوهش ابتدا نرماليتي متغيرهاي درگير سازي و پذيرش يادگيري معكوس قبل و بعد از ارائه محتواي انطباقي در هريك از گروه ها با استفاده از آزمون كولموگروف - اسميرونف بررسي شد. همچنين براي تجزيه وتحليل داده ها نيز از آمار توصيفي و آمار استنباطي آزمون ويلكاكسون، آزمون تي تست زوجي، آزمون كراسكال-واليس، آزمون آناليز واريانس و ضريب همبستگي اسپيرمن استفاده شد. براساس نتايج به دست آمده تفاوت معني داري بين درگير سازي و پذيرش يادگيري معكوس بعد از ارائه محتواي انطباقي در گروه هاي آزمايش و كنترل وجود نداشت. اما يك ارتباط مثبت و معني دار بين پذيرش يادگيري معكوس و درگير سازي بعد از ارائه محتواي انطباقي در گروه هاي آزمايش و كنترل وجود داشت.
    Thesis summary

  11. نقش آموزش مهارت هاي حل مسئله در مديريت فضاي آستانه اي درس رياضي
    فهيمه جعفري 2022
    حل مسئله يك مهارت است. ما همواره در طول زندگي خود با مسائل مختلفي روبه رو مي شويم كه حل آن موجب درك بهتر ما از جهان هستي مي شود. اين مسائل براي دانش آموزان بيشتر با رياضي عجين شده است. پژوهش حاضر به بررسي نقش مهارت هاي حل مسئله در مديريت فضاي آستانه اي در درس رياضي دانش آموزان كلاس ششم پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع كمي و كيفي (آميخته) بود. جامعه آماري تمامي دانش آموزان دختر پايه ي ششم ابتدايي شهر همدان كه در سال تحصيلي 1400-1399 مشغول به تحصيل با حدود 5000 نفر بود. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شد به تعداد 40 نفر از دانش آموزان كلاس پايه ششم بود كه به دو گروه 20 نفره (گروه آزمايش و گروه كنترل) تقسيم شدند. روش پژوهش از نوع آميخته با طرح همسوسازي كه در بخش كمي از روش شبه آزمايشي با طرح پس آزمون و پيش آزمون با گروه گواه و در بخش كيفي هم مصاحبه بود. ابزار اندازه گيري در بخش كمي، پرسشنامه انگيزش ايكن و راهبرد گردآوري داده در بخش كيفي، مصاحبه اي ساختاريافته از معلمان كلاس ششم ابتدايي بود. نتيجه اين پژوهش نشان داد كه آموزش مهارت حل مسئله در مديريت فضاي آستانه اي و عملكرد رياضي مؤثر است.
    Thesis summary

  12. مقايسه تاثير تعاملات همزمان ناهمزمان بر ميزان موفقيت تحصيلي و رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در آموزش مبتني بر وب
    مهشيد ايماني جيحون ابادي 2021
    چكيده: هدف كلي پژوهش حاضر مقايسه تاثير تعاملات همزمان با تعاملات ناهمزمان بر ميزان موفقيت تحصيلي و رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در آموزش مبتني بر وب (مطالعه موردي درس زبان انگليسي) در شهرستان كرمانشاه است. در اين پژوهش از روش پژوهش شبه آزمايشي استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش را كليه دانش آموزان دختر پايه دوازدهم مدارس متوسطه دوم ناحيه 1 شهرستان كرمانشاه در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 1208 نفر تشكيل مي دهد. روش نمونه گيري در اين پژوهش از نوع در دسترس با انتساب تصادفي بود. مدرسه ايي كه پژوهش در آن انجام شد به شيوه در دسترس انتخاب شد. نمونه آماري اين پژوهش شامل 34 دانش آموز بود كه با گزينش تصادفي يك مرحله اي (قرعه كشي) در دو كلاس 17 نفره به عنوان گروه آزمايش 1 و گروه آزمايش 2 تقسيم بندي شدند. ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه محقق ساخته رضايت دانش آموزان از آموزش مجازي مبتني بر وب در درس زبان انگليسي پايه دوازدهم و همچنين آزمون محقق ساخته ميزان يادگيري دانش آموزان در درس زبان انگليسي كه بر اساس محتواي كتاب زبان انگليسي پايه دوازدهم گردآوري و تدوين شد. روايي ابزار از طريق روايي محتوايي و پايايي آن از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه شد و ميزان آن براي آزمون پيشرفت تحصيلي89% و براي پرسشنامه رضايتمندي 78% تعيين گرديد. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از شاخص هاي آمار توصيفي، شامل: ميانگين، جداول توزيع فراواني، درصد، جداول توافقي و انواع نمودارها و آمار استنباطي شامل: آزمون كلموگروف ـ اسميرنوف جهت نرمال يا غيرنرمال بودن توزيع نمرات و آزمون تحليل كوواريانس يك راهه استفاده شد. يافته ها حاكي از آن است كه تأثير تعاملات همزمان بر موفقيت تحصيلي دانش آموزان در مهارت خواندن و نوشتن زبان انگليسي بيشتر ازتأثير تعاملات ناهمزمان است، اما تعاملات همزمان و ناهمزمان دانش آموز با معلم تأثير متفاوتي برميزان موفقيت تحصيلي دانش آموزان متوسطه دوم در مهارت گفتاري و شنيداري زبان انگليسي ندارد، يعني هردو شيوه تعاملات همزمان و ناهمزمان به طور يكساني باعث موفقيت تحصيلي دانش آموزان در مهارت گفتاري و شنيداري زبان انگليسي مي شود. همچنين تعاملات همزمان و ناهمزمان دانش آموز با معلم تأثير متفاوتي برميزان رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در مهارت هاي چهارگانه زبان انگليسي(خو
    Thesis summary

  13. مقايسه تأثيرتعاملات همزمان با تعاملات ناهمزمان بر ميزان موفقيت تحصيلي و رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در آموزش مبتني بر وب (مطالعه موردي درس زبان انگليسي)
    مهشيد ايماني جيحون ابادي 2021
    هدف كلي پژوهش حاضر مقايسه تاثير تعاملات همزمان با تعاملات ناهمزمان بر ميزان موفقيت تحصيلي و رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در آموزش مبتني بر وب (مطالعه موردي درس زبان انگليسي) در شهرستان كرمانشاه است. در اين پژوهش از روش پژوهش شبه آزمايشي استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش را كليه دانش آموزان دختر پايه دوازدهم مدارس متوسطه دوم ناحيه 1 شهرستان كرمانشاه در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 1208 نفر تشكيل مي دهد. روش نمونه گيري در اين پژوهش از نوع در دسترس با انتساب تصادفي بود. مدرسه ايي كه پژوهش در آن انجام شد به شيوه در دسترس انتخاب شد. نمونه آماري اين پژوهش شامل 34 دانش آموز بود كه با گزينش تصادفي يك مرحله اي (قرعه كشي) در دو كلاس 17 نفره به عنوان گروه آزمايش 1 و گروه آزمايش 2 تقسيم بندي شدند. ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه محقق ساخته رضايت دانش آموزان از آموزش مجازي مبتني بر وب در درس زبان انگليسي پايه دوازدهم و همچنين آزمون محقق ساخته ميزان يادگيري دانش آموزان در درس زبان انگليسي كه بر اساس محتواي كتاب زبان انگليسي پايه دوازدهم گردآوري و تدوين شد. روايي ابزار از طريق روايي محتوايي و پايايي آن از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه شد و ميزان آن براي آزمون پيشرفت تحصيلي89% و براي پرسشنامه رضايتمندي 78% تعيين گرديد. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از شاخص هاي آمار توصيفي، شامل: ميانگين، جداول توزيع فراواني، درصد، جداول توافقي و انواع نمودارها و آمار استنباطي شامل: آزمون كلموگروف ـ اسميرنوف جهت نرمال يا غيرنرمال بودن توزيع نمرات و آزمون تحليل كوواريانس يك راهه استفاده شد. يافته ها حاكي از آن است كه تأثير تعاملات همزمان بر موفقيت تحصيلي دانش آموزان در مهارت خواندن و نوشتن زبان انگليسي بيشتر ازتأثير تعاملات ناهمزمان است، اما تعاملات همزمان و ناهمزمان دانش آموز با معلم تأثير متفاوتي برميزان موفقيت تحصيلي دانش آموزان متوسطه دوم در مهارت گفتاري و شنيداري زبان انگليسي ندارد، يعني هردو شيوه تعاملات همزمان و ناهمزمان به طور يكساني باعث موفقيت تحصيلي دانش آموزان در مهارت گفتاري و شنيداري زبان انگليسي مي شود. همچنين تعاملات همزمان و ناهمزمان دانش آموز با معلم تأثير متفاوتي برميزان رضايتمندي دانش آموزان متوسطه دوم در مهارت هاي چهارگانه زبان انگليسي(خواندن، ن
    Thesis summary

  14. بررسي رابطه ي باورهاي معرفت شناختي، فلسفه آموزشي و تلفيق فناوري در تدريس معلمان متوسطه شهر همدان
    غلامرضا شفيعي 2021
    هدف اصلي در اين پژوهش بررسي رابطه ي باورهاي معرفت شناختي و باورهاي فلسفي معلمان با تلفيق فناوري (TPACK) آن ها در كلاس درس دانش آموزان مقطع متوسطه شهر همدان بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي و از نظر روش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل تمامي معلمان مرد مقطع متوسطه شهر همدان در سال تحصيلي 1398-1399 به تعداد 361 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول كرجسي و مورگان، 186 نفر از معلمان مرد متوسطه شهر همدان است كه به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. به منظور گردآوري داده ها از معلمان، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه هاي مورد استفاده شامل پرسشنامه باورهاي معرفت شناختي شومر (1990)، پرسشنامه فلسفه هاي آموزشي (سادكر، 2014) و پرسشنامه تلفيق فناوري اشميث و همكاران(2009) بود. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شد. در مجموع نتايج فرضيه هاي اصلي و فرعي پژوهش نشان داد كه: بين باورهاي معرفت شناختي و فلسفي معلمان مرد با تلفيق فناوري (TPACK) آن ها در كلاس درس دانش آموزان مقطع متوسطه شهر همدان رابطه ي معناداري وجود دارد. تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه به طور كلي باورهاي معرفت شناختي و باورهاي فسلفي با متغير ميزان تلفيق فناوري معلمان رابطه ي معناداري دارد. (R2) برابر 54℅ واريانس متغير وابسته را مي توان به وسيله رابطه خطي آن با متغيرهاي مستقل ازجمله باورهاي معرفت شناختي و فلسفي پيش بيني نمود. همچنين نتايج فرضيه هاي ويژه مبني بررابطه بين باورهاي فلسفي با تلفيق فناوري (TPAK) معلمان مرد مقطع متوسطه شهر همدان (433/0-= r) (000/0= sig) نشان دهنده ارتباط معني دار بين دو متغير بود. البته اين ارتباط در جهت منفي بدست آمد. نتايج يافته ها همچنين نشان داد بين باورهاي معرفت شناختي معلمان مرد مقطه متوسطه شهر همدان با تلفيق فناوري (TPAK) آنها (422/0= r) (001/0= sig) رابطه مثبت وجود دارد.
    Thesis summary

  15. ناسايي عوامل موثر بر تلفيق فناوري در كلاسهاي دوره ابتدايي از ديدگاه معلمان
    زهرا برزگر 2021
    اين پژوهش باهدف شناسايي عوامل موثر بر تلفيق فناوري در كلاس هاي دوره ابتدايي توسط معلمان انجام شده است. در اين پژوهش از ررويكرد كيفي و از روش تحليل محتوا استفاده شد. ميداني كه براي اين پژوهش در نظر گرفته شد معلمان ابتدايي استان همدان در سال تحصيلي 1399 بود. با توجه به كيفي بودن پژوهش حاضر از نمونه گيري گلوله برفي استفاده شد. براي جمع آوري داده ها و اطلاعات از مصاحبه نيمه ساختارمند استفاده شد. در روش مصاحبه ، پژوهشگر مصاحبه ها را به صورت نيمه ساختاريافته با 13 نفر از معلمان استان همدان انجام داد. سوال هاي اوليه با توجه به مباني نظري و نظر استاد راهنما و استاد مشاور طراحي شد. مقولات حاصل از پژوهش در مصاحبه شامل 6 مقوله اصلي و 17 زير مقوله و 46 كد باز مي باشد. 6مقوله اصلي شرايط زمينه اي ، منابع انساني ، محركهاي بازدارنده ، درگيرسازي ، پداگوژي و كتب درسي مي باشد. با اين حال و با بررسي و شناسايي عوامل موثر بر تلفيق فناوري در كلاس هاي دوره ابتدايي در پژوهش حاضر به نظر مي رسد كه اين عوامل با يك برنامه ريزي مناسب مي توانند تعديل شوند و باعث بهبود و توسعه استفاده از فناوري در برنامه آموزشي شوند.
    Thesis summary

  16. فرا تحليل تأثير يادگيري معكوس بر درگيرسازي و انگيزه تحصيلي يادگيرندگان
    جواد افشاري 2021
    هدف از اين پژوهش انجام فراتحليلي بر مطالعات انجام شده در زمينة تاثير يادگيري معكوس بر درگيرسازي و انگيزه تحصيلي يادگيرندگان بود. از بين 23 مطالعه شناسايي شده، 16 مطالعه وارد تحليل شدند. مطالعاتي كه در اين پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند از طريق سايت مركز اسناد و مدارك علمي ايران (مركز پايان نامه هاي ايران)، و همچنين از طريق سايت هاي اينترنتي جهاد دانشگاهي، مگ ايران، ابسكو، ساينس دايركت، سيج، جي استور، امرالد، اسپرينگر و وايلي-بلك ول گردآوري شدند. پس از بررسي ملاك هاي ورود و خروج داده ها با استفاده از نرم افزار Meta-analysis مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان داد يادگيري معكوس بر انگيزه تحصيلي يادگيرندگان تأثير معناداري دارد (اندازه اثر 157/0). يادگيري معكوس بر درگيرسازي يادگيرندگان تأثير معناداري دارد (اندازه اثر 123/0). به طور كلي مي توان گفت يادگيري معكوس منجر به افزايش درگيرسازي و انگيزه تحصيلي يادگيرندگان مي شود.
    Thesis summary

  17. ارزيابي وضعيت تلفيق فناوري در كلاس درس بر اساس استانداردهاي فناوري آموزشي براي معلمان هنرستان هاي همدان
    محسن نجاتي عارف 2020
    هدف از اين پژوهش ارزيابي وضعيت تلفيق فناوري در كلاس درس بر اساس استانداردهاي فناوري آموزشي براي معلمان هنرستان هاي همدان مي باشد. روش پژوهش اين پايان نامه از نظر هدف كاربردي و از لحاظ روش، توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه ي آماري پژوهش شامل كليه معلمان هنرستان هاي شهر همدان به تعداد 242 نفر است كه در سال تحصيلي 99-1398 مشغول به تدريس بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول تعيين حجم نمونه كرجسي ومورگان 120 نفر است كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي نسبتي انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها پرشسنامه ي محقق ساخته بر مبناي استانداردهاي ملي فناوري آموزشي (ISTE، 2006) براي معلمان بود كه روايي آن از نظر متخصصان حوزه ي آموزش و فناوري آموزشي و پايايي آن با استفاده از آلفاي كرونباخ محاسبه شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از تي تك نمونه اي براي هفت سوال اول پژوهش و تي مستقل و تحليل واريانس تك عاملي براي سوال هفت انجام شد. نتايج پژوهش نشان داد كه تلفيق فناوري در كلاس درس معلمان هنرستان-هاي همدان، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بعد مفاهيم و عمليات هاي فناوري، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بعد برنامه ريزي تدريس با توجه به نيازهاي ويژه، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بعد برنامه ريزي و طراحي تجارب و محيط هاي يادگيري، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بعد سنجش و ارزشيابي، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بُعد عملكرد حرفه اي و بهره وري، فناوري معلمان هنرستان در كلاس درس در بُعد مباحث انساني، قانوني، اخلاقي و اجتماعي از وضعيت مطلوبي برخوردار است
    Thesis summary

  18. تاثير اجتماع يادگيري معلمان متوسطه اول ناحيه 2 كرمانشاه بر تلفيق فناوري در كلاس درس
    محمدرضا رحيمي 2020
    چكيده با توجه به اينكه در چند سال اخير محيط هاي يادگيري اصيل و مبتني بر مورد و موقعيت، جايگاه ويژه اي در آموزش و يادگيري پيدا كرده اند و اجتماع يادگيري هم به عنوان يكي از اين محيط هاي اصيل نقش خاصي در يادگيري ايفا مي كند، در پژوهش حاضر تأثير اجتماع يادگيري معلمان مقطع متوسطه اول شهر كرمانشاه بر تلفيق فناوري در كلاس درس مورد ارزيابي قرار گرفت. روش انجام اين پژوهش كمي و از نوع شبه آزمايشي بود كه با استفاده از پيش آزمون-پس آزمون با گروه آزمايش و گواه انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه معلمان مرد شاغل در مقطع متوسطه اول ناحيه دو كرمانشاه در سال تحصيلي 97-98 بود كه تعداد آن ها 310 نفر بودند. جهت انتخاب نمونه آماري، با استفاده از شيوه نمونه گيري تصادفي، تعداد 30نفر از معلمان انتخاب شدند و به صورت انتساب تصادفي 15 نفر در گروه آزمايش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شدند. گروه آزمايش تحت تأثير متغير مستقل(اجتماع يادگيري) قرار گرفت كه آنها طي 8جلسه مجازي(گروه تلگرامي) و 8 جلسه حضوري تجربيات، دانش، نگرش و مهارت هاي كاربردي در مورد تلفيق فناوري در كلاس هاي درس را به اشتراك گذاشتند. گروه گواه هم دانش و مهارت هاي مربوط به تلفيق فناوري را به طور جداگانه دريافت نمودند. به منظور جمع آوري داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در اين پرسشنامه مؤلفه هاي مربوط به دانش، نگرش و كاربرد فناوري در كلاس درس توسط معلمان، مورد ارزيابي قرار گرفت. روايي پرسشنامه از منظر استاد راهنما و استاد مشاور مورد تأييد قرار گرفت و پايايي آن نيز از طريق آلفاي كرونباخ در مجموع 97/0 و در زيرمؤلفه هاي آن در بعد دانش تلفيق فناوري 93/0، نگرش به تلفيق فناوري95/0، و كاربرد فناوري 88/0 به دست آمد كه نشان مي دهد پرسشنامه از پايايي بالايي برخوردار بود. براي بررسي سؤالات اين پژوهش از آزمون تحليل كوواريانس استفاده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه اجتماع يادگيري معلمان بر دانش معلمان نسبت به كاربرد فناوري، (01/0>002/0=p و 465/3=F)؛ نگرش معلمان نسبت به تلفيق فناوري،(05/0  016/0=p و 698/6=F)؛ و كاربرد فناوري در كلاس درس (05/0  012/0=p و 358/7=F)؛ تأثير مثبت داشت.
    Thesis summary

  19. شناسايي عوامل موثر بر پذيرش آموزش الكترونيكي از ديدگاه اساتيد و دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    زهرا جمشيدي 2020
    اين پژوهش با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر پذيرش آموزش الكترونيكي از ديدگاه اساتيد و دانشجويان انجام شده است. در اين پژوهش از روش نظريه داده بنياد استفاده شد. ميداني كه براي اين پژوهش در نظر گرفته شد، اساتيد و دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا بودند كه تجربه آموزش الكترونيكي را داشته و يا با اين محيط آشنا بوده و اطلاعات ارزشمندي را در اين زمينه دارا هستند. در اين پژوهش با توجه به ماهيت كيفي بودن آن از نمونه گيري هدفمند و گلوله برفي استفاده شد. براي جمع آوري داده ها و اطلاعات در اين پژوهش از مصاحبه نيمه ساختارمند استفاده شد. در روش مصاحبه، پژوهشگر مصاحبه ها را به صورت نيمه ساختارمند با 25 نفر از اساتيد و دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا انجام داد. در روند جمع آوري داده ها بعد از تحليل داده هاي هر مصاحبه، سؤالات براي مصاحبه بعدي اصلاح مي شد. تحليل داده هاي حاصل از مصاحبه با كمك نرم افزار Max qda ورژن 2018 انجام گرديد. داده هاي پژوهش با كمك نرم-افزار كدگذاري و مقوله بندي شدند. مقولات حاصل از پژوهش بر اساس رويكرد سيستماتيك اشتراوس و كوربين به يكپارچگي رسيدند و در الگوي پارادايمي ارائه گرديده است. پديده مركزي به توسعه ي آموزش تركيبي طراحي شده اشاره دارد. مقوله علّي شامل قابليت ها و ويژگي هاي آموزش الكترونيكي، پاسخگويي به نياز روزافزون جامعه به يادگيري، استراتژي مسئولان دانشگاهي، آمادگي و خودكارآمدي اساتيد و دانشجويان مي باشد. عوامل زمينه اي شامل فرهنگ فناورانه، زيرساخت فناوري و يادگيري سازماني مي باشد. عوامل مداخله گر شامل پرداخت مناسب حقوق و مزاياي اساتيد، خصوصيات مشترك بين اساتيد و دانشجويان، خصوصيات ويژه اساتيد و اراده مسئولان دانشگاهي مي باشد. راهبردها شامل محتوا آفريني، درس افزار ويژه، يادگيري وارونه، تدوين شاخص ها و معيارهاي كيفيت و آموزش و توجيه اساتيد و دانشجويان مي باشد. پيامدهاي ناشي از كاربست پديده مركزي شامل درآمدزايي، تربيت فارغ التحصيلان باسواد، بازسازي جايگاه آموزش و يادگيري مادام العمر مي باشد.
    Thesis summary

  20. بررسي جايگاه مؤلفه هاي سواد اطلاعاتي در كتابهاي درسي فارسي و آموزش مهارتهاي نوشتاري دوره ي متوسطه اول
    سميرا كلواري جانكي 2019
    پژوهش حاضر با هدف بررسي جايگاه سواد اطلاعاتي در كتاب هاي فارسي و آموزش مهارت هاي نوشتاري دوره متوسطه اول انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصيفي_ تحليلي مي باشد. اين پژوهش با روش تحليل محتوا كمي انجام گرفت، جامعه شامل دو بخش: يكي كتاب هاي فارسي و آموزش مهارت هاي نوشتاري دوره ي متوسطه اول كه در مجموع در برگيرنده ي شش كتاب بود. درواقع اين شش كتاب به قصد پاسخگويي به شش سؤال اول پژوهش مورد تحليل قرار گرفته بودند. نمونه نيز در اين بخش برابر با جامعه بود و جامعه ديگر اين پژوهش، 164معلم زن ادبيات دوره ي متوسطه اول شهر همدان (منطقه يك و دو) را دربر مي گرفت كه از اين تعداد 115 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي نسبتي به عنوان نمونه تعيين شد. ابزار گردآوري داده هاي مربوط به شش سؤال اول سياهه ي استاندارد وارسي لطفي ماهر (1389) بود و تجزيه و تحليل داده ها نيز براساس شاخص هاي آمار توصيفي (فراواني و درصد فراواني) صورت گرفت. براي جمع آوري داده ها مرتبط با سؤال هفتم، از يك پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد كه اين پرسشنامه نيز براساس مؤلفه ها و نشانگرهاي موجود در سياهه مورد نظر طراحي گرديده بود. براي تجزيه و تحليل داده هاي حاصل از پرسشنامه از شاخص هاي آمار استنباطي از نوع t تك آزمودني استفاده شد. در بخش اول پژوهش، كتاب هاي فارسي و آموزش مهارت هاي نوشتاري در مجموع 820 صحفه را شامل مي شد كه از اين ميزان، كتاب فارسي پايه هفتم 184 صحفه، كتاب فارسي پايه هشتم 152 صحفه، كتاب فارسي پايه نهم 168 صحفه، كتاب آموزش مهارت هاي نوشتاري پايه هفتم 102 صحفه، آموزش مهارت هاي نوشتاري پايه هشتم 103 صحفه و آموزش مهارت هاي نوشتاري پايه نهم 111 صحفه را در بر مي گرفت. هر كدام از كتاب هاي مورد بررسي به عنوان واحد متن يا زمينه در نظر گرفته شد. در مرحله بعد هر يك به واحدهاي تحليل (متن، فعاليت و تصوير) تفكيك شد. در مورد واحد ثبت نيز بايد گفت از آنجا كه در متن درس ها به خاطر پيوستگي جمله ها، پيام متن ممكن بود از يك جمله برداشت نشود انتخاب واحد معنا يا ثبت بين پاراگراف (در متن) و جمله (در فعاليت ها ) متغير بود. نتايج حاصل از تحليل محتواي كتاب هاي فارسي و آموزش مهارت هاي نوشتاري حاكي از آن بود كه در هيچ كدام از كتاب هاي فارسي و آموزش مهارت هاي نوشتاري دوره متوسطه اول به طور صريح و روشن به مؤلفه هاي سواد اطلاعاتي
    Thesis summary

  21. بررسي تجربه زيسته دانشجويان و اساتيد از كاربرد فناوري در تدريس: مطالعه موردي پاورپوينت
    زهرا ابراهيمي فرزاد 2019
    اين پژوهش با هدف بررسي تجربه زيسته اساتيد و دانشجويان از كاربرد فناوري پاورپوينت در تدريس و يادگيري انجام شده است. در اين پژوهش از روش پديدارشناسي استفاده شد. ميداني كه براي اين پژوهش در نظر گرفته شد، اساتيد و دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا در نيمسال تحصيلي 97-98 بود. در اين پژوهش با توجه به ماهيت كيفي بودن آن از نمونه گيري گلوله برفي استفاده شد. براي جمع آوري داده ها و اطلاعات در اين پژوهش از مصاحبه نيمه ساختارمند استفاده شد. در روش مصاحبه، پژوهشگر مصاحبه ها را به صورت نيمه ساختارمند با 25 نفر از اساتيد و 30 نفر از دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا انجام داد. سوال هاي اوليه مصاحبه با توجه به مباني نظري و با نظر استاد راهنما و استاد مشاور طراحي شد. در روند جمع آوري داده ها بعد از تحليل داده هاي هر مصاحبه، سوالات براي مصاحبه بعدي اصلاح مي شد. تحليل داده هاي حاصل از مشاهده و مصاحبه در اين پژوهش با استفاده از روش تحليل توصيفي كلايزي انجام گرديد. داده-هاي پژوهش در اين مرحله كدگذاري و مقوله بندي شدند. مقولات حاصل از پژوهش در مصاحبه با اساتيد شامل 14 مقوله و 25 زير مقوله و همچنين در مصاحبه با دانشجويان شامل 13 مقوله و 25 زير مقوله مي باشد كه كه از تطبيق مقولات حاصل از تحليل مصاحبه هاي صورت گرفته با دانشجويان و اساتيد پديد آمده است. مقولات مربوط به اساتيد شامل سازمان دهي و چارچوب بندي فرايند تدريس، مديريت زمان تدريس، سازمان دهي محتوا، تنوع در ارائه محتوا، ابزار ياديار، تمركز بر محتواي مهم، جلب توجه و تحريك انگيزه، يادگيري ديداري، كمك به تسهيل ساختار شناختي دانشجويان، ارزيابي فرايند تدريس، مشاركت دادن دانشجو در تدريس، پرورش كلام دانشجويان در ارائه، عيني كردن مباحث انتزاعي، يكنواختي فرايند تدريس و مقولات مربوط به دانشجويان شامل عيني سازي محتوا، كمك به بهبود تعامل، تسهيل در يادآوري مطالب، افزايش جذابيت و پويايي، نظارت و ارزيابي، ايجاد يادگيري بصري، يادگيري سطحي، كمك به يادگيري فعال، كمك به بهبود خودكارآمدي، كمك به يادگيري سازمان يافته، كاهش ارتباط كلاسي، عامل حواس پرتي و عملياتي سازي مباحث مي باشد. بنابراين با توجه به اين كه شيوه استفاده از ابزارها و رسانه هاي آموزشي مي تواند نگرش دانشجويان نسبت به مدرس و نيز انگيزه و ميزان يادگيري آن ها را تحت تأثير قرار دهد، به اساتيد و مدرسان دان
    Thesis summary

  22. تأثير روش آموزش نمايشي و داستان گويي بر ميزان انتقال يادگيري مفاهيم شهروندي در دانش آموزان دختر پايه اول
    رويا گوهري شمس 2019
    پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير روش آموزش نمايشي و آموزش داستان گويي بر ميزان انتقال يادگيري مفاهيم شهروندي در دانش آموزان دختر پايه اول ابتدايي انجام شده است. براي انجام پژوهش از روش شبه تجربي استفاده شد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش نفر كه در سال تحصيلي 522 آموزان دختر پايه اول مدارس ابتدايي منطقه قهاوند، به تعداد مشغول به تحصيل بودند مي1991-91 نفر به روش نمونه 92 باشد. از بين اين تعداد 92 گيري در دسترس انتخاب شدند كه اين دانش نفري تقسيم شدند و يك گروه به روش نمايشي و گروه ديگر به روش داستان گويي 12 آموز به صورت تصادفي به دو گروه آموزش ديدند. براي گردآوري داده ها از چك ليست محقق ساخته در پيش آزمون و پس آزمون، مصاحبه و مشاهده استفاده شد. براي به دست آوردن روايي سؤالات، چك ليست ها و سؤالات مصاحبه ها از نظرات و راهنمايي هاي استاد راهنما، استاد مشاورومتخصصان آموزشي استفاده شد؛ همچنين براي سنجش پايايي چك ليست از آلفاي كرونباخ استفاده شد كه مقدار آن % به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده 95 هاي حاصل از چك ليستها، از روش تحليل محتواي كمي و آزمون هاي آماري شامل ميانگين، انحراف معيار،آزمون تي گروه هاي وابسته وتحليل كواريانس براي پاسخگويي به سوال هاي پژوهش و همچنين براي نرمال بودن توزيع داده ها از آزمون كالموگروف- اسميرونوف استفاده شده است. يافته هاي پژوهش حاكي از اين است كه تفاوت ميانگين معنادار است؛ يعني بين گروه آموزش ديده به روش نمايشي 2/21 هاي پيش آزمون و پس آزمون، در همه مفاهيم در سطح و داستان گويي در مرحله پس آزمون نسبت به پيش آزمون از نظر يادگيري اين مفاهيم، تفاوت معناداري مشاهده مي شود. تأثيري كه عضويت در گروه نمايشي و عضويت در گروه داستان < 2/22 گويي بر متغير وابسته انتقال يادگيري مفاهيم شهروندي دارد، ( ) معني داراست و باعث تفاوت بين انتقال يادگيري مفاهيم شهروندي گروه آموزش ديده با روش نمايشي و F=4/591 و p=2/249 گروه آموزش ديده با روش داستان گويي شده است. طبق يافته هاي پژوهش، نتايج بيانگر اين است كه آموزش مفاهيم شهروندي به روش هاي نمايشي و داستان گويي در پايه اول ابتدايي بر ميزان انتقال يادگيري آنها مؤثر بوده است. همچنين بين روش آموزش نمايشي و آموزش داستان
    Thesis summary

  23. ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺷﺸﻢ اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺑﺮ درﮔﯿﺮﺳﺎزي و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در درس ﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮﺑﯽ )ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن دﯾﻮاﻧﺪره(
    خبات بحري قلدره 2019
    ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺷﺸﻢ اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن دﯾﻮاﻧﺪره ﺑﺮ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع ﺷﺒﻪ 98-97 درﮔﯿﺮﺳﺎزي و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در درس ﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮﺑﯽ در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘﯿﺶ آزﻣﻮن و ﭘﺲ آزﻣﻮن ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺮوه ﻫﺎي ﮐﻨﺘﺮل و آزﻣﺎﯾﺶ ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪي آﻣﺎري ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ داﻧﺶ ﻧﻔﺮ ﺑﻮد ﮐﻪ اﺑﺘﺪا از ﺑﯿﻦ ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﯾﯽ 895 ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 98 – 97آﻣﻮزان ﺷﺸﻢ اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن دﯾﻮاﻧﺪره در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن دﯾﻮاﻧﺪره ﯾﮏ ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﻮﺷﻪ اي ﭼﻨﺪﻣﺮﺣﻠﻪ اي اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ و ﺳﭙﺲ ﺗﻤﺎم داﻧﺶ آﻣﻮزان ﭘﺎﯾﻪ ﺷﺸﻢ اﯾﻦ ﻧﻔﺮه ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻧﺘﺴﺎب ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺮوه اول آﻣﻮزش از ﻃﺮﯾﻖ روش اﯾﻔﺎي 20 ﻧﻔﺮ در ﺳﻪ ﮔﺮوه 60ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد ﻧﻘﺶ، ﮔﺮوه دوم ﺑﻪ روش ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ و ﮔﺮوه ﺳﻮم آﻣﻮزش از ﻃﺮﯾﻖ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻓﯿﻠﻢ ﺿﺒﻂ ﺷﺪه از اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ داﻧﺶ ( و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺷﺮر 2009 آﻣﻮزان اراﺋﻪ ﮔﺮدﯾﺪ. اﺑﺰار ﮔﺮدآوري اﻃﻼﻋﺎت ﺷﺎﻣﻞ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪي درﮔﯿﺮﺳﺎزي ﺗﯿﻨﯿﻮ ) % و در زﯾﺮ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﺑﺮاي 96 ( ﺑﻮدﻧﺪ. ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ درﮔﯿﺮﺳﺎزي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آﻟﻔﺎي ﮐﺮوﻧﺒﺎخ در ﮐﻞ 2000وﻫﻤﮑﺎران) % و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آﻟﻔﺎي 88 % و ﺣﻮزه ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ 92 %، ﺣﻮزه ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ 90 ﺣﻮزهي رﻓﺘﺎري % ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪ. ﺑﺮاي ﺗﺠﺰﯾﻪ و 70 %، و 66 ،%78 % و ﺑﺮاي ﺳﻪ زﯾﺮ ﻣﻘﯿﺎس اﺳﺘﻌﺪاد و ﮐﻮﺷﺶ و ﺑﺎﻓﺖ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ 82 ﮐﺮوﻧﺒﺎخ در ﮐﻞ ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از ﺷﺎﺧﺺ آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ )ﺷﺎﻣﻞ ﻓﺮاواﻧﯽ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ و اﻧﺤﺮاف ﻣﻌﯿﺎر( و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ )آزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﻮوارﯾﺎﻧﺲ( اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ ﺑﺮ درﮔﯿﺮﺳﺎزي و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﻧﺶ آﻣﻮزان ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺖ دارد و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي و درﮔﯿﺮﺳﺎزي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ داﻧﺶ آﻣﻮزان را در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ روش اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ دا و ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ دﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ از روش ﻓﯿﻠﻢ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ ﺑﺮاي آﻣﻮزش ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮﺑﯽ ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان اﺑﺘﺪاﯾﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ درﮔﯿﺮﺳﺎزي و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪي ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ آﻧﻬﺎ را در ﺟﻬﺖ ﯾﺎدﮔﯿﺮي و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ آﻧﻬﺎ اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﻨﺪ.
    Thesis summary

  24. بررسي ترجيحات رسانه‏ي آموزش هاي شهروندي جوانان و نوجوانان شهر همدان
    پرديس بيات 2018
    پژوهش حاضر با هدف بررسي ترجيحات رسانه‏ي آموزش هاي شهروندي جوانان و نوجوانان شهر همدان انجام پذيرفت. روش انجام اين پژوهش تركيبي از نوع تبييني متوالي بود. جامعه ي هدف شامل نوجوانان و جوانان شهر همدان به تعداد، 498499 جوان و 228355 نوجوان در سال 1396 بود. حجم نمونه در بخش كمي شامل: 200 نفر از نوجوانان (100نفر دختر و 100 نفر پسر) و همچنين 200 نفر از جوانان (100نفر دختر و 100نفر پسر) بود و در بخش كيفي پژوهش نيز به صورت هدفمند تعداد 40 نفر از نوجوانان (10 پسر و 12 دختر) و جوانان ( 10 پسر و 8 دختر) تا درجه اشباع بود. ابزار گردآوري داده ها در بخش كمي شامل پرسشنامه محقق ساخته ي ترجيح رسانه ي آموزش شهروندي؛ و در بخش كيفي، مصاحبه نيمه ساختارمند بود. براي تجزيه و تحليل داده ها در بخش كمي پژوهش از آمار توصيفي شامل فراواني، ميانگين و انحراف معيار و آزمون فريدمن، تي مستقل و خي دو استفاده شد، و در بخش كيفي از روش تحليل مضمون استفاده گرديد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد ترجيحات رسانه ي آموزش هاي شهروندي نوجوانان و جوانان رسانه هاي تصويري- شنيداري است. به طور كلي عواملي از جمله دسترسي راحت به رسانه، تعاملي بودن رسانه، جذابيت و نوآوري در شكل انتقال محتوا، به روز بودن رسانه، و قابل اعتماد بودن رسانه، از دلايل ترجيح رسانه ي آموزش هاي شهروندي جوانان و نوجوانان بود.
    Thesis summary

  25. طراحي و اعتباريابي سازمان دهنده هاي گرافيكي براي آموزش شهروندي زنان
    طاهره يادگار 2018
    اين پژوهش با هدف طراحي و اعتباريابي سازمان دهنده هاي گرافيكي براي آموزش شهروندي زنان در سه مؤلفه دانايي محوري، مسئوليت پذيري و قانون مداري انجام گرفت. روش انجام پژوهش، تركيبي (كمي- كيفي) ازنوع متوالي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه زنان شركت كننده در دوره هاي آموزشي فرهنگ سراي منطقه 4 همدان به تعداد 120بود. حجم نمونه در بخش كيفي شامل 5 نفر و در بخش كمي شامل 42 نفر از زنان شركت كننده در دوره هاي آموزشي فرهنگ-سراي منطقه 4 شهرداري همدان بود كه در بخش كيفي به صورت هدفمند و در بخش كمي به صورت تصادفي انتخاب شدند. براي گردآوري داده ها در بخش كيفي از ابزاز مصاحبه و دريافت هاي پژوهشگر و در بخش كمي از پرسشنامه محقق ساخته آموزش شهروندي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار) و استنباطي (تحليل كواريانس) استفاده شد. نتايج حاصل از پژوهش نشان داد در طراحي سازمان دهنده هاي گرافيكي توجه به اصول طراحي رنگ، بافت، شكل و متن مي تواند در اثربخشي سازمان دهنده هاي گرافيكي موثر واقع شود به طوري كه با توجه به ويژگي هاي مخاطبان و سطح فرهنگي، اجتماعي و رواني آن ها طراحي و تدوين گردد. نتيجه اين پژوهش همچنين نشان داد استفاده و به كارگيري سازمان دهنده هاي گرافيكي با رويكرد طراحي پژوهشي موجب بهبود دانش شهروندي زنان مي شود.
    Thesis summary

  26. بررسي تاثير نوع تكليف بر درگيرسازي دانشجويان تكنولوژي آموزشي در درس پروژه
    الهام جمور 2017
    پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير نوع تكليف بر درگيرسازي دانشجويان رشته تكنولوژي آموزشي دانشگاه انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمايشي با طرح پيشآزمون و 59-51بوعلي سينا در درس پروژه در سال تحصيلي پسآزمون با استفاده از گروههاي كنترل و آزمايش بود. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان رشته تكنولوژي آموزشي نفر از دانشجويان رشته تكنولوژي آموزشي در درس 93 و حجم نمونه نيز 59-51 دانشگاه بوعليسينا در سال تحصيلي نفر ديگر در گروه 69 نفر از آنها در گروه با تكاليف ساختاريافته و 69 پروژه بود كه به صورت تصادفي انتخاب شدند كه ) استفاده شد. 2335 با تكاليف نيمهساختاريافته قرار گرفتند. براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامهي درگيرسازي تينيو ( روايي پرسشنامه درگيرسازي تحصيلي از طريق روايي محتوايي و صوري، و در بررسي همساني دروني پايايي پرسشنامه % و 52%، درگيرسازي هيجاني53 % و در زير مولفهها براي بخش درگيرسازي رفتاري 51با استفاده از آلفاي كرونباخ در كل % بدست آمد. براي تجزيه و تحليل دادهها از شاخص آمار توصيفي شامل فراواني، ميانگين و 88 درگيرسازي شناختي مستقل و آزمون تحليل كواريانس استفاده شد. نتايج به دست آمده نشان tانحراف معيار و آمار استنباطي شامل آزمون داد كه بين نوع تكليف (ساختاريافته و نيمهساختاريافته) و درگيرسازي دانشجويان در درس پروژه تفاوت وجود ندارد. همچنين نتايج نشان داد بين نوع تكليف (ساختاريافته و نيمهساختاريافته) و زير مولفهي درگيرسازي تحصيلي يعني درگيرسازي شناختي، هيجاني، و رفتاري تفاوت معناداري وجود ندارد.
    Thesis summary

  27. توسعه آموزش وارونه درراستاي بهبود يادگيري عميق دانشجويان رشته تكنولوژي آموزشي در درس توليد مواد آموزشي
    فاطمه كيهاني فاضل 2016
    اين پژوهش با هدف توسعه ي روش آموزش وارونه در راستاي بهبود يادگيري عميق دانشجويان كارشناسي رشته تكنولوژي آموزشي دانشگاه بوعلي سينا در درس توليد مواد آموزشي انجام شد. روش پژوهش حاضر آميخته از نوع جايگذاري بود. جامعه مورد مطالعه در بخش كمي، شامل دانشجويان رشته تكنولوژي آموزشي دانشگاه بوعلي سينا در درس توليد مواد آموزشي به تعداد 36 نفر، در سال تحصيلي 95-94 بود كه با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش كيفي كه اعتبار يابي دروني شامل 5 نفر از متخصصان آموزشي و 20 نفر از دانشجويان درس توليد مواد آموزشي بودند كه به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب گرديدند. ابزار گردآوري داده ها در بخش كمي، آزمون هاي معلم ساخته پيش آزمون و پس آزمون و در بخش كيفي از مشاهده و مصاحبه ي نيمه ساختار مند استفاده شد. بررسي روايي آزمون با نظر متخصصان و پايايي آن با استفاده از ضريب كاپاي كوهن 89% بدست آمد كه مشخص شد آزمون از روايي و پايايي لازم برخوردار مي باشد. نتايج حاصل از اين پژوهش پس از تحليل داده ها در بخش كيفي موجب تدوين روشي از آموزش وارونه شامل نه مؤلفه ي انعطاف پذيري محيط، فرهنگ يادگيري، محتوا وفعاليت هاي آموزشي، معلمان در نقش مربيگري، تعامل، تكيه گاه سازي انگيزشي مسئوليت پذيري و فعال بودن يادگيرنده، يادگيري فردي در حد تسلط و مديريت زمان و هفت مرحله مبتني بر اين مؤلفه ها جهت بهبود يادگيري عميق دانشجويان تكنولوژي در درس توليد مواد آموزشي گرديد. در بخش كمي و براي اعتبار يابي بيروني روش توسعه يافته آموزش وارونه با استفاده از آزمون محقق ساخته ميانگين نمرات پيش آزمون و پس آزمون دانشجويان درس توليد مواد آموزشي با آزمون t وابسته(زوجي) مقايسه شد كه نتايج بيانگر تفاوت معنادار نمرات آنها بود.
    Thesis summary

  28. طراحي و اعتبار بازي آموزشي به منظور بهبود مهارت خودآگاهي كودكان 3 تا 5 سال
    بنفشه ساسان فر 2016
    پژوهش حاضر با هدف طراحي و اعتبار يابي يك بازي آموزشي جهت بهبود مهارت خودآگاهي كودكان صورت گرفته است. دو هدف بيان شده اين پژوهش تحت شيوه پژوهش و توسعه (R&D) دنبال شدند. روش انجام پژوهش از نوع آميخته به صورت متوالي و با طرح اكتشافي است كه شامل گردآوري، تحليل و استنتاج داده هاي كيفي درمرحله ي وال و به دنبال ان گردآوري و تحليل داده هاي كمي در مرحله ي دوم مي باشد. در مرحله ي نخست ضمن كاربست نتايج حاصل از جمع آوري و تحليل داده هاي كيفي، بازي آموزشي مورد نظرطراحي شده و درمرحله ي دوم، بازي آموزشي طراحي شده و به صورت شبه آزمايشي در نمونه كوچك به اجرا درآمد. جامعه آماريدر مرحله نخست شامل كليه كودكان 3 تا 5 سال منطقه يك شهرتهران و حجم نمونه دربرگيرنده 6 كودك 3 تا 5 سال بود كه به منظور انجام مطالعه موردي گزينش شدند. راهبردهاي گردآوري داده ها در مرحله اول با تكيه بر پژوهش تكويني رايگلوث و فريك شامل ترسيم نقاشي آدمك توسط كودك، مصاحبه ، مشاهده، اسناد و احساسات بود. در مرحله ي دوم جامعه آماري شامل كليه كودكان 3 تا 5 سال منطقه ي يك شهرتهران بود كه ابتدا ليستي از مهدكودك هاي منطقه ي مورد نظر تهيه گرديد و از ميان اين مراكز يك مركز به صورت تصادفي انتخاب و از بين كدوكان آن مركز، 40 نفر به صورت تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و كنتزل به صورت تصادفي بطور مساوي قرار گرغفتند. پس از اجراي پيش آزمون (سه آزمون محقق ساخته)، كودكان گروه گروه آزمايش در طي 10 جلسه 45 دقيقه به يادگيري مهارت خودآگاهي ازطريق بازي پرداختند. پس از اتمام 10 جلسه ي آموزشي، پس آزمون صورت گرفت. بررسي ميزان تاثير بازي آموزشي طراحي شده بر ميزان بهبود مهرت خودآگاهي با استفاده از شاخصه هاي آمار توصيفي و آمار استناطي نشان داد كه بازي آموزشي طراحي شده بر بهبود سطح مهارت خودآگاهي جامعه اين پژوهش اثر دارد.
    Thesis summary

  29. بررسي رابطه سواد فناورانه معلمان با انگيزش تحصيلي دانش آموزان دوره دوم ابتدايي شهر همدان
    حميده مرادي 2015
    هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه سواد فناورانه معلمان با انگيزش تحصيلي دانش آموزان دوره دوم ابتدايي شهر همدان بوده است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه معلمان و دانش آموزان دوره دوم ابتدايي شهر همدان بوده است كه تعداد آن ها به ترتيب 598 و 15287 مي باشد. نمونه معلمان بر اساس جدول تعيين حجم نمونه كرچسي و مورگان و با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي 234 نفر و نمونه دانش آموزان 702 نفر كه وابسته به معلمان نمونه بوده؛ به صورتي كه به ازاي هر معلم سه دانش آموز وي به صورت تصادفي انتخاب شده اند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته سواد فناورانه و پرسشنامه انگيزش تحصيلي هارتر بوده است. روايي پرسشنامه ها از طريق روايي محتوايي بر اساس ديدگاه متخصصان و پايايي پرسشنامه ها بر اساس ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 89/0 ، 85/0 محاسبه شده است. داده هاي گردآوري شده با استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي مانند درصد، ميانگين، انحراف معيار و آزمون هاي آمار استنباطي نظير آزمون هاي؛ تي در گروه هاي مستقل، آزمون هاي همبستگي و رگرسيون گام به گام مورد تجزيه وتحليل قرار گرفته است. يافته هاي پژوهش، حاكي از آن است كه؛ بين سواد فناورانه معلمان با انگيزش تحصيلي دانش آموزان دوره دوم ابتدايي شهر همدان رابطه مثبت و معني دار وجود داشته است؛ و همچنين بين ابعاد سواد فناورانه معلمان: فهم ماهيت فناوري، فهم ارتباط فناوري و جامعه، فهم طراحي فناوري، توانايي فناورانه و فهم فناوري در جهان اطراف معلمان با انگيزش تحصيلي دانش آموزان دوره دوم ابتدايي رابطه مثبت و معنادار وجود داشته است؛ بنابراين مي توان گفت سواد فناورانه معلمان موجب افزايش انگيزش تحصيلي دانش آموزان شده است؛ و تركيب دو بعد « توانايي فناورانه» و «فهم ارتباط فناوري و جامعه» توانايي پيش بيني انگيزش تحصيلي دانش آموزان را داشته اند.
  30. ارزيابي كيفيت محتواي بازي هاي رايانه اي آموزشي موجود براي دوره ي ابتدايي بر اساس اصول آموزشي
    هدي السادات موسوي معين 2015
    پژوهش حاضر باهدف ارزيابي كيفيت محتواي بازي هاي رايانه اي آموزشي موجود براي دوره ي ابتدايي بر اساس اصول آموزشي به دنبال پاسخ اين سؤال است كه آيا محتواي بازي هاي رايانه اي آموزشي موجود بر اساس اصول آموزشي طراحي شده اند؟ در اين پژوهش از بين تمام بازي هاي رايانه اي آموزشي موجود در كشور تعداد شش بازي با توجه به معيارهايي چون: به روز بودن بازي ها، اعتبار شركت سازنده و متناسب بودن با شرايط اجتماعي با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند. روايي اين چك ليست توسط گروه 10 نفر از متخصصين آموزشي اين حوزه مورد تائيد قرارگرفته و پايايي آن با استفاده از آلفاي كرانباخ 93% محاسبه شد. داده هاي جمع آوري شده در اين تحقيق با استفاده از روش آنتروپي شانون تجزيه و تحليل شد كه در مجموع نتايج نشان داد مؤلفه ي اكتشافي با ميانگين 5/3 و ضريب اهميت 572/0 با 2/68 درصد بيشترين توجه به آموزشي بودن بازي هاي رايانه اي و مؤلفه ي هوش هاي چندگانه با ميانگين 08/3 و ضريب اهميت 001/0 با 6/61 درصد كمترين توجه آموزشي بودن بازي هاي رايانه اي را داشته است. ساير مؤلفه ها نيز شامل: مسئله محوري با ميانگين 3/3 و ضريب اهميت 241/0 با 66% رتبه ي دوم را در جدول مؤلفه ها كسب كرده و تعاملي بودن با ميانگين 23/3 و ضريب اهميت 108/0 با 4/64 درصد رتبه ي سوم و يادگيري فعال نيز با ميانگين 1/3 و ضريب اهميت 078/0 با 6/61 درصد رتبه ي چهارم جدول ازنظر توجه به محتواي آموزشي بازي هاي رايانه اي آموزشي كسب كرده اند.