Siroos Ghanbari

Professor

Update: 2024-11-21

Siroos Ghanbari

Faculty of Humanities / Department of Educational sciences

P.H.D dissertations

  1. نقش رهبري هوشمند و جوّسازماني نوآورانه بر وفاداري سازماني و تاب آوري سازماني با ميانجي گري دانش آفريني سازماني در معلمان دوره دوم متوسطه استان چهارمحال و بختياري
    نسرين حيدري سورشجاني 2023
    هدف پژوهش حاضر بررسي نقش رهبري هوشمند و جوّسازماني نوآورانه در وفاداري سازماني و تاب آوري سازماني با ميانجي گري دانش آفريني سازماني معلمان بود. جامعه پژوهش معلمان مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختياري به تعداد 2687نفر (1488 نفر مرد و 1199 نفر زن) بودند، كه با توجه به طبقات جامعه پژوهش به سه طبقه (برخوردار، نيمه برخوردار و محروم) كه با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 337 نفر انتخاب شد. روش پژوهش كمي از نوع همبستگي و رويكرد مدل سازي معادله ساختاري كوواريانس محور بود. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه محقق ساخته رهبري هوشمند بر اساس مدل سيدانمانلاكا (2008)، پرسشنامه محقق ساخته دانش آفريني سازماني براساس مدل نونوكا و تاكوچي (2006)، پرسشنامه وفاداري سازماني ولز و همكاران (2011)، پرسشنامه جوّ سازماني نوآورانه سيگل و كايمر (1978)، پرسشنامه تاب آوري سازماني پراياگ و همكاران (2018) استفاده شد. پايايي پرسشنامه ها با تكنيك آلفاي كرانباخ به ترتيب95/0، 94/0، 90/0، 93/0 و 93/0 به دست آمد و روايي پرسشنامه ها با تكنيك هاي تحليل عاملي اكتشافي و تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم بررسي شدند، جهت تحليل داده ها و آزمون فرضيات پژوهش از تحليل توصيفي (توزيع فراواني، ميانگين، انحراف استاندارد، كجي، كشيدگي)، تحليل استنباطي ماتريس همبستگي و مدل يابي معادلات ساختاري انجام شد. براي تحليل داده ها از نرم افزار هاي SPSS.v25 و Amos V 23استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد: 1)رهبري هوشمند اثر مستقيم، مثبت و معنادار بر وفاداري سازماني و تاب آوري سازماني دارد. رهبري هوشمند بواسطه دانش آفريني سازماني بر وفاداري سازماني و تاب آوري سازماني معلمان اثر غيرمستقيم مثبت و معنادار دارد. 2) جوّ سازماني نوآورانه اثر مستقيم، مثبت و معنادار بر وفاداري سازماني، تاب آوري سازماني دارد و جوّ سازماني بواسطه دانش آفريني سازماني بر وفاداري سازماني و تاب آوري سازماني اثر غيرمستقيم مثبت و معنادار دارد. از يافته ها مي توان نتيجه گرفت: چنانچه مديران مدارس استان چهارمحال و بختياري، فضاي ارتباطي غيررسمي و چهره به چهره در مدرسه ايجاد كنند و به انتقال و اشتراك اطلاعات بپردازند؛ همچنين بايد به تفويض اختيارات و مشاركت معلمان براي تصميم گيري و هدف گذاري در مدرسه بپردازند. ايجاد و انتقال دانش بين
    Thesis summary

  2. بررسي نقش رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني در كيفيت آموزش مجازي به واسطه رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريسِ دبيران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصيلي 1401-
    احمد عزيزي 2023
    هدف از اين پژوهش بررسي نقش رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني در كيفيت آموزش مجازي مدارس با ميانجي گري رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريس دبيران بود. جامعه پژوهش كليه دبيران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصيلي 1401-1400 به تعداد 1797 نفر (895 نفر زن و 902 نفر مرد) بودند، با توجه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نيمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحيه(19) و جنسيت(مرد و زن) با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 316 دبير انتخاب شد. روش پژوهش كمي از نوع مطالعات همبستگي و رويكرد مدل سازي معادله ساختاري كوواريانس محور است. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي رهبري همنوا واگنر(2010)؛ مديريت الكترونيك منابع انساني رحمتي(1393)؛ رفتار نوآورانه كاري جانسن(2000)؛ اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان سبحاني نژاد(1395) و پرسشنامه محقق ساخته كيفيت آموزش مجازي مدارس استفاده شد. پايايي و روايي پرسشنامه ها با تكنيك هاي آلفاي كرونباخ، نسبت روايي محتوايي، تحليل عاملي اكتشافي و تحليل عاملي تأييدي بررسي شدند، جهت تحليل داده ها از مدل يابي معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار Lisrel10.30 استفاده شد. نتايج نشان داد رهبري همنوا مديران و مديريت الكترونيك منابع انساني رابطه مثبت با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبري همنوا مديران مدارس به واسطه اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبري همنوا مديران مدارس به واسطه رفتار نوآورانه كاري معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مديريت الكترونيك منابع انساني به واسطه اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان رابطه مثبت و غيرمستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مديريت الكترونيك منابع انساني به واسطه رفتار نوآورانه كاري معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد و مدل ساختاري پژوهش قادر به تبين 30 درصد واريانس كيفيت آموزش مجازي مدارس بود. نتايج كلي پژوهش نشان داد كه رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني به همراه نقش ميانجي رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان نقش مؤثري در كيفيت آموزش مجازي مدارس دارد. بنابراين رهبري همنوا
    Thesis summary

  3. بررسي نقش رهبري بصير و رهبري توانمندساز در تمايل به تغيير با ميانجي گري يادگيري سازماني و توسعه حرفه اي معلمان مدارس ابتدايي استان كردستان در سال تحصيلي 1401-1400
    پروانه محمدي 2023
    هدف از اين پژوهش بررسي نقش بين رهبري بصير و رهبري توانمندساز در تمايل به تغيير با واسطه گري يادگيري سازماني و توسعه حرفه اي در بين معلمان مدارس ابتدايي استان كردستان در سال تحصيلي 1401-1400بود. روش پژوهش توصيفي- همبستگي و از نوع معادلات ساختاري بود. جامعه آماري اين تحقيق شامل تمام معلمان مدارس ابتدايي استان كردستان در سال تحصيلي1401_1400 به تعداد6803 نفر(3994 نفر زن و 2809 نفر مرد) بود و حجم نمونه براساس فرمول كوكران به تعداد 364 آزمودني بر آورد گرديد. با توجه به طبقات جامعه پژوهش مانند منطقه (برخوردار، نيمه برخوردار و محروم) و تعداد شهرستان ها/ ناحيه (16 ناحيه آموزشي) و جنسيت (زن و مرد) از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي استفاده شد.جهت جمع آوري داده ها از پنج پرسش نامه با عناوين رهبري بصير كانگرو و كاننگو( 1998)، رهبري توانمندساز اهيرن و همكاران (2005)، تمايل به تغيير دونهام و همكاران (1989)، يادگيري سازماني گارسيا مورالس و همكاران (2006) و توسعه حرفه اي نوا (2008)استفاده گرديد.پايايي پرسش نامه ها با روش آلفاي كرونباخ بررسي شد. كه به ترتيب 97/0، 94/0، 86/0، 89/0، و 95/0 گزارش شد. روايي سازه پرسش نامه ها به وسيله تحليل عاملي مرتبه دوم بررسي و تأييد شدند براي تجزيه وتحليل يافته هاي پژوهش از روش آماري توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، فراواني درصدي، ميانگين و انحراف معيار و از روش هاي آمار استنباطي مانند: آزمون t تك گروهي و ضريب هم بستگي پيرسون استفاده شد. افزون بر اين، براي سنجش ميزان تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم متغيرهاي مستقل بر متغيرهاي ميانجي و وابسته از تحليل مسير در قالب مدل يابي معادلات ساختاري بهره برداري شد. جهت تحليل داده هاي پژوهش از نرم افزار Spss نسخه(25) و lisrel نسخه (10.30) استفاده گرديد يافته ها نشان داد كه وضعيت استفاده مديران مدارس ابتدايي استان كردستان از رهبري بصير و رهبري توانمندساز و همچنين وضعيت يادگيري سازماني سازماني، توسعه حرفه-اي و تمايل به تغيير در بين معلمان بالاتر از سطح متوسط بود؛ علاوه بر اين رهبري بصير اثر مستقيم، مثبت و معناداري در تمايل به تغيير، يادگيري سازماني و توسعه حرفه اي معلمان دارد ؛ رهبري بصير به ميانجي گري يادگيري سازماني و توسعه حرفه اي اثر غيرمستقيم ، مثبت و معناداري بر تمايل به تغيير معلمان دارد؛ رهبري توانمندساز اثر مس
    Thesis summary

  4. بررسي نقش رهبري زهرآگين بر ايجاد تروماي سازماني با ميانجيگري فرسودگي عاطفي، رفتار منافقانه و بدبيني سازماني در معلمان مدارس متوسطه استان خوزستان
    اسماعيل رحماني 2023
    هدف پژوهش حاضر بررسي اثر رهبري زهرآگين مديران بر ايجاد تروماي سازماني با ميانجي گري فرسودگي عاطفي، بدبيني سازماني و رفتار منافقانه در مدارس بود. روش مطالعه توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش كليه معلمان مدارس متوسطه استان خوزستان در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 16750 نفر بودند كه از اين جامعه آماري بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 407 نفر با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي انتخاب گرديد. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه رهبري زهرآگين اشميت (2008)، پرسشنامه تروماي سازماني ويويان و هورمن (2015)، پرسشنامه فرسودگي عاطفي هيلز (2019)، پرسشنامه بدبيني سازماني نافعي (2013) و پرسشنامه رفتار منافقانه هادوي نژاد و همكاران (1390) استفاده شد. مقادير آلفاي كرانباخ پرسشنامه رهبري زهرآگين (96/0)، تروماي سازماني (93/0)، فرسودگي عاطفي (94/0) پرسشنامه بدبيني سازماني (91/0) و پرسشنامه رفتار منافقانه (97/0) بود. جهت تحليل داده ها از مدل يابي معادلات ساختاري بوسيله نرم افزار LISREL10.30 استفاده شد. يافتهها: رهبري زهرآگين مديران داراي اثر مثبت و معنادار بر تروماي سازماني مدارس (32/0)، بر فرسودگي عاطفي (31/0)، بر بدبيني سازماني (28/0) و بر رفتار منافقانه (34/0) در سطح P < 0.05 بود. فرسودگي عاطفي (48/0)، بدبيني سازماني (42/0) و رفتار منافقانه (45/0) داراي اثر مثبت و معنادار بر تروماي سازماني در سطح P < 0.05 بودند. رهبري زهرآگين مديران با واسطه فرسودگي عاطفي (148/0)، با واسطه بدبيني سازماني (117/0) و با واسطه رفتار منافقانه (153/0) داراي اثر غيرمستقيم، مثبت و معنادار بر تروماي سازماني مدارس در سطح P < 0.05 بود.
    Thesis summary

  5. بررسي نقش رهبري خدمتگزار و رهبري تيم در عملكرد تيمي با ميانجي گري انسجام تيمي و يادگيري تيمي در معلمان مقطع متوسطه دوم استان كردستان
    جمال عبدالملكي 2022
    اگر افراد، پويايي تيم، پتانسيل هاي خود و فرهنگ رهبري تيم را درك كنند؛ مدارس و كالج ها مي توانند اثربخش تر باشند. درواقع كارتيمي، ركن اصلي دستيابي به اهداف سازماني در هر مدرسه را تشكيل مي دهد و فقدان كارتيمي مي تواند منجر به پيگيري ناكارآمد اهداف سازماني مدرسه شود.لذا يكي از جنبه هايي كه در مديريت سازمان مدرسه بايد به آن توجه شود، ايجاد يك تيم فعال و كاري است كه بتواند براي دستيابي به اهداف سازماني همكاري كند. هدف پژوهش بررسي نقش رهبري خدمتگزار و رهبري تيم در عملكرد تيمي معلمان با ميانجي گري انسجام تيمي و يادگيري تيمي آنان بود. جامعه پژوهش كليه معلمان مقطع متوسطه دوم استان كردستان بودند، كه از اين جامعه با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 346 معلم انتخاب شد. روش پژوهش كمي از نوع مطالعات همبستگي و رويكرد مدل سازي معادله ساختاري كوواريانس محور بود. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي رهبري خدمتگزار ليدن و همكاران(2015)؛ رهبري تيم محقق ساخته پانزده سوالي بر مبناي مدل مورگسون، دي رو و كارام(2010)؛ انسجام تيمي پودساكف و مك كنزي(1994)؛ يادگيري تيمي برسو،گراسيا، لاتور و پييرو(2008) و عملكرد تيمي پونته-پالاكيوس، مارتينز و پالومبو(2016) استفاده شد. پايايي پرسشنامه ها با تكنيك آلفاي كرانباخ، و روايي پرسشنامه با تكنيك هاي نسبت روايي محتوا، تحليل عاملي اكتشافي و تحليل عاملي تأييدي مرتبه اول و مرتبه دوم بررسي شدند، جهت تحليل داده ها و آزمون فرضيات پژوهش از تكنيك هاي تحليل توصيفي(جداول توزيع فراواني، نمودارها، ميانگين، انحراف استاندارد، كجي و چولگي) تحليل استنباطي(ماتريس همبستگي و تحليل مسير تأييدي) با استفاده از نرم افزار هاي SPSS.v25 و LISREL.v10 استفاده شد. نتايج بيانگر آن بودند كه: 1) رهبري خدمتگزار داراي اثر مستقيم، مثبت و معنادار بر عملكرد تيمي، يادگيري تيمي و انسجام تيمي در تيم هاي معلمان بود، همچنين رهبري خدمتگزار بواسطه انسجام تيمي و يادگيري تيمي بر عملكرد تيمي در تيم هاي معلمان اثر غيرمستقيم مثبت و معنادار داشت؛ 2) رهبري تيم داراي اثر مستقيم، مثبت و معنادار بر عملكرد تيمي، يادگيري تيمي و انسجام تيمي در تيم هاي معلمان بود، همچنين رهبري تيم بواسطه انسجام تيمي و يادگيري تيمي بر عملكرد تيمي در تيم هاي معلمان اثر غيرمستقيم مثبت و معن
    Thesis summary

  6. بررسي رابطه ي رهبري سطح پنج و رهبري توزيعي با تعالي سازماني مدارس بواسطه توانمندسازي ساختاري و روانشناختي در بين معلّمان مدارس ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399
    حسين معجوني 2022
    هدف پژوهش شناسايي رابطه ي رهبري سطح پنج و رهبري توزيعي با تعالي سازماني مدارس بواسطه توانمندسازي ساختاري و روانشناختي در بين معلّمان مدارس ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399 بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي با تأكيد بر معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش شامل معلّمان مدارس دولتي مقطع ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 16264 نفر (8457 نفر زن و 7807 نفر مرد) بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نيمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحيه(35) و جنسيّت(مرد و زن) به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوري داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبري سطح پنج چم آسماني (1386)، رهبري توزيعي المور (2000)، توانمندسازي روانشناختي اسپريتزر (1995)، توانمندسازي ساختاري كردنائيج، بخشي زاده و فتح الهي (1394) و تعالي سازماني عمارلو (1396) صورت گرفت. پايايي پرسشنامه ها با روش آلفاي كرانباخ به ترتيب: 961/0 ، 976/0 ، 936/0 ، 917/0 و 918/0 به دست آمد و روايي محتوايي و سازه پرسشنامه ها نيز با تكنيك هاي نسبت روايي محتوا و تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم بررسي شدند. ضريب آلفاي كرانباخ پرسشنامه ها به ترتيب: به دست آمد. جهت تحليل داده ها و آزمون فرضيه هاي پژوهش از تكنيك هاي تحليل توصيفي (جداول توزيع فراواني، نمودارها، ميانگين، انحراف استاندارد، كجي و كشيدگي)، تحليل استنباطي (ماتريس همبستگي و تحليل مسير تأييدي) با استفاده از دو نرم افزار SPSS. 25 و LISREL. 8.8 استفاده شد. يافته ها نشان داد كه رهبري سطح پنج رابطه مستقيم، مثبت و معنادار با توانمندسازي روانشناختي و تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري سطح پنج بواسطه توانمندسازي روانشناختي رابطه غيرمستقيم، مثبت و معنادار با تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري توزيعي رابطه مستقيم، مثبت و معنادار با توانمندسازي ساختاري و تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري توزيعي بواسطه توانمندسازي ساختاري رابطه غيرمستقيم، مثبت و معنادار با تعالي سازماني مدارس دارد. از يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه رهبران سطح پنج و رهبران توزيعي به همراه نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي و توانمندسازي ساختاري معلّمان داراي نقش مؤثّري در سرآمدي و تعالي سازماني مدارس مي باشند. بنابراين چن
    Thesis summary

  7. طراحي الگوي كارآفريني آموزشي در دانشگاه هاي دولتي كشور
    وحيد سلطانزاده 2021
    هدف پژوهش طراحي الگوي كارآفريني آموزشي در دانشگاه هاي دولتي كشور مي باشد. روش پژوهش آميخته اكتشافي(كيفي-كمي) بود، در بخش كيفي از روش داده بنياد و در بخش كمي از روش توصيفي از نوع پيمايشي بهره گرفته شد. مشاركت كنندگان بخش كيفي شامل متخصصان و صاحب نظران حوزه كارآفريني، مديريت آموزشي، برنامه ريزي آموزشي، اقتصاد، علوم اجتماعي و مديريت آموزش عالي در كشور بودند، كه از طريق روش نمونه گيري هدفمند تعداد 16 نفر بعنوان مطلعين كليدي انتخاب شدند، برآورد حجم نمونه مورد نظر بر مبناي اشباع نظري داده ها انجام شد. جامعه آماري در بخش كمي شامل تمامي دانشجويان گروه علوم تربيتي دانشگاه هاي دولتي كشور بود. با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي تعداد 297 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه آماري جهت بررسي انتخاب شدند. براي تعيين حجم نمونه مورد نظر از جدول كرجسي و مورگان(1985) استفاده شد. داده ها در بخش كيفي از طريق مصاحبه نيمه ساختار يافته گردآوري شد. اعتبار و روايي داده ها از دو روش بازبيني مشاركت كنندگان و كدگذاري مجدد توسط خبرگان محاسبه گرديد. ابزار گردآوري داده هاي پژوهش در بخش كمي پرسشنامه محقق ساخته بود. روايي صوري و محتوايي پرسشنامه مورد تاييد متخصصان و اساتيد قرار گرفت، مقدار شاخص هاي نسبت روايي محتوايي يا CVR برابر با 93/0 و شاخص روايي محتوايي يا CVI برابر با 85/0 محاسبه شد. پايايي پرسشنامه نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ 91/0 محاسبه شد. داده ها در بخش كيفي بوسيله كد گذاري باز، محوري و انتخابي تحليل شدند، تعداد255 كد باز، 29 مفهوم و 16مقوله احصاء شد و در بخش كمي با استفاده از تحليل عاملي تاييدي مرتبه دوم و مدل سازي ساختاري در نرم افزار PLS تحليل شدند، يافته هاي بخش كيفي نشان داد كه مقوله هاي عمده و هسته اي در قالب ابعاد شش گانه عوامل علي از جمله (بازتعريف رشته هاي تحصيلي، تجاري سازي ايده ها، توسعه فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي، هوشمندي كسب و كار، ساز و كارهاي مالي، انگيزه هاي فردي، ويژگي هاي شخصيتي) ، محوري (توسعه دانش كارآفريني، مهارت آموزي، توسعه تفكرخلاق و ايده پردازي، خودكارآمدي كارآفرينانه)، عوامل زمينه اي(توسعه كارتيمي، بازتعريف ارزش ها، توسعه اجتماعات يادگيري، تمركز بر اعضاي هيات علمي)، عوامل محيطي(حمايت دولت، تغييرات محيطي، تكنولوژي، توسعه شبكه هاي ارتباط اجتماعي)،
  8. شناسايي عوامل مؤثر بر رفتار آوايي كاركنان در دانشگاه هاي غرب كشور به منظور ارائه الگو
    محمدفايق محمدي 2019
    هدف از پژوهش حاضر شناسايي عوامل مؤثر بر رفتار آوايي كاركنان در دانشگاه هاي غرب كشور به منظور ارائه الگو بود. روش پژوهش از نوع آميخته اكتشافي بود كه بر مبناي رويكرد داده بنياد صورت گرفت. جامعه آماري شامل كليه اساتيد و كاركنان دانشگاه هاي همدان، كرمانشاه و كردستان بود. حجم نمونه آماري در بخش كيفي پژوهش بر مبناي اشباع نظري 41 نفر بود. ابزار گردآوري داده ها مصاحبه نيمه ساختار يافته بود. تحليل داده ها همزمان با گردآوري داده ها انجام شد و پس از انجام مصاحبه ها در قالب كدگذاري باز، كدگذاري محوري و كدگذاري منتخب، مؤلفه هاي اصلي و مؤثر بر رفتار آوايي كاركنان شناسايي شدند. در بخش كمي پژوهش، جامعه آماري شامل تمامي كاركنان دانشگاه هاي همدان(650 نفر)، كرمانشاه(500 نفر) و كردستان (435 نفر) بود (جمع: 1585 نفر). با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر اساس جدول نمونه گيري كرجسي و مورگان (310 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند (همدان،127 نفر؛ كرمانشاه، 98 نفر و كردستان، 85 نفر). ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود كه در قالب 15 بعد و 91 گويه تدوين و در اختيار كاركنان قرار گرفت. روايي محتوايي پرسشنامه بر اساس ضريب (CVR) و روايي سازه بر اساس تحليل عاملي تأييدي و پايايي آن با استفاده از آلفاي كرونباخ ارزيابي شدند، كه معادل 95/0 براي كل پرسشنامه محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي كولموگرف اسميرنف، جهت بررسي نرمال بودن توزيع داده ها، آزمون تي تك نمونه اي جهت بررسي وضعيت متغيرها و عامل هاي پژوهش و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج به دست آمده در بخش كيفي پژوهش نشان داد پس از تحليل مصاحبه ها و دسته بندي و كدگذاري با رويكرد تحليل سيستماتيك در مجموع 86 كد باز، 26 كد محوري و 9 كد منتخب(گزينشي) به دست آمد، كه در قالب شرايط علي ،متغيرهاي بازدارنده، متغيرهاي زمينه ساز، راهبردها و پيامدها دسته بندي شدند. در بخش كمي پژوهش به منظور اعتباريابي الگو، پس از تحليل عاملي اكتشافي گويه ها؛ تعداد 15 كد محوري بر مبناي داده هاي كمي، جهت ارزيابي الگوي علي پژوهش مشخص شد كه شامل رضايت و تناسب شغلي، ويژگي هاي شخصيتي، ساختار و قوانين حاكم، سبك رهبري مشاركتي، مشاركت و شفافيت تيمي، تفكر سيستماتيك و تحول مدار، جو سازماني، تعامل و هدفمندي فردي، احساس ارزشمندي و تعادل، م
    Thesis summary

  9. بررسي رابطه رهبري فضيلت گرا با عملكرد سازماني، خودتوسعه اي و بهزيستي رواني با ميانجي گري اعتماد و يادگيري سازماني در بين معلمان مدارس ابتدايي استان همدان در سالتحصيلي 96 - 1395
    اصغر اسكندري 2018
    هدف از اين پژوهش «شناسايي رابطه بين سبك رهبري فضيلت گرا با عملكرد سازماني، خودتوسعه اي و بهزيستي رواني با ميانجي گري اعتماد سازماني و يادگيري سازماني در بين معلمان مدارس ابتدايي استان همدان در سال تحصيلي 96 – 1395» بود. روش اجراي اين پژوهش توصيفي- همبستگي و از نوع مدل يابي معادلات ساختاري است. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي استان همدان در سال تحصيلي 96-1395 به تعداد 8567 نفر (5770 نفر زن و 2797 نفر مرد) بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول كوكران به تعداد 368 آزمودني برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب با حجم انجام شد. جهت گردآوري داده ها از شش پرسش نامه با عناوين: رهبري فضيلت گرا وانگ و هكت (2015)، عملكرد سازماني معلمان اداره كل ارزيابي عملكرد وزارت آموزش و پرورش (1390)، خودتوسعه اي معلمان پرالت (2008)، بهزيستي رواني ريف (2002)، اعتماد سازماني معلمان هوي و همكاران (2006)، و يادگيري سازماني گارسيامورالس و همكاران (2006) استفاده گرديد. در اين پژوهش علاوه بر تعيين روايي پرسش نامه ها به وسيله روش روايي محتوايي كه با استفاده از ديدگاه هاي اساتيد و متخصصان رشته مديريت آموزشي در دانشگاه، و آموزش و پرورش انجام گرديد، روش تحليل عاملي تأييدي نيز به كار گرفته شد. ضرايب و شاخص هاي به دست آمده بيانگر روايي مناسب كليه پرسش نامه ها بود. براي سنجش پايايي پرسشنامه ها ضريب آلفاي كرونباخ به كار گرفته شد، و به ترتيب 93/0، 91/0، 87/0، 92/0، 95/0 و 85/0 برآورد گرديد. براي تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، فراواني درصدي، ميانگين و انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي مانند: آزمون t تك گروهي، و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. افزون بر اين، براي سنجش ميزان تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم متغير مستقل بر متغيرهاي ميانجي و متغيرهاي وابسته، مدل سازي معادلات ساختاري مورد بهره برداري قرار گرفت. جهت تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از نرم افزارهايSPSS نسخه 18 و LISREL نسخه 53/8 استفاده گرديد. يافته ها حاكي از آن است كه وضعيت به-كارگيري مديران مدارس از سبك رهبري فضيلت گرا، عملكرد سازماني معلمان، خودتوسعه اي معلمان، بهزيستي رواني معلمان، اعتماد سازماني معلمان و يادگيري سازماني معلمان در مدارس ابتد
    Thesis summary

  10. تدوين الگوي بالندگي مديران مدارس ابتدايي استان فارس
    زهرا سرچهاني 2017
    هدف پژوهش حاضر طراحي الگويي براي بالندگي مديران مدارس استان فارس بود، براي اجراي پژوهش از رويكرد پژوهش آميخته )اكتشافي متوالي از نوع طبقه بندي( استفاده شد؛ داده ها در دو مرحله كيفي و كمي جمع آوري گرديد، در بخش كيفي پژوهشگر با استفاده از راهبرد نظريه زمينه اي يا داده بنياد به مطالعه مسئله مورد نظر )بالندگي مديران مدارس(، شناسايي شاخص ها و ارائه الگوي مفهومي پرداخته و در بخش كمي به روش توصيفي _ پيمايشي اعتبار الگوي مفهومي به دست آمده از مرحله كيفي را مورد آزمون قرار داده است. جامعه آماري در بخش كيفي، مديران مدارس ابتدايي استان فارس با سابقه بيش از ده سال مديريت بود كه تجربه وسيعي از شركت در برنامه هاي بالندگي داشتند يا به عبارتي واجد تجارب زيسته اي در اين مورد بودند، با استفاده از رويكرد هدفمند و به كارگيري معيار اشباع نظري، مصاحبه هايي نيمه ساختار يافته با 34 نفر از مديران مدارس ابتدايي استان فارس انجام شد، مصاحبه ها رو در رو و عميق بود كه با طرح پرسشهاي باز بين 15 تا 55 دقيقه انجام شد؛ شايان ذكر است اشباع نظري مقوله ها در مصاحبه 41 براي پژوهشگر به دست آمد، اما پژوهشگر پس از آن سه مصاحبه تكميلي با مشاركت كنندگان انجام داد، فرايند تمامي مصاحبه ها ضبط و سپس پياده شد. براي به دست آوردن اعتبار و روايي داده ها از دو روش بازبيني مشاركت كنندگان و مرور خبرگان غير شركت كننده در پژوهش استفاده شد. تمامي داده ها از طريق فرايند كدگذاري مبتني بر طرح نظام دار نظرية داده بنياد تحليل شدند. نتايج تحليل داده ها در طي سه مرحله، كدگذاري باز، كدگذاري نظري و كدگذاري انتخابي حاكي از 41 مقوله كلي بود كه در قالب مدل پارادايمي شامل: شرايط علّي )نياز به بهبود مستمر، تغيير در دانش و اطلاعات بنيادي، مسائل مالي و رفاهي(، پديده محوري )برنامه بالندگي مشاركتي(، راهبردها )ايجاد مراكز بالندگي در ادارات آموزش و پرورش، روش هاي اجرايي مستقيم و غيرمستقيم(، زمينه )جو باز و حمايتي، فرهنگ مشاركتي، فناوري هاي نوين(، شرايط مداخله گر )قوانين و مقررات تسهيل كننده، شايستگي مدرسان( و پيامدها )بالندگي فردي و حرفه اي مديران، موفقيت تحصيلي دانش آموزان، توسعه مدرسه به عنوان سازمان يادگيرنده و تربيت شهروند بالنده( تحليل شد جامعه آماري 4234 در مدارس ابتدايي اين استان - بخش كمي شامل تمام مديران مدارس ابتدايي استان فارس بو
  11. شناسايي صلاحيت هاي حرفه اي مديران مدارس دوره متوسطه استان كردستان به منظور ارائه الگوي توسعه حرفه اي آنان
    بهرام محمدي 2017
    هدف اصلي پژوهش حاضر، طراحي الگوي توسعه ي حرفه اي مديران دوره ي متوسطه ي استان كردستان بوده است. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و توسعه اي و از لحاظ روش به صورت آميخته بوده است. در بخش كيفي پژوهش از نظريه ي داده بنياد(رهيافت نظام مند) و در بخش كمي پژوهش از روش توصيفي(پيمايشي) استفاده شده است. جامعه ي آماري در بخش كيفي پژوهش شامل كليه ي مديران مدارس دوره ي متوسطه ي استان كردستان، مديران ستادي آموزش و پرورش و اساتيد و صاحبنظران رشته ي مديريت آموزشي بوده است. در بخش كمي، كليه ي دبيران دوره ي متوسطه ي استان كردستان در سال 1395 جامعه ي آماري را تشكيل داده اند. روند پژوهش مشتمل بر دو مرحله ي اصلي طراحي الگوي نظام مند توسعه ي حرفه اي مديران مدارس و ارزيابي ميزان برخورداري مديران از شاخص هاي توسعه ي حرفه اي بر اساس الگوي طراحي شده بود. متناسب با هر مرحله، از روش ها و ابزارهاي مختلفي استفاده شد. در مرحله ي اول ابتدا به صورت كيفي الگوي توسعه ي حرفه اي مديران مدارس دوره ي متوسطه طراحي گرديد و اعتبار آن با تكنيك دلفي مورد تأييد قرار گرفت. روش نمونه گيري در اين قسمت، به صورت هدفمند و ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه نيمه ساختار يافته بود. در بخش دوم پژوهش ميزان برخورداري مديران مدارس دوره ي متوسطه ي استان كردستان از شاخص هاي توسعه ي حرفه اي مورد ارزيابي قرار گرفت. روش نمونه گيري در اين مرحله تصادفي خوشه اي و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ي محقق ساخته ي توسعه ي حرفه اي مديران مدارس بود. روايي محتوايي پرسشنامه با نظر متخصصان، روايي سازه با روش تحليل عاملي و پايايي آن با روش آلفاي كرونباخ مورد تأييد قرار گرفت. جهت تجزيه و تحليل داده ها در هر مرحله، از روش هاي مختلفي استفاده شد. مهم ترين روش هاي تحليل اطلاعات در بخش كيفي پژوهش، كدگذاري باز، كدگذاري محوري و كدگذاري انتخابي بود. در بخش كمي پژوهش، تحليل داده ها با استفاده از آزمون t تك نمونه اي و تحليل واريانس يك راهه انجام شد. نتايج بخش كيفي پژوهش بيانگر دست يابي به الگوي توسعه ي حرفه اي مديران مدارس مشتمل بر شش طبقه ي اصلي شامل: پديده محوري، شرايط علّي، راهبردها، شرايط واسطه اي، شرايط مداخله گر و پيامدها بود. نتايج بخش دوم پژوهش نشان داد كه مديران مدارس دوره ي متوسطه ي استان كردستان از مجموع شانزده شاخص اصلي توسعه ي حرفه اي در ده شاخص پايي
  12. طراحي الگوي تسهيل انتقال يادگيري به محيط كار در سازمان هاي دولتي استان كردستان
    خليل زندي گمدره 2017
    هدف نهايي پژوهش حاضر، طراحي الگوي تسهيل انتقال يادگيري به محيط كار در سازمان هاي دولتي استان كردستان بوده است. جامعه آماري پژوهش شامل كليه كاركنان سازمان هاي دولتي استان كردستان در سال 1395 و نيز اساتيد و صاحب نظران حوزه سازمان و مديريت مي باشند. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و توسعه اي و از لحاظ روش به صورت آميخته مي باشد. به طور مشخص در بخش كيفي، روش پژوهش نظريه داده بنياد و در بخش كمي نيز پيمايشي بوده است. روند تحقيق مشتمل بر سه فاز كلي شامل طراحي الگوي نظام مند انتقال يادگيري، ارزيابي وضعيت و آسيب شناسي عوامل مؤثر بر انتقال يادگيري؛ و طراحي الگوي تسهيل انتقال يادگيري به محيط كار مي باشد. متناسب با هر فاز، از روش ها و ابزارهاي مختلفي استفاده شد. در فاز اول، ابتدا به صورت كيفي عوامل مؤثر بر انتقال يادگيري شناسايي شد. روش نمونه گيري در اين قسمت، به صورت هدفمند و ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. در ادامه، عوامل شناسايي شده، با رويكرد كمي مورد تأييد قرار گرفتند. در اين قسمت روش نمونه گيري به صورت تصادفي خوشه اي و ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بسته پاسخ بود. در بخش پاياني از فاز اول، عوامل مؤثر بر انتقال يادگيري اولويت بندي شد. در اين قسمت، روش نمونه گيري به صورت هدفمند و ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه مقايسه هاي زوجي بود. در فاز دوم پژوهش، ابتدا وضعيت عوامل مؤثر بر انتقال يادگيري به صورت كمي ارزيابي شد و سپس با رويكرد كيفي، آسيب شناسي انتقال يادگيري صورت گرفت. در بخش كمي، روش نمونه گيري به صورت تصادفي خوشه اي و ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بسته پاسخ بود. همچنين در بخش كيفي نيز روش نمونه گيري به صورت هدفمند و ابزار گردآوري اطلاعات، مصاحبه نيمه ساختار يافته بود. در نهايت در فاز سوم پژوهش ابتدا راه كارهاي تسهيل انتقال يادگيري، با رويكرد كيفي شناسايي شده و سپس اين راه كارها با استفاده از مدل گسترش عملكرد كيفيت، اولويت بندي شدند. روش نمونه گيري در فاز سوم به شيوه هدفمند و ابزار گردآوري داده ها نيز به ترتيب مصاحبه نيمه ساختار يافته و پرسشنامه گسترش عملكرد كيفيت بود. جهت تجزيه و تحليل داده ها به تناسب هر فاز، از روش هاي مختلفي استفاده شد. مهم ترين روش هاي تحليل اطلاعات در بخش هاي كيفي، كدگذاري باز، كدگذاري محوري، كدگذاري انتخابي، يادنوشت نگاري و نقل قو

Master Theses

  1. بررسي رابطه سبك رهبري آينده نگر با شفافيت سازماني و رفتارهاي نوآورانه معلمان ابتدايي شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400
    مصطفي جمالي 2023
    هدف از اين پژوهش بررسي رابطه سبك رهبري آينده نگر با شفافيت سازماني و رفتارهاي نوآورانه معلمان ابتدايي شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400بود. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي آموزش و پرورش نواحي سه گانه شهر كرمانشاه به تعداد 3841 نفر (2885 زن و 956 مرد) بود. حجم نمونه آماري بر مبناي فرمول كوكران به تعداد 350 آزمودني (87 نفر مرد و 263 نفر زن) انتخاب شد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه رهبري آينده نگر كانگر و كاننگو (1998)، شفافيت سازماني راولينز(2008) و رفتارهاي نوآورانه جانسن(2000) استفاده گرديد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تاييد استاد راهنما قرار گرفت. پايايي ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ 97/0 براي پرسشنامه رهبري آينده نگر، 96/0 براي پرسشنامه شفافيت سازماني و 92/0 براي پرسشنامه رفتارهاي نوآورانه محاسبه گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص آمار توصيفي مانند( جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار) و نيز از روش آمار استنباطي (آزمون كولموگروف-اسميرنوف، آزمون تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه) استفاده شد. نتايج نشان داد كه وضعيت سبك رهبري آينده-نگر مديران مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه بالاتر از حد متوسط(3) است. وضعيت شفافيت سازماني مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه در حد متوسط (3) است. وضعيت رفتارهاي نوآورانه معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه بالاتر از حد متوسط(3) مي باشد. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري آينده نگر مديران و شفافيت سازماني مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه رابطه مثبت و معناداري وجود داشت همچنين بين ميزان استفاده از سبك رهبري آينده نگر و رفتارهاي نوآورانه معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه رابطه مثبت و معناداري وجود داشت. تحليل رگرسيون چند گانه گام به گام نشان داد كه از بين مولفه هاي رهبري آينده نگر مولفه انعطاف پذيري بر تغيير بيشترين توان را در پيش بيني شفافيت سازماني مدارس دارد و همچنين از بين مولفه هاي رهبري آينده نگر مولفه هاي چشم انداز و فن بيان و حساسيت محيطي بيشترين توان را در پيش بيني رفتارهاي نوآورانه معلمان را دارند.
    Thesis summary

  2. بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني مشاركتي و اعتمادسازماني با تسهيم دانش معلمان مدارس ابتدايي شهرقم در سال تحصيلي 1401-1400
    عاطفه نيازي افرا 2023
    اين پژوهش با هدف بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني مشاركتي و اعتماد سازماني با تسهيم دانش معلمان مدارس ابتدايي شهر قم در سال تحصيلي 1401-1400 انجام شد. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر قم در سال 1401-1400 به تعداد 3990 نفر (زن و مرد) بود كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان تعداد 351 نفر با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. براي گردآوري داده ها از سه پرسشنامه: الف) فرهنگ مشاركتي دنيسون و همكاران (2014)، ب) تسهيم دانش واندن هوف و وان وينن (2004) و ج) اعتماد سازماني گيج و تاتر(2006) استفاده گرديد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأييد استاد راهنما قرار گرفت. پايايي پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفاي كرونباخ به ترتيب:90/0، 95/0 و 88/0 به دست آمد. براي تجزيه تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي در حد: فراواني، درصد، جدول، نمودار، ميانگين و انحراف معيار و همچنين از روش هاي آمار استنباطي در حد: آزمون كالموگروف - اسميرونوف، آزمون تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چند گانه از طريق نرم افزار SPSS استفاده شد. نتايج تجزيه تحليل داده ها نشان داد: وضعيت فرهنگ سازماني مشاركتي از نظر معلمان مدارس ابتدايي شهر قم با ميانگين 04/4 بالاتر از حد متوسط(3) است. وضعيت تسهيم دانش معلمان با ميانگين 18/4 و وضعيت اعتماد سازماني معلمان با ميانگين 03/4 نيز از حد متوسط (3) بالاتر است. بين فرهنگ سازماني مشاركتي مدارس و تسهيم دانش معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود داشت. بين اعتمادسازماني و تسهيم دانش در بين معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود داشت. همچنين نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه مؤلفه هاي متغير فرهنگ سازماني مشاركتي قدرت پيش بيني تسهيم دانش معلمان را دارند و مجموعاً 5/30 درصد از تغييرات تسهيم دانش را تبيين مي كنند. همچنين مؤلفه هاي اعتماد سازماني، قدرت پيش بيني تسهيم دانش معلمان را دارند و مجموعاً 9/39 درصد از واريانس نمرات تسهيم دانش را تبيين مي كنند.
    Thesis summary

  3. بررسي رابطه صلاحيتهاي حرفه اي و هوش هيجاني با موفقيت شغلي معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400
    محسن فرخي حريني 2023
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه صلاحيتهاي حرفه اي و هوش هيجاني با موفقيت شغلي معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400 انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها توصيفي- همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه مي باشد. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان و روش تصادفي طبقه اي 380 نفر تعيين گرديد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسش نامه هاي استاندارد صلاحيتهاي حرفه اي معلمان لورنس و همكاران (2004)، هوش هيجاني شرينگ (1995) و موفقيت شغلي ﻧﺒﯽ (2001) است.روايي براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش، از دو سطح آمار توصيفي (ميانگين، انحراف استاندارد، جدول و نمودار) و آمار استنباطي (تي تك نمونه اي، ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چندگانه و نرم افزار spss استفاده شد. نتايج وضعيت سنجي نشان داد ميانگين صلاحيت هاي حرفه اي، هوش هيجاني، موفقيت شغلي از ميانگين آماري (3) بزرگ تر است. نتايج همبستگي نيز نشان داد بين صلاحيت هاي حرفه اي با موفقيت شغلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بين هوش هيجاني با موفقيت شغلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضرايب پيش بيني نشان داد بعد نگرشي-رفتاري و مديريتي صلاحيت حرفه اي مي توانند به طور مثبت و معني داري موفقيت شغلي را پيش بيني كنند و بعد مهارت هاي اجتماعي مي تواند به طور مثبت و معني داري موفقيت شغلي را پيش بيني كند. بنابراين، ارتقا شرايط و عوامل سازماني آموزش و پرورش در حوزه داشتن اهداف روشن، بالا رفتن سطح آموزش مستمر و مداوم نيروي كار با ايجاد انگيزش مناسب معلمان از طريق آموزشها ي ضمن خدمت جهت ارتقاي هوش هيجاني و كسب صلاحيت هاي حرفه اي استاندارد مي توانند در ميزان موفقيت شغلي، معلمان مدارس متوسطه شهر كرمانشاه موثر واقع شود.
    Thesis summary

  4. بـررسي رابطه بين توسعه منابع انساني با وفاداري سازماني و عملكرد شغلي كاركنان ستادي دانشگاه علوم پزشكي همدان در سالتحصيلي 1401-1400
    حميده كريمي 2022
    هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين توسعه منابع انساني با وفاداري سازماني و عملكرد شغلي كاركنان ستادي دانشگاه علوم پزشكي همدان در سالتحصيلي 1401-1400 است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه كاركنان ستادي دانشگاه علوم پزشكي همدان به تعداد 550 نفر (200 نفر مرد و 350 نفر زن) بود. حجم نمونه آماري پژوهش براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 225 نفر(81 نفر مرد و 144 نفر زن) تعيين شد كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. در اين پژوهش، براي جمع آوري اطلاعات از سه پرسشنامۀ استاندارد توسعه منابع انساني شاي (2004)، پرسشنامۀ وفاداري كاركنان ولز و همكاران (2011) و پرسشنامۀ عملكرد شغلي پاترسون (1996) استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأئيد استاد راهنما قرار گرفت. پايايي ابزار پژوهش، از طريق آلفاي كرونباخ، 94/0 براي پرسشنامۀ توسعه منابع انساني، 85/0 براي پرسشنامۀ وفاداري سازماني و 76/0 براي پرسشنامۀ عملكرد شغلي برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي (جدول، فراواني، درصد، نمودار، ميانگين و انحراف معيار) و از روش هاي آمار استنباطي در حد (آزمون t تك گروهي، آزمون كالموگروف- اسميرونوف، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه استفاده شد. يافته ها نشان داد كه وضعيت توسعه منابع انساني پايين تر از سطح متوسط، وفاداري سازماني و عملكرد شغلي بالاتر از سطح متوسط مي باشد. بين توسعه منابع انساني و وفاداري سازماني و هم چنين بين توسعه منابع انساني و عملكرد شغلي، رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد كه از ميان مؤلفه هاي توسعه منابع انساني، مؤلفه آموزش كاركنان و تسهيم دانش، توانايي پيش بيني وفاداري كاركنان را دارد. همچنين مؤلفه هاي آموزش كاركنان، تسهيم دانش و توانمندسازي، توانايي پيش بيني عملكرد شغلي كاركنان را دارند. همچنين از ميان مؤلفه هاي توسعه منابع انساني، مؤلفه تسهيم دانش بيشترين و مؤلفه آموزش كاركنان كمترين تأثير را در وفاداري سازماني دارند و نيز مؤلفه آموزش كاركنان بيشترين و مؤلفه توانمندسازي كمترين تأثير را در عملكرد شغلي كاركنان دارند.
    Thesis summary

  5. بررسي رابطه يادگيري سازماني با توسعه ي حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 1401-1400
    علي يماني يگانه 2022
    هدف از اين پژوهش بررسي رابطه يادگيري سازماني با توسعه حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 1401_1400 بود. در پژوهش از روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي استفاده شد. جامعه آماري شامل: كليه معلمان مدارس ابتدايي ناحيه يك و دو شهر همدان در سال تحصيلي1401 _1400 ، به تعداد 1309 نفر بودند (1184 نفر زن و 125 نفر مرد) بود. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 302 نفر برآوردگرديد كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب شدند. در اين تحقيق از روش مطالعه كتابخانه اي و منابع معتبر اينترنتي جهت تهيه پيشينه و تدوين مباني نظري استفاده شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه با عناوين يادگيري سازماني سنگه (1991 )، پرسشنامه توسعه حرفه اي نوا (2008 ) و پرسشنامه عملكرد شغلي پاترسون (1996) استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي استفاده شد بدين منظور پرسشنامه پس از تأييد استاد راهنما مورد استفاده قرار گرفت. براي سنجش پايايي پرسشنامه ها ضريب آلفاي كرونباخ به كار گرفته شد و به ترتيب پايايي پرسشنامه يادگيري سازماني سنگه( 96/.) پرسشنامه توسعه حرفه اي نوا( 97/.) و پرسشنامه عملكرد شغلي پاترسون( 89/.) برآورد گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، درصد فراواني، ميانگين، انحراف معيار؛ و نيز از روش هاي آمار استنباطي مانند: آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه به روش همزمان استفاده شد.كليه محاسبات و تجزيه تحليل آماري به وسيله نرم افزار spss انجام شد. نتايج پژوهش نشان داد كه وضعيت يادگيري سازماني معلمان بالاتر از سطح متوسط(3) و وضعيت توسعه حرفه اي معلمان بالاتر از سطح متوسط(3) بود، همچنين وضعيت عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان بالاتر از سطح متوسط(5/2) بود. نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين يادگيري سازماني و توسعه حرفه اي معلمان همبستگي مثبت و معنادار وجود دارد و همچنين بين يادگيري سازماني و عملكرد شغلي معلمان نيز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه به روش همزمان نشان داد كه از بين مؤلفه هاي يادگيري سازماني، مؤلفۀ مهارت هاي فردي، چشم انداز مشترك و تفكر سيستمي توان پيش بيني توسعه حرفه اي معلمان مدارس ابتدايي را
    Thesis summary

  6. بررسي رابطه مديريت كوانتومي با رفتارهاي نوآورانه معلمان و اثر بخشي سازماني مدارس ابتدائي دولتي و غيردولتي شهرستان همدان - سال تحصيلي 1401-1400
    سميه مظاهري 2022
    هدف از اين پژوهش«بررسي رابطه مديريت كوانتومي و رفتارهاي نوآورانه معلمان با اثر بخشي سازماني مدارس ابتدائي دولتي و غيردولتي شهرستان همدان در سال تحصيلي 1401-1400» بود. روش پژوهش توصيفي، از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي دولتي و غير دولتي شهرستان همدان به تعداد 1879 نفر بود ( 1588 زن و 291 مرد). حجم نمونه آماري پژوهش بر اساس جدول كرجسي و مورگان 320 نفر تعيين شد. براي انتخاب اعضاي نمونه از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي استفاده شد. از روش مطالعه كتابخانه اي و منابع معتبر اينترنتي جهت تهيه پيشينه و تدوين مباني نظري استفاده گرديد. براي گردآوري داده ها از پرسش نامه هاي استاندارد مديريت كوانتومي ميرصفيان (1395)، پرسشنامه رفتارهاي نوآورانه جانسن( 2000) و پرسشنامه اثر بخشي سازماني هريس(2008) كه همگي با طيف پنج درجه ي ليكرت درجه بندي شده اند، استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش محتوايي و ديدگاه استاد راهنما استفاده و پايايي آن ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 953/0، 932/0، 963/0 تعيين شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، فراواني درصدي، ميانگين و انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي مانند: آزمون t تك گروهي، آزمون t گروه هاي مستقل، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتايج وضعيت مدارس ابتدايي دولتي و غيردولتي شهرستان همدان به لحاظ ميزان برخورداري از ويژگي هاي مديريت كوانتومي، رفتارهاي نوآورانه معلمان و اثربخشي سازماني نشان داد كه وضعيت هر دو گروه مدارس بالاتر از سطح متوسط هستند. مقايسه مدارس ابتدايي دولتي و غيردولتي آشكار نمود كه هر دو نوع اين مدارس در سطح بالايي از ويژگي هاي مديريت كوانتومي، رفتارهاي نوآورانه معلمان و اثر بخشي سازماني قرار دارند و تفاوت معناداري بين آن ها وجود ندارد. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين مديريت كوانتومي با رفتارهاي نوآورانه معلمان و اثربخشي سازماني هم در مدارس دولتي و هم در مدارس غيردولتي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد كه مقدار اين همبستگي قوي و قابل توجه مي باشد. تحليل رگرسيون چندگانه گام به گام نشان داد كه مديريت كوانتومي در پيش بيني رفتارهاي نوآورانه معلمان، هم در مدارس ابتدائي دولتي و هم در مدارس ابتدا
    Thesis summary

  7. بررسي رابطه سبك رهبري امنيت مدار و اعتماد به مدير با آواي سازماني معلمان مدارس ابتدايي شهرستان رزن ( در سال تحصيلي 1401-1400)
    سيداحمد حسيني 2022
    هدف از اين پژوهش بررسي رابطه ي سبك رهبري امنيت مدار و اعتماد به مدير با آواي سازماني معلمان مدارس ابتدايي شهرستان رزن در سال تحصيلي 1401-1400 بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش كليه ي معلمان مدارس ابتدايي شهرستان رزن به تعداد 365 نفر بود كه از اين تعداد 191 نفر ( 121 نفر زن و 70 نفر مرد ) بر اساس جدول كرجسي و مورگان و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه-اي نسبي به عنوان نمونه ي آماري انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه ي استاندارد سبك رهبري امنيت مدار كومب(2011)، اعتماد به مدير هوي،گيج وتارتر(2006) و آواي سازماني هامس(2012) استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و از ديدگاه استاد راهنما و براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 96/0، 82/0 و 96/0 برآورد گرديد. به منظور تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي شامل: جدول، نمودار، توزيع فراواني، ميانگين و انحراف معيار، چولگي و كشيدگي و نيز از روش هاي آمار استنباطي شامل: آزمون t تك گروهي، همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه و خطي ساده، استفاده شد. نتايج آزمونt تك گروهي نشان داد ميانگين استفاده از سبك رهبري امنيت مدار توسط مديران مدارس ابتدايي شهرستان رزن بالاتر از سطح متوسط(3) بود. همچنين ميانگين اعتماد معلمان به مديران مدارس و آواي سازماني معلمان در مدارس بالاتر از سطح متوسط(3) بود. نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري امنيت مدار با آواي سازماني معلمان(709/0=r) رابطه ي مثبت و معناداري وجود دارد. و همچنين بين اعتماد به مدير و آواي سازماني معلمان(619/0=r) رابطه ي مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه بيانگر آن است كه از بين مؤلفه هاي سبك رهبري امنيت مدار مديران مدارس، دو مؤلفة: مشاهده ي پتانسيل با ضريب413/0 و بررسي با ضريب333/0 توان پيش بيني آواي سازماني معلمان را داشتند. همچنين نتايج تحليل رگرسيون خطي ساده نشان داد كه اعتماد به مدير با ضريب619/0 توان پيش بيني آواي سازماني معلمان را دارد.
    Thesis summary

  8. بررسي رابطه ي رهبري تحولي مديران با مهارت خود توسعه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدائي شهر زنجان در سال تحصيلي 1400-
    پريسا دهلي 2021
    هدف اين پژوهش، بررسي رابطه بين سبك رهبري تحولي مديران با مهارت خود توسعه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدائي شهر زنجان در سال تحصيلي 1400-1399 بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ شيوه اجرا توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدائي شهر زنجان در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 1190 نفر شامل 256 نفر مرد و 934 نفر زن، بود. حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 291 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب گرديد. ابزارهاي پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد رهبري تحولي بأس و آوليو (2000)، عملكرد شغلي پاترسون (1999)، خودتوسعه اي پرالت (2008) بود. روايي محتوايي پرسشنامه ها توسط استاد راهنما مورد تأييد قرار گرفت. پايايي پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ به ترتيب: رهبري تحولي 963/0، عملكرد شغلي 856/0 و خودتوسعه اي 773/0 به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي شامل: جدول، نمودار، فراواني، ميانگين و انحراف استاندارد، چولگي و كشيدگي و از روش هاي آمار استنباطي شامل: آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند گانه، با بهره گيري از نرم افزار spss26 استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد: ميانگين مشاهده شده رهبري تحولي ( 96/3)، عملكرد شغلي( 66/3)، خود توسعه اي(21/3)، از ميانگين آماري(3) بيشتر بود. بين رهبري تحولي و عملكرد شغلي معلمان(440/0r=) و بين رهبري تحولي و خود توسعه اي معلمان(552/0r=).رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. براساس نتايج تحليل رگرسيون مؤلفه نفوذ آرماني از متغير رهبري تحولي توانايي پيش بيني عملكرد شغلي معلمان را داشت. همچنين مؤلفه هاي ترغيب ذهني و انگيزش الهام بخش از متغير رهبري تحولي توانايي پيش بيني مهارت خود توسعه اي معلمان مدارس ابتدائي شهر زنجان را داشت.
    Thesis summary

  9. بررسي رابطه بين پذيرش فناوري اطلاعات با رفتار تسهيم دانش و توسعه حرفه اي كاركنان سازمان هاي دولتي شهرستان مريوان
    مژده اختر 2021
    اين پژوهش، با هدف بررسي رابطه بين پذيرش فناوري اطلاعات با رفتار تسهيم دانش و توسعه حرفه اي كاركنان سازمان هاي دولتي شهرستان مريوان در سال 1400-1399 انجام شد. روش پژوهش توصيفي- پيمايشي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه كاركنان سازمان هاي دولتي شهرستان مريوان به تعداد 600 نفر بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي و بر اساس جدول كوكران تعداد 234 نفر (151 نفر مرد و 86 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه پذيرش فناوري اطلاعات ديويس(2006)، پرسشنامه توسعه حرفه اي نوا (2008) و پرسشنامه رفتار تسهيم دانش حسن پور و سجاد(1397) استفاده شد. روايي محتواي پرسشنامه ها مورد تاييد استاد راهنما قرار گرفت. همچنين پايايي پرسشنامه ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ (پذيرش فناوري اطلاعات 78٪، توسعه حرفه اي 75٪، رفتار تسهيم دانش 77٪) بدست آمد كه نشان دهنده آن بود كه پايايي پرسشنامه ها مناسب بودند. براي تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل: نمودار، جدول، درصد، ميانگين و انحراف معيار همچنين روش هاي آمار استنباطي همچون: آزمون تي تك گروهي، رگرسيون چندگانه، ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. نتايج تي تك گروهي نشان دهنده آن بود كه وضعيت پذيرش فناوري اطلاعات(26/72)، رفتار تسهيم دانش(81/63) و توسعه حرفه اي(31/104) كاركنان سازمان هاي دولتي شهرستان مريوان بالاتر از حد متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان دهند آن بود كه بين پذيرش فناوري اطلاعات و توسعه حرفه اي و رفتار تسهيم دانش كاركنان سازمان هاي دولتي شهرستان مريوان رابطه مثبت و معناداري وجود داشت. همچنين نتايج تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن بود كه تسهيم دانش و توسعه حرفه اى كاركنان از طريق مؤلفه هاى پذيرش فناورى اطلاعات قابل پيش بينى بوده است كه از بين مؤلفه هاي پذيرش فناوري اطلاعات، مؤلفه هاي سهولت استفاده ادراك شده و نگرش به استفاده از فناوري اطلاعات، توانايي پيش بيني رفتار تسهيم دانش كاركنان را داشتند. همچنين نتايج تحليل رگرسيون نشان دهند آن بود كه تنها مؤلفه سهولت استفاده ادراك شده، توانايي پيش بيني توسعه حرفه اي كاركنان را داشت.
    Thesis summary

  10. بررسي رابطه حمايت سازماني ادراك شده و اعتماد سازماني با رفتار تسهيم دانش معلمان مدارس ابتدايي شهرستان شازند
    مراد اله ياري 2021
    هدف از اين پژوهش بررسي رابطه حمايت سازماني ادراك شده و اعتماد سازماني با رفتار تسهيم دانش معلمان مدارس ابتدايي شهرستان شازند بود. از روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي استفاده شد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهرستان شازند در سال تحصيلي 1400-1399به تعداد 800 نفر بود. حجم نمونه آماري پژوهش با استفاده از جدول كرجسي و مورگان به تعداد 260 تعيين شد. براي انتخاب اعضاي نمونه آماري از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي استفاده گرديد. براي تدوين مباني نظري و سوابق پژوهشي موضوع پژوهش از روش مطالعه كتابخانه اي و جستجوي اينترنتي استفاده شد و به منظور گرد آوري داده هاي مورد نياز پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد استفاده شد. پرسشنامه هاي پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه حمايت سازماني ادراك شده آيزنبرگر و همكاران(1986)، پرسشنامه اعتماد سازماني كاناواتاناچي و يو(2002) وپرسشنامه تسهيم دانش كيم و لي(2013). روايي صوري و محتوايي پرسشنامه ها به تأييد استاد راهنما رسيد و براي تعيين پايايي پرسشنامه ها از روش آلفاي كرونباخ بهره گرفته شد. براي پرسشنامه هاي فوق ميزان ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب: 98/0، 86/0 و 87/0 به دست آمد. پس از گردآوري داده ها، تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از روش هاي آمار توصيفي در حد جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و نيز از روش هاي آمار استنباطي در حد آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون ساده و چندگانه استفاده شد. كليه عمليات آماري پژوهش با كمك نرم افزار SPSS ويراست 21 انجام گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميانگين حمايت سازماني ادراك شده(97/3)، ميانگين اعتماد سازماني (10/4) و ميانگين رفتار تسهيم دانش معلمان(83/3) بالاتر از سطح متوسط(3) بود. بر اساس نتايج ضريب همبستگي پيرسون بين حمايت سازماني ادراك شده و رفتار تسهيم دانش معلمان رابطه مثبت و معناداري مشاهده شد(654/0 =r)همچنين بين اعتماد سازماني با رفتار تسهيم دانش معلمان هميستگي مثبت و معنادار(r=0/797)مشاهده شد. با توجه به نتايج تحليل رگرسيون ساده متغير حمايت سازماني ادراك شده قدرت پيش بيني رفتار تسهيم دانش معلمان را داشت. همچنين نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد از بين مؤلفه هاي اعتماد سازماني، مؤلفه هاي گرايش اعتماد و اعتماد مبتني بر تأثير قدرت پيش بيني رفتار تسهيم
    Thesis summary

  11. بررسي رابطه رهبري اخلاقي مديران و فضيلت سازماني با رفتار شهروندي سازماني كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 1400-1399
    طاهره حضرتي 2021
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه رهبري اخلاقي مديران و فضيلت سازماني با رفتار شهروندي سازماني كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 1400-1399 صورت گرفت. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 609 نفر( 443نفر مرد و 166نفر زن) بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه-اي و بر اساس جدول كرجسي و مورگان تعداد 242 نفر(170 نفر مرد و 72 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه رهبري اخلاقي كالشون و همكاران(2011)، پرسشنامه فضيلت سازماني كمرون و همكاران(2004) و پرسشنامه رفتار شهروندي سازماني ارگان و كانوسكي (1996) استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأييد استاد راهنما قرار گرفت. همچنين پايايي پرسشنامه ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ(رهبري اخلاقي "871/0"، فضيلت سازماني "910/0" و رفتار شهروندي سازماني "801/0") تعيين شد. براي تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل: نمودار، درصد، ميانگين و انحراف معيار و همچنين روش هاي آمار استنباطي همچون: آزمون كالموگروف - اسميرونف ، آزمون تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه استفاده شد. نتايج آزمون تي تك گروهي نشان داد كه وضعيت رهبري اخلاقي مديران، فضيلت سازماني و رفتار شهروندي سازماني بالاتر از حد متوسط (3)بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين رهبري اخلاقي مديران و فضيلت سازماني با رفتار شهروندي سازماني كاركنان رابطه مثبت و معناداري وجود داشت . نتايج تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن بودكه از بين مؤلفه هاي رهبري اخلاقي، مؤلفه هاي انصاف، رهنمودهاي اخلاقي و تسهيم قدرت توانايي پيش بيني رفتار شهروندي سازماني كاركنان را داشتند؛ هم چنين نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد كه از بين مؤلفه هاي فضيلت سازماني دو مؤلفه بخشش سازماني و شفقت سازماني توانايي پيش بيني رفتار شهروندي سازماني كاركنان را داشتند
    Thesis summary

  12. بررسي رابطه توسعه حرفه اي مديران با استقلال شغلي و آواي سازماني دبيران مدارس متوسطه شهرستان صحنه در سال تحصيلي 1400- 1399
    سعيد غلامي 2021
    هدف اين پژوهش بررسي رابطه توسعه حرفه اي مديران با استقلال شغلي و آواي سازماني دبيران مدارس متوسطه شهرستان صحنه در سال تحصيلي 1400-1399 بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه اجرا توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه مديران مدارس متوسطه به تعداد 33 نفر و كليه دبيران مدارس متوسطه شهرستان صحنه به تعداد 327 نفر شامل 189 مرد 138 زن بود. حجم نمونه مديران مساوي با جامعه(33نفر) و حجم نمونه آماري دبيران بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 181 نفر تعيين شد و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب گرديد. ابزار گردآوري داده هاي پژوهش شامل سه پرسشنامه استقلال شغلي مورگسون و هامفري(2006 )،آواي سازماني هامس( 2012 ) و پرسشنامه توسعه حرفه اي مديران مدارس اسدي چگني( 1397) بود. روايي محتوايي پرسشنامه ها توسط استاد راهنما مورد تأييد قرار گرفت. پايايي پرسشنامه ها نيز با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ به ترتيب براي توسعه حرفه اي(91/0)استقلال شغلي(89/0) و آواي سازماني(93/0) به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي شامل: جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين، انحراف استاندارد و از روش هاي آمار استنباطي شامل:آزمون كالموگروف – اسميرونوف، آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون ساده با بهره گيري از نرم افزار spss استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد ميانگين مشاهده شده توسعه حرفه اي(84/3)استقلال شغلي(46/3) و آواي سازماني(47/3) از ميانگين آماري (3) بيشتر بود. بين توسعه حرفه اي مديران با استقلال شغلي دبيران(428/0=r ) و بين توسعه حرفه اي مديران و آواي سازماني دبيران(525/0=r ) رابطه مثبت و معناداري مشاهده شد. براساس نتايج تحليل رگرسيون، متغير توسعه حرفه اي مديران، توان پيش بيني استقلال شغلي و آواي سازماني دبيران را داشت.
    Thesis summary

  13. بررسي رابطه بين مديريت كوانتومي و مهارت خود توسعه اي با عملكردشغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 99-1398
    فائزه نامدارزنگنه 2020
    هدف از انجام اين پژوهش بررسي رابطه بين ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻮاﻧﺘﻮﻣﯽ و ﻣﻬﺎرت ﺧﻮد ﺗﻮﺳﻌﻪاي ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻐﻠﯽ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ 99-1398 بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري شامل ﮐﻠﯿﻪ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه به ﺗﻌﺪاد 2953 ﻧﻔﺮ (2217 ﻧﻔﺮ زن و 736 ﻧﻔﺮ ﻣﺮد) بود. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺟﺪول ﮐﺮﺟﺴﯽ و ﻣﻮرﮔﺎن 341 ﻧﻔﺮ بود. براي نمونه گيري از روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮي ﺗﺼﺎدﻓﯽ-ﻃﺒﻘﻪاي استفاده شد. ابزار اندازه گيري در اين پژوهش شامل پرسشنامه مديريت كوانتومي ميرصفيان (1395)، پرسشنامه مهارت خودتوسعه اي پرالت (2008) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﻐﻠﯽ پاترسون (2008) بود. .براي تعيين روايي پرسشنامه ها، از روش روايي محتوايي استفاده شد. جهت بررسي پايايي سه پرسشنامه از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است. ضريب پايايي محاسبه شده براي سه پرسشنامه مديريت كوانتومي، مهارت خود توسعه اي و عملكرد شغلي به ترتيب؛ 97/0، 76/0 و 94/0 برآورد گرديد. به منظور تجزيه و تحليل آماري داده هاي پژوهش از آزمون t ﺗﮏ ﮔﺮوﻫﯽ، ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ پيرسون و تحليل رﮔﺮﺳﯿﻮن ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻧﻪ استفاده شد. نتايج تجزيه تحليل داده ها نشان داد كه ميانگين استفاده از مديريت كوانتومي، مهارت خود توسعه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه بالاتر از ميانگين بود. همچنين نتايج نشان داد كه ابعاد مديريت كوانتومي و مهارت خودتوسعه اي رابطه مثبت و معناداري را با عملكرد شغلي دارند. از طرفي نتايج نشان داد كه از بين مؤلفه هاي مديريت كوانتومي شامل عمل كوانتومي، تفكر كوانتومي، وجود كوانتومي و اعتماد كوانتومي و نيز مهارت خودتوسعه-اي قدرت پيش بيني عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه را دارند
    Thesis summary

  14. بررسي رابطه ي بين رهبري فضيلت گرا و تعهّد حرفه اي با عملكرد شغلي معلّمان مدارس ابتدايي شهرستان همدان در سال تحصيلي 1399-1398
    فاطمه رستنده 2020
    هدف از اين پژوهش «بررسي رابطه ي بين رهبري فضيلت گرا و تعهّد حرفه اي با عملكرد شغلي معلّمان مدارس ابتدايي شهرستان همدان در سال تحصيلي 1399-1398» بود. از روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي استفاده شد. جامعه آماري اين تحقيق شامل كلّيّه ي معلّمان مدارس ابتدايي شهرستان همدان در سال تحصيلي 1399-1398 به تعداد 1757 نفر (1543 نفر زن و 214 نفر مرد) بوده و حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 317 آزمودني برآورد گرديد. روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي بود. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه با عناوين: رهبري فضيلت گرا وانگ و هكت (2015)، تعهّد حرفه اي كلايكمن و هنينگ (2000) و عملكرد شغلي پاترسون (1990) استفاده گرديد. در اين پژوهش براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي استفاده شد و بدين منظور پرسشنامه ها پس از تأييد استاد راهنما مورداستفاده قرار گرفت. براي سنجش پايايي پرسشنامه ها ضريب آلفاي كرونباخ به كار گرفته شد و به ترتيب پايايي پرسشنامه رهبري فضيلت گرا 93/0، پرسشنامه تعهّد حرفه اي 86/0 و پرسشنامه عملكرد شغلي 86/0 برآورد گرديد. براي تجزيه وتحليل يافته هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي و استنباطي در سطح جدول، درصد، فراواني، انحراف استاندارد، نمودار و آزمون كالموگروف –اسميرنوف، آزمون T تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و از تحليل رگرسيون استفاده گرديد. كلّيّه محاسبات و تجزيه وتحليل آماري به وسيله رايانه و نرم افزار SPSS انجام شد. يافته ها حاكي از آن است كه از ديدگاه معلّمان، ميزان استفاده مديران مدارس ابتدايي شهرستان همدان از سبك رهبري فضيلت گرا بالاتر از حد متوسط (3) است. همچنين يافته هاي آماري، ميزان تعهّد حرفه اي و عملكرد شغلي معلّمان مدارس ابتدايي شهرستان همدان را بالاتر از حد متوسط (3) نشان داد. نتايج آزمون همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري فضيلت گراي مديران و عملكرد شغلي معلّمان، بين تعهّد حرفه اي معلمان و عملكرد شغلي آنان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه به روش گام به گام حاكي از آن است كه از بين مؤلّفه هاي رهبري فضيلت گرا، ابعاد عدالت، انسانيّت و شجاعت توانايي پيش بيني عملكرد شغلي معلّمان را دارند. همچنين نتايج تحليل رگرسيون ساده نشان داد كه تعهّد حرفه اي قادر است كه عملكرد شغلي معلّمان را پيش بيني كند
    Thesis summary

  15. بررسي رابطه ي بين توانمندسازي روان شناختي و رشد حرفه اي با تسهيم دانش حرفه اي معلمان مدارس ابتدايي شهر كرمانشاه در سال تحصيلي99-98
    ليلا قزاقي 2020
    اين ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﻰ راﺑﻄﻪى ﺑﻴﻦ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزى روانﺷﻨﺎﺧﺘﻰ و رﺷﺪ ﺣﺮﻓﻪاى ﺑﺎ ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺣﺮﻓﻪاى ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﻳﻰ ﺷﻬﺮ ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﻴﻠﻰ99-98 اﺟﺮا ﺷﺪ. روش اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﻴﻔﻰ، و از ﻧﻮع ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻰ ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎرى اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺷﺎﻣﻞ ﻛﻠﻴﻪ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﻳﻰ ﺷﻬﺮ ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه در ﺳﺎل 98-99 ﻛﻪ ﺗﻌﺪاد آﻧﻬﺎ 2953 ﻧﻔﺮ(مرد و زن) ﺑﻮده اﺳﺖ و از اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد 341 ﻧﻔﺮ از ﻃﺮﻳﻖ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮى ﺗﺼﺎدﻓﻰ ﻃﺒﻘﻪ اى ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻰ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺑﺮاى ﮔﺮدآورى داده ﻫﺎ از ﺳﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزى رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻰ اﺳﭙﺮﻳﺘﺰر(1955)، رﺷﺪ ﺣﺮﻓﻪ اى آﻛﻔﻴﻠﺖ و ﻛﻮت(1998) و ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ واﻧـﺪن ﻫـﻮف و وان وﻳـﻨﻦ(2004) اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﻳﺪ. ﺑﺮاى ﺗﻌﻴﻴﻦ رواﻳﻰ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ، از روش رواﻳﻰ ﻣﺤﺘﻮاﻳﻰ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﺮاى ﺑﺮرﺳﻰ ﭘﺎﻳﺎﻳﻰ ﺳﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﺿﺮﻳﺐ آﻟﻔﺎى ﻛﺮوﻧﺒﺎخ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺿﺮﻳﺐ ﭘﺎﻳﺎﻳﻰ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪه ﺑﺮاى ﺳﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزى رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻰ، رﺷﺪ ﺣﺮﻓﻪ اى و ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ 88/0، 82/0 و 92/0 ﺑﺮآورد ﮔﺮدﻳﺪ. ﺑﺮاى ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ دادهﻫﺎى ﭘﮋوﻫﺶ از آزﻣﻮن t ﺗﻚ ﮔﺮوﻫﻰ، ﺿﺮﻳﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻰ و رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﻴﺮه اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد: 1- وضعيت معلمان موردمطالعه در اين پژوهش به لحاظ ميزان توانمند سازي روانشناختي ،رشد حرفه اي و تسهيم دانش بالاتر از ميانگين جامعه بود.2-ﻴﻦ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزى رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻰ و رﻓﺘﺎر ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺣﺮﻓﻪاى ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﻳﻰ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه راﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻣﻌﻨﺎدارى وﺟﻮد دارد. 3- ﻣﻴﺎن رﺷﺪ ﺣﺮﻓﻪاى و رﻓﺘﺎر ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺣﺮﻓﻪاى ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺪارس اﺑﺘﺪاﻳﻰ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه راﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻣﻌﻨﺎدارى وﺟﻮد دارد. 4- ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎى ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزى رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻰ، ﻣﺠﻤﻮﻋﺎً 5/25 درﺻﺪ از وارﻳﺎﻧﺲ ﻧﻤﺮات رﻓﺘﺎر ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺣﺮﻓﻪاى ﻣﻌﻠﻤﺎن را ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ و درﻧﻬﺎﻳﺖ5- رﺷﺪ ﺣﺮﻓﻪاى، ﻣﺠﻤﻮﻋﺎً 6/44 درﺻﺪ از وارﻳﺎﻧﺲ ﻧﻤﺮات رﻓﺘﺎر ﺗﺴﻬﻴﻢ داﻧﺶ ﺣﺮﻓﻪاى ﻣﻌﻠﻤﺎن را ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻰﻛﻨﺪ..
    Thesis summary

  16. بررسي رابطه سبك رهبري معنوي مديران با تعهد سازماني و عملكرد شغلي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا
    شعبان محمدي 2020
    پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه اجرا توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 671 نفر است. حجم نمونه با روش نمونه گيري طبقه اي نسبي و بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 248 نفر انتخاب شد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد سبك رهبري معنوي فراي (2005)، تعهد سازماني توسط آلن و ماير (1993) و عملكرد شغلي پاترسون (1998) بود كه روايي محتوايي آنها توسط استاد راهنما مورد تأييد قرار گرفت. پايايي ابزارها نيز با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ به ترتيب؛ رهبري معنوي 93/0، تعهد سازماني 84/0 و عملكرد شغلي 94/0 محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي (درصد، ميانگين، انحراف استاندارد) و آمار استنباطي(آزمون كالموگروف اسميرونوف، تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه) استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد كه وضعيت سبك رهبري معنوي، عملكرد شغلي و تعهد سازماني كاركنان دانشگاه بوعلي سينا بالاتر از حد متوسط قرار دارد. نتايج ضريب همبستگي نشان داد بين سبك رهبري معنوي، عملكرد سازماني و تعهد سازماني رابطه معناداري وجود دارد. نتايج رگرسيون حاكي از آن بود كه از طريق مؤلفه هاي چشم انداز، عضويت و معناداري مي توان عملكرد شغلي كاركنان را پيش بيني كرد. همچنين از بين مؤلفه هاي رهبري معنوي مديران، مؤلفه هاي چشم انداز، تعهد و معناداري، توان پيش بيني تعهد سازماني كاركنان را دارند.
    Thesis summary

  17. ررسي رابطۀ بين اخلاق كار اسلامي و حمايت سازماني ادراك شده با بي تفاوتي سازماني معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 98-1397
    مينا بيرامي 2019
    پژوهش حاضر، با هدف بررسي رابطه اخلاق كار اسلامي و حمايت سازماني ادراك شده با بي تفاوتي سازماني معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 98-1397 صورت گرفته است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان به تعداد 1757 نفر (214 نفر مرد و 1543 نفر زن) بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و براساس فرمول جدول برآورد كرجسي و مورگان تعداد 316 نفر (38 نفر مرد و 278 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه اخلاق كار اسلامي رخمن (2010)، پرسشنامه حمايت سازماني ادراك شده آيزنبرگر و همكاران (1986)، و پرسشنامه بي تفاوتي سازماني دانايي فرد و همكاران (1389) استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه ها موردتأييد استاد راهنما قرار گرفت. همچنين پايايي پرسشنامه ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ (اخلاق كار اسلامي"91/0"، حمايت سازماني ادراك شده"82/0" و بي تفاوتي سازماني"92/0") ارزيابي شد. براي تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل: نمودار، درصد، ميانگين و انحراف معيار و همچنين روش هاي آمار استنباطي همچون: آزمون كالموگروف-اسميرونوف، تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه استفاده شده است. نتايج تي تك گروهي نشان داد كه وضعيت اخلاق كار اسلامي و حمايت سازماني ادراك شده بالاتر از حد متوسط (3) و وضعيت بي تفاوتي سازماني كمتر از حد متوسط (3) مي باشد. ضريب همبستگي پيرسون نيز نشان داد كه بين اخلاق كار اسلامي و حمايت سازماني ادراك شده و بي تفاوتي سازماني معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان رابطه منفي و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن است كه از بين مؤلفه هاي اخلاق كار اسلامي تنها مؤلفه نگرش مثبت نسبت به كار توانايي پيش بيني بي تفاوتي سازماني معلمان را دارد و همچنين نتايج تحليل رگرسيون ساده نشان داد كه حمايت سازماني توانايي پيش بيني بي تفاوتي سازماني معلمان را دارد.
    Thesis summary

  18. بررسي رابطه بين سبك رهبري اخلاقي مديران با تعهد حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهرستان تويسركان در سال تحصيلي 98-97
    محمد جمشيدي 2019
    هدف از اين پژوهش بررسي رابطه بين سبك رهبري اخلاقي مديران با تعهد حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان در مدارس ابتدايي شهرستان تويسركان در سال تحصيلي 98-97 بود. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه معلمان ابتدايي شهرستان تويسركان به تعداد332 نفر (167 مرد و 165 زن)بود؛ كه به علت محدود بودن جامعه آماري پژوهش؛ پرسشنامه ها با روش سرشماري بين تمام معلمان توزيع گرديد؛ اما 313 پرسشنامه به طور كامل تكميل و عودت داده شد و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه سبك رهبري اخلاقي كالشون و همكاران(2011)، تعهد حرفه اي كلايكمن و هنينگ(2000) و عملكرد شغلي پاترسون(1990) استفاده گرديد؛ و روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأييد استاد راهنما قرار گرفت. پايايي ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ 79/0 براي پرسشنامه سبك رهبري اخلاقي، 78/0 براي پرسشنامه تعهدحرفه اي و82/0 براي پرسشنامه ي عملكرد شغلي برآورد گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار؛ و نيز روش هاي آمار استنباطي از آزمون هاي كالموگروف- اسميرونوف، آزمون تي تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه استفاده شد. نتايج آزمون تي تك گروهي نشان داد كه وضعيت سبك رهبري اخلاقي و تعهد حرفه اي و عملكرد شغلي بالاتر از حد متوسط مي باشد. ضريب همبستگي پيرسون نيز نشان داد كه بين سبك رهبري اخلاقي و تعهد حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهرستان تويسركان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن است كه مؤلفه هاي شفافيت نقش، اشتراك قدرت و رهنمود هاي اخلاقي ، قدرت پيش بيني تعهد حرفه اي و عملكرد شغلي معلمان را دارند.
    Thesis summary

  19. بررسي رابطۀ بين عدالت سازماني و استقلال شغلي با بهزيستي شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 1398-1397
    فاطمه جباري زهد 2019
    هدف اين پژوهش، بررسي رابطۀ بين عدالت سازماني و استقلال شغلي معلمان با بهزيستي شغلي مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 1398-1397 بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه اجرا توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 98-1397 به تعداد 1748 نفر شامل 214 نفر مرد و 1533 نفر زن، بود. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 316 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب گرديد. ابزارهاي پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد بهزيستي شغلي هاييت و پاركر (2011)، عدالت سازماني نيهوف ومورمن (1993) و استقلال شغلي هامفري و مورگسون (2006)، بود كه روايي آن ها توسط استاد راهنما مورد تأييد قرار گرفت. پايايي ابزارها نيز با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ به ترتيب؛ عدالت سازماني 92/0، استقلال شغلي 90/0 و بهزيستي سازماني 93/0 به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از آمار توصيفي در حد جدول، نمودار، فراواني، ميانگين، انحراف استاندارد و از آمار استنباطي در حد آزمون كالموگروف- اسميرونوف، آزمون tتك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره، با بهره گيري از نرم افزارSPSS استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد: ميانگين مشاهده شده بهزيستي شغلي(26/3)، عدالت سازماني(79/2) و استقلال شغلي معلمان(77/3)، از ميانگين آماري بيشتر بود. بين عدالت سازماني و بهزيستي شغلي معلمان (r=0/564) و بين استقلال شغلي و بهزيستي شغلي معلمان (r=0/449) رابطه معنادار مشاهده شد. براساس نتايج تحليل رگرسيون مؤلفه هاي عدالت توزيعي، عدالت رويه اي و عدالت تعاملي از متغير عدالت سازماني، همچنين مؤلفه هاي استقلال در تصميم گيري و استقلال در برنامه ريزي
    Thesis summary

  20. بررسي رابطه بين شفافيت سازماني با اعتماد و سكوت سازماني كاركنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان در سال تحصيلي 97-1396
    علي مرادي 2018
    هدف از اين پژوهش « بررسي رابطه بين شفافيت سازماني با اعتماد و سكوت سازماني كاركنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان در سال تحصيلي 97-1396» بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليۀ كاركنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر (407 مرد و 105 زن) بود و حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 226 نفر (178 مرد و48 زن) برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه: شفافيت سازماني راولينز (2008)، اعتماد سازماني پايين (2003) و سكوت سازماني واكولا و بوراداس (2005) استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي سازه، روايي محتوايي و تاييد استاد راهنما استفاده شده است . براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 91/0، 90/0، 84/0 برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل؛ جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي شامل؛ آزمون t تك متغيره، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه (گام به گام) استفاده شد. آزمون t تك متغيره آشكار كرد كه وضعيت شفافيت سازماني و مؤلفه هاي آن بجز پنهان كاري و اعتماد سازماني و مؤلفه هاي آن، بالاتر از سطح متوسط (3) است. اما وضعيت سكوت سازماني كمتر از سطح متوسط (3) است. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين شفافيت سازماني و اعتماد سازماني در ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان رابطه مثبت و معني-دار و با سكوت سازماني رابطه منفي و معني داري وجود دارد. همچنين نتايج رگرسيون چندگانه نشان داد؛ از بين مؤلفه هاي شفافيت سازماني مشاركت، شفافيت كلي و پاسخگويي مي توانند سكوت سازماني و اعتماد سازماني ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان را پيش بيني كنند.
    Thesis summary

  21. بررسي رابطة بين سبك رهبري اصيل و اعتماد سازماني با آواي سازماني كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 97-96
    فاطمه سادات حاتم 2018
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطة بين سبك رهبري اصيل و اعتماد سازماني با آواي سازماني كاركنان دانشگاه بوعلي سينا انجام شد. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 704 نفر(516 نفر مرد و 188 نفر زن) بود. به منظور گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي استاندارد رهبري اصيل آوليو و همكاران (2007)، اعتماد سازماني كاناواتاناچي و يو (2002) و آواي سازماني همس (2012) استفاده شد، با بهره گيري از جدول كرجسي و مورگان نمونه اي با حجم 256 نفر برآورد گرديد. آزمودني ها با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند براي تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از شاخص هاي آمار توصيفي هم چون درصد، جدول، نمودار، ميانگين، فراواني، انحراف معيار و روش هاي آمار استنباطي شامل آزمون كالموگروف-اسميرونوف، آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و هم چنين از تحليل رگرسيون چند متغيره گام به گام استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي با استفاده از ديدگاه استاد راهنما استفاده شد. پايايي پرسشنامه ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 96/0 براي پرسشنامة سبك رهبري اصيل، 94/0 براي پرسشنامة اعتماد سازماني و 92/0 براي پرسشنامة آواي سازماني برآورد گرديد. نتايج پژوهش نشان داد، وضعيت هر سه متغير مورد مطالعه در حد متوسط (3) بود. نتايج ضريب همبستگي بيانگر رابطة مثبت و معنادار ميان سبك رهبري اصيل با آواي سازماني (0001/0=p 356/0 r=) و نيز رابطة مثبت و معنادار بين اعتماد سازماني با آواي سازماني كاركنان(0001/0=p 424/0 r=) بود. نتايج تحليل رگرسيوني نشان داد كه از بين مؤلفه هاي سبك رهبري اصيل مديران، مؤلفة اخلاق مداري با ضريب 359/0، و نيز از بين مؤلفه هاي اعتماد سازماني اعتماد مبتني بر تأثير با ضريب 287/0 و مؤلفة گرايش به اعتماد با ضريب 173/0 قدرت پيش بيني آواي سازماني كاركنان را داشتند.
    Thesis summary

  22. بررسي رابطه بين سبك رهبري تحولي و رشد حرفه اي كاركنان با چابكي سازماني در دانشگاه بوعلي سينا و علوم پزشكي همدان در سال تحصيلي 97-1396
    فهيمه امين حاتمي 2018
    هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين سبك رهبري تحولي و رشد حرفه اي كاركنان با چابكي سازماني دانشگاه بوعلي سينا و علوم پزشكي همدان در سال تحصيلي 97-1396 بود. پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش، شامل كليه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 704 نفر و علوم پزشكي همدان به تعداد 447 نفر بود كه مطابق جدول كرجسي و مورگان، نمونه براي هر يك از دانشگاه هاي مورد مطالعه به صورت جداگانه تعيين شد. حجم نمونه براي دانشگاه بوعلي سينا 256 نفر و براي دانشگاه علوم پزشكي همدان 210 نفر برآورد گرديد براي جلوگيري از افت نمونه حدود 10 درصد به حجم نمونه اضافه شد و بدين ترتيب در دانشگاه بوعلي سينا تعداد 270 پرسشنامه و در دانشگاه علوم پزشكي تعداد 232 پرسشنامه توزيع گرديد و در نهايت در مرحله تجزيه و تحليل پرسشنامه ها، تعداد 260 پرسشنامه از دانشگاه بوعلي سينا و 230 پرسشنامه از دانشگاه علوم پزشكي همدان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و از روش نمونه-گيري تصادفي طبقه اي نسبي جهت انتخاب نمونه پژوهش استفاده گرديد. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه رهبري تحولي باس و آوليو (2000)، پرسشنامه رشد حرفه اي آكفيلت و كوت (2005) و پرسشنامه چابكي سازماني شريفي و ژانگ (1999) بود. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش محتوايي و ديدگاه استاد راهنما استفاده شد و پايايي آن ها با استناد به آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه رهبري تحولي 95/0، پرسشنامه رشد حرفه اي 94/0 و پرسشنامه چابكي سازماني 94/0 به دست آمد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها، از شاخص هاي آمار توصيفي نظير جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار و شاخص هاي آمار استنباطي، مانند آزمون كالموگروف _اسميرونوف، آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون چند گانه استفاده گرديد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان استفاده مديران از سبك رهبري تحولي و ميزان چابكي سازماني دانشگاه بوعلي سينا و علوم پزشكي همدان و ميزان رشد حرفه اي كاركنان دانشگاه علوم پزشكي همدان بالاتر از حد متوسط و ميزان رشد حرفه اي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در حد متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري تحولي مديران با چابكي سازماني و بين رشد حرفه اي و چابكي سازماني دانشگاه بوعلي سينا و علوم پزشكي همدان رابطه مثبت و معنادا
    Thesis summary

  23. بررسي رابطه ي بين سبك رهبري امنيت مدار و آواي سازماني با اثربخشي سازماني از ديدگاه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 97-1396
    طيبه اقبالي شوريني 2018
    هدف از اين پژوهش «بررسي رابطه ي بين سبك رهبري امنيت مدار و آواي سازماني با اثربخشي سازماني از ديدگاه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 97-1396» بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه ي آماري شامل كليه ي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 704 نفر (516 مرد و 188 زن) بود و حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 256 نفر (188 مرد و 68 زن) برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه ي رهبري امنيت مدار كومب(2011)، آواي سازماني هامس(2012) و اثربخشي سازماني هسو(2002) استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و از ديدگاه استاد راهنما و براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 97/0، 95/0، 92/0 برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل؛ جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي شامل؛ آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندمتغيره (گام به گام)، كالموگروف- اسميرونوف و روش آلفاي كرونباخ استفاده شد. آزمون t تك گروهي آشكار كرد كه وضعيت رهبري امنيت مدار و مؤلفه هاي آن بجز مقبوليت، مشاهده ي پتانسيل، آرامش و قابليت دسترسي و استفاده از انگيزش ذاتي در حد متوسط(3) و آواي سازماني و مؤلفه هاي آن بجز كارآمدي، كمتر از حد متوسط (3) و اثربخشي سازماني و مؤلفه هاي آن كمتر از حد متوسط(3) است. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري امنيت مدار و آواي سازماني با اثربخشي سازماني در دانشگاه بوعلي سينا رابطه ي مثبت و معنا داري وجود دارد. همچنين نتايج رگرسيون چندمتغيره نشان داد؛ از بين مؤلفه-هاي سبك رهبري امنيت مدار، فراهم كردن فرصت ريسك و مشاهده ي پتانسيل و از بين مؤلفه هاي آواي سازماني، تشويق و كارآمدي مي توانند اثربخشي سازماني دانشگاه بوعلي سينا را پيش بيني كنند.
    Thesis summary

  24. بررسي رابطه سبك رهبري معنوي مديران با تعهدعاطفي و درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان درسال تحصيلي 96 -95
    اسماعيل زارعي 2017
    هدف پژوهش حاضر، شناسايي رابطه سبك رهبري معنوي مديران با تعهد عاطفي و درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي96-95 بود. پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش، شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان به تعداد 1542 نفر بود كه مطابق جدول كرجسي و مورگان، نمونه اي به حجم 310 نفر، به شيوه تصادفي طبقه اي نسبي، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوري داده ها، پرسش نامه رهبري معنوي فراي (2005)، پرسشنامه تعهد عاطفي آلن و ماير (1990) و پرسشنامه درگيري شغلي اترخت (2003)، بود. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و ديدگاه استاد راهنما استفاده شد و پايايي آن ها با استناد به آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه رهبري معنوي 93/0 ، پرسشنامه تعهد عاطفي 78/0 و پرسشنامه درگيري شغلي 93/0 به دست آمد. جهت تجزيه و تحليل داده ها، از روش هاي آمار توصيفي همچون جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار و همچنين از روش هاي آمار استنباطي مانند آزمون كالموگروف – اسميرونوف، آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چند متغيره استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان استفاده از سبك رهبري معنوي توسط مديران مدارس ابتدايي شهر همدان و همچنين ميزان تعهد عاطفي و درگيري شغلي معلمان آن ها بالاتر از سطح متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري معنوي مديران با تعهد عاطفي و درگيري شغلي معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نيز حاكي از آن بود كه مؤلفه هاي چشم انداز، معناداري و تعهد سازماني قدرت پيش بيني درگيري شغلي معلمان و مؤلفه هاي چشم انداز و معناداري قدرت پيش بيني تعهد عاطفي معلمان را دارد.
    Thesis summary

  25. بررسي رابطه بين سبك رهبري توزيعي مديران با فضيلت سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 96-95
    پروانه محمدي 2017
    هدف پژوهش حاضر، شناسايي رابطه بين سبك رهبري توزيعي مديران با فضيلت سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال 1395 بود. پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش، شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان به تعداد 1450 نفر بود كه مطابق جدول كرجسي و مورگان، نمونه اي به حجم 310 نفر، به شيوه تصادفي طبقه اي نسبي، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوري داده ها، پرسش نامه رهبري توزيعي گوردون (2005)، پرسشنامه توانمندسازي روانشناختي اسپريتزر و ميشرا (1995) و پرسشنامه فضيلت سازماني كمرون و همكاران (2004)، بود. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و با نظر استاد راهنما استفاده شد و پايايي آن ها با استناد به آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه رهبري توزيعي 93/0 ، پرسشنامه فضيلت سازماني 94/0 و پرسشنامه توانمندسازي روانشناختي 91/0 به دست آمد. جهت تجزيه و تحليل داده ها، از روش آمار توصيفي همچون جدول، نمودار، فراواني، ميانگين و انحراف معيار و همچنين از روش هاي آمار استنباطي مانند آزمون كالموگروف – اسميرونوف، آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چند متغيره هم زمان استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان استفاده از سبك رهبري توزيعي توسط مديران مدارس ابتدايي شهر همدان و همچنين ميزان فضيلت سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان آن ها بالاتر از سطح متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري توزيعي مديران با فضيلت سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نيز حاكي از آن بود كه مؤلفه هاي چشم انداز-مأموريت و هدف و عمل رهبري، قدرت پيش بيني فضيلت سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان را دارد.
    Thesis summary

  26. «بررسي رابطۀ بين اعتمادسازماني با تسهيم دانش و رفتارنوآورانۀ كاركنان مناطق19 گانۀ آموزش وپرورش استان همدان درسالتحصيلي96-1395»
    اسامه فاطمي 2017
    هدف از پژوهش حاضر« بررسي رابطه بين اعتمادسازماني باتسهيم دانش ورفتارنوآورانۀ كاركنان مناطق 19 گانۀ آموزش و پرورش استان همدان در سالتحصيلي 96-1395» بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود.جامعۀآماري پژوهش شامل كليۀكاركنان اداره هاي مناطق19 گانۀآموزش وپرورش استان همدان به تعداد1374 نفر(مرد:1118 نفر، زن:186 نفر)بوده و حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 302 نفرآزمودني (مرد:246 نفر، زن:56 نفر) برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه اعتماد سازماني كاناواتاناچي (2002)، تسهيم دانش وان دن هوف و وان وينن(2004) و رفتار نوآورانه چن و همكاران(2010) استفاده شد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روايي محتوايي و از ديدگاه استاد راهنما استفاده گرديد. براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از آلفاي كرونباخ استفاده شد و به ترتيب پايايي اعتماد سازماني 94/0 ، پايايي تسهيم دانش 88/0 و رفتار نوآورانه 88/0 بدست آمد كه نشان مي دهد پرسشنامه از پايايي بالايي برخوردار است. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي مانند: جدول، نمودار، فراواني، ميانگين و انحراف معيار؛ و نيز از روش هاي آمار استنباطي: آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون وتحليل رگرسيون همزمان استفاده شد. يافته ها نشان دادند، در اداره هاي مناطق19 گانۀ آموزش وپرورش استان همدان ميزان اعتماد سازماني درحد متوسط، تسهيم دانش بالاتر از حد متوسط و رفتارنوآورانه كمتر از حد متوسط است. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد بين اعتماد سازماني با تسهيم دانش و رفتار نوآورانه ربطۀ مثبت و معنادار وجود دارد. و همچنين مؤلفه هاي اعتماد سازماني قدرت پيش بيني مؤلفه هاي تسهيم دانش و رفتار نوآورانه را دارند.
  27. بررسي رابطه سبك رهبري معنوي با هويت يابي سازماني و مسئوليت پذيري اجتماعي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 95-1394
    عاطفه بهرامي يسار 2016
    هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين رهبري معنوي با هويت يابي سازماني و مسئوليت پذيري اجتماعي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 1395-1394بود. پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش، شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در دوناحيه يك و دو به تعداد 1542 نفر(92معلم مرد و 1450معلم زن)، بود كه مطابق جدول كرجسي و مورگان، نمونه اي به حجم 358نفر، به شيوه تصادفي طبقه اي نسبي، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه رهبري معنوي فراي(2005)، پرسشنامه مسئوليت پذيري اجتماعي كارول(1991)و پرسشنامه هويت يابي سازماني مائل و آشفورث(1992) بود. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و ديدگاه متخصصان استفاده شد و پايايي آن ها نيز با استناد به آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه رهبري معنوي 93/0، پرسشنامه مسئوليت پذيري اجتماعي81/0و پرسشنامه هويت يابي سازماني 80/0به دست آمد. جهت تجزيه تحليل داده ها، از روش هاي آمار توصيفي همچون جدول، نمودار فراواني، ميانگين و انحراف معيار و همچنين از روش هاي آمار استنباطي مانند آزمون كالموگروف – اسميرونوف، آزمون tتك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان استفاده از سبك رهبري معنوي توسط مديران مدارس ابتدايي شهر همدان و همچنين وضعيت مسئوليت پذيري اجتماعي و هويت يابي سازماني معلمان آن ها بالاتر از سطح متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري معنوي مديران با مسئوليت پذيري اجتماعي و هويت يابي سازماني معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نيز حاكي از آن بود كه مؤلفه چشم انداز و عشق به نوع دوستي سبك رهبري معنوي مديران، قدرت پيش بيني هويت يابي سازماني را دارد و مؤلفه هاي عضويت، چشم انداز، بازخورد عملكرد، معناداري و ايمان توانايي پيش بيني مسئوليت پذيري اجتماعي معلمان را دارند.
    Thesis summary

  28. بررسي رابطه بين رهبري اصيل و معنويت سازماني با دلبستگي شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان سال تحصيلي 95-94
    الهام پاكيزه 2016
    هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين رهبري اصيل و معنويت سازماني با دلبستگي شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بوده. جامعه آماري كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 95 – 1394 به تعداد 1542نفر (92 مرد و 1450 زن) بوده و حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 310 آزمودني (19 مرد و 291 زن) برآورد گرديد كه نمونه گيري با روش تصادفي طبقه اي نسبي انجام شد. براي گردآوري داده ها از پرسش نامه هاي رهبري اصيل آوليو و گاردنر (2007)، معنويت سازماني ميليمان، زاپلسكي و فرگوسن (2003) و دلبستگي شغلي كانونگو (1982) استفاده گرديد. براي تعيين روايي محتوايي پرسش نامه هاي پژوهش از ديدگاه صاحب نظران و استاد راهنما استفاده شد و پايايي پرسش نامه رهبري اصيل 95/0، معنويت سازماني 93/0 و دلبستگي شغلي 75/0 با روش آلفاي كرونباخ برآورد گرديد. داده هاي جمع آوري شده به كمك روش هاي آمار توصيفي در حد: جدول، فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي در حد آزمون كالموگروف – اسميرونوف ، آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد كه وضعيت رهبري اصيل، معنويت سازماني و دلبستگي شغلي معلمان مدارس ابتدايي بالاتر از حد متوسط(3) بود. بين رهبري اصيل مديران و دلبستگي شغلي معلمان (0001/0=p و 343/0=r) رابطه مثبت و معنادار وجود داشت، بين معنويت سازماني و دلبستگي شغلي معلمان(0001/0=p و 577/0=r) رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه از بين مؤلفه هاي رهبري اصيل، پردازش متوازن و شفافيت رابطه اي و همچنين از بين مؤلفه هاي معنويت سازماني، كار با معنا و همسويي و انطباق با اهداف سازمان قدرت پيش بيني دلبستگي شغلي معلمان را داشتند.
    Thesis summary

  29. بررسي رابطه سبك رهبري توزيعي با خودكارآمدي و درگيري شغلي كاركنان اداره كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان در سال 1394
    حوريه حسيني 2016
    هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه سبك رهبري توزيعي با خودكارآمدي و درگيري شغلي كاركنان اداره ي كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان در سال 1394 بود. پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش، شامل كليه كاركنان اداره ي كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان به تعداد 283 نفر (215 كارمند مرد و 68 كارمند زن)، بود كه مطابق جدول كرجسي و مورگان، نمونه اي به حجم 172 نفر، به شيوه تصادفي طبقه اي نسبي، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه رهبري توزيعي المور(2000)، پرسشنامه خودكارآمدي عمومي شرر(1991) و پرسشنامه درگيري شغلي اترخت(2006)، بود. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و ديدگاه متخصصان استفاده شد و پايايي آن ها نيز با استناد به آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه رهبري توزيعي 90/0 ، پرسشنامه خودكارآمدي 76/0 و پرسشنامه درگيري شغلي 94/0 به دست آمد. جهت تجزيه و تحليل داده ها، از روش هاي آمار توصيفي همچون جدول، نمودار، فراواني، ميانگين و انحراف معيار و همچنين از روش هاي آمار استنباطي مانند آزمون كالموگروف- اسميرونوف، آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، و تحليل رگرسيون چند متغيره استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان استفاده از سبك رهبري توزيعي توسط مديران اداره ي كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان و همچنين ميزان خودكارآمدي ودرگيري شغلي كاركنان آن ها بالاتر از سطح متوسط بود. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين سبك رهبري توزيعي مديران با خودكارآمدي و درگيري شغلي كاركنان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نيز حاكي از آن بود كه مؤلفه تصميم گيري مشاركتي سبك رهبري توزيعي مديران، قدرت پيش بيني خودكارآمدي كاركنان را دارد و مؤلفه هاي فرهنگ سازمان، تصميم گيري مشاركتي و ارزيابي و توسعه حرفه اي، توانايي پيش بيني درگيري شغلي كاركنان را دارد.
    Thesis summary

  30. بررسي رابطه بين اخلاق كار و خودكارآمدي شغلي كاركنان با اثربخشي سازماني دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 94-1393
    فاطمه فرشچي 2015
    هدف از اين پژوهش «بررسي رابطه اخلاق كار و خودكارآمدي شغلي با اثربخشي سازماني دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 94-1393» بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليۀ كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 777 نفر (587 مرد و190 زن) بود و حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 260 نفر (197 مرد و63 زن) برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه اخلاق كار گريگوري، سي، پتي (1990)، خودكارآمدي شغلي ريگز و كنايت (1994) و اثربخشي سازماني هسو (2002) استفاده گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوايي و از ديدگاه اساتيد مديريت آموزشي در دانشگاه و براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 87/0، 82/0، 95/0 برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل؛ جدول، نمودار، فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي شامل؛ آزمون t تك متغيره، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه (گام به گام) استفاده شد. آزمون tتك متغيره آشكار كرد كه وضعيت اخلاق كار و مؤلفه هاي آن و خودكارآمدي شغلي و ابعاد آن بجز انتظار پيامدهاي فردي، بالاتر از سطح متوسط است. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين اخلاق كار و خودكارآمدي شغلي كاركنان با اثربخشي سازماني در دانشگاه بوعلي سينا رابطه مثبت و معني-داري وجود دارد. همچنين نتايج رگرسيون چندگانه نشان داد؛ از بين ابعاد اخلاق كار روحيه جمعي و مشاركت در كار و پشتكار و جديت در كار و از بين مؤلفه هاي خودكارآمدي شغلي باور خودكارآمدي فردي، انتظار پيامدهاي فردي ، باورهاي كارآمدي جمعي و انتظارپيامدهاي جمعي مي توانند اثربخشي سازماني دانشگاه بوعلي سينا را پيش بيني كنند.
  31. بررسي رابطه توانمندسازي روانشناختي با اعتماد و يادگيري سازماني در بين پرستاران بيمارستان هاي شهر همدان
    صادق شمشادي 2015
    هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه توانمندسازي روانشناختي با اعتماد و يادگيري سازماني در بين پرستاران بيمارستان هاي شهر همدان در سال 1394بوده است. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي و جامعه آماري، شامل كليه پرستاران بيمارستان هاي شهر همدان (وابسته به دانشگاه علوم پزشكي همدان شامل بيمارستان هاي بعثت، فاطميه، اكباتان، شهيد بهشتي و سينا) به تعداد820 نفر(656 نفر زن و165 نفر مرد) بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي و با استفاده از جدول كرجسي و مورگان به تعداد260 آزمودني (208 نفر زن و 52 نفر مرد) انتخاب شدند. در اين پژوهش، براي جمع آوري اطلاعات از سه پرسشنامۀ استاندارد توانمند سازي روان شناختي اسپريتزر (1995)؛ پرسشنامۀ اعتماد سازماني كاناواتاناچي و يو (2002) و پرسشنامۀ يادگيري سازماني بر پايه مدل نيف (2001) استفاده شد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأييد اساتيد رشته مديريت قرار گرفت. پايايي ابزار پژوهش، از طريق آلفاي كرونباخ، 87/0 براي پرسشنامه توانمند سازي روانشناختي، 89/0 براي پرسشنامه اعتماد سازماني و 94/0 براي پرسشنامه يادگيري سازماني برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي (جدول، فراواني، درصد، نمودار، ميانگين و انحرف معيار) و از روش هاي آمار استنباطي در حد (آزمون t تك گروهي، آزمون كالموگروف – اسميرونوف، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره و آزمون تعقيبي توكي) استفاده شده است. يافته ها نشان داد كه وضعيت هر سه متغير بالاتر از سطح متوسط (3) مي باشد. بين توانمند سازي روانشناختي با اعتماد سازماني و هم چنين بين توانمند سازي روانشناختي و يادگيري سازماني، رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه از ميان مؤلفه هاي توانمند سازي روانشناختي، بعد اعتماد و سپس بعد خود مختاري توان پيش بيني اعتماد سازماني را دارد. همچنين از ميان مؤلفه هاي توانمند سازي روانشناختي، مؤلفه اعتماد بيشترين قابليت را در پيش بيني يادگيري سازماني دارد و بعد ازآن، مؤلفه شايستگي و سپس معني دار بودن بيشترين سهم را در قابليت پيش بيني يادگيري سازماني به خود اختصاص دادند.
    Thesis summary

  32. بررسي رابطه بين هوش معنوي و كيفيت زندگي كاري با خودكارآمدي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 94-1393
    مدينه همتي 2015
    هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين هوش معنوي و كيفيت زندگي كاري با خودكارآمدي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي94-1393 به تعداد 1542 نفر(92 مرد و 1450 زن)بوده و حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 310 آزمودني(19 مرد و 291 زن)برآورد گرديد كه با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب شدند. گردآوري داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي هوش معنوي هيلد برانت(2011)، كيفيت زندگي كاري ريچارد والتون(1973) و خودكارآمدي اسچانن- موران و وولفولك(2001) انجام شد و روايي محتوايي پرسشنامه هاي پژوهش با بهره گيري از ديدگاه صاحب نظران قرار گرفت. پايايي پرسشنامه هوش معنوي90/0، كيفيت زندگي كاري 93/0 و خودكارآمدي معلمان 91/0 با روش آلفاي كرونباخ تعيين شد و داده هاي جمع آوري شده به كمك روش هاي آمار توصيفي مانند: جدول، فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و نيز از روش هاي آمار استنباطي در حد آزمون كالموگروف- اسميرونوف،آزمون t تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد كه وضعيت هوش معنوي و خودكارآمدي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان بالاتراز حد متوسط(3) و هم چنين وضعيت كيفيت زندگي كاري آنان در حد متوسط(3) بود. بين هوش معنوي و خودكارآمدي معلمان رابطه مثبت ومعنادار (0001/0=p و 327/0=r)، هم چنين بين كيفيت زندگي كاري و خودكارآمدي معلمان رابطه مثبت ومعنادار(0001/0=p و 227/0=r) وجود داشت. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه از طريق هوش معنوي و كيفيت زندگي كاري معلمان مي توان خودكارآمدي معلمان را پيش بيني كرد.
    Thesis summary

  33. بررسي رابطه بين توانمندسازي روان شناختي و درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 94-1393.
    علي دامسار 2015
    هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين توانمندسازي روان شناختي و درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان بوده است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 94-93 به تعداد 1542 نفر، كه از اين تعداد 1450 نفر مرد و 92 نفر زن بود. حجم نمونه آماري با استفاده از جدول كرجسي و مورگان به تعداد 310 آزمودني، كه از اين تعداد 151 نفر مربوط به ناحيه 1 و 159 نفر مربوط به ناحيه 2، برآورد گرديدكه از اين تعداد 290 نفر زن و 20 نفر مرد بودند. نمونه گيري با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از دو پرسشنامه استاندارد توانمندسازي روان شناختي اسپيرتز و ميشرا(1995) و پرسشنامه درگيري شغلي كانونگو(1982) استفاده گرديد. براي تعيين روايي هر دو پرسشنامه از روش روايي محتوايي استفاده شد. براي سنجش ميزان پايايي پرسشنامه ها نيز از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 94/0 و 92/0 برآورد گرديد. در تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي(جداول، فراواني، درصد، نمودار، ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي(تحليل عاملي تأييدي، تحليل واريانس يك طرفه، ضريب همبستگي پيرسون، T تك نمونه اي، و رگرسيون چند متغيره) استفاده شده است. نتايج آزمون t تك نمونه اي نشان داد ميانگين توانمندسازي روان شناختي(06/3) و درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان(03/3) در سطح متوسط(3) مي باشد. نتايج همبستگي پيرسون نشان داده كه بين توانمندسازي روان شناختي و درگيري شغلي معلمان رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج رگرسيون بيانگر آن بود كه از بين مؤلفه هاي توانمندسازي روان شناختي مؤلفه هاي شايستگي، معني داربودن، تأثيرگذاري، و اعتماد بيشتري تأثير را در پيش بيني درگيري شغلي معلمان دارند.
    Thesis summary

  34. بررسي رابطه بين سبك رهبري خدمتگزار و معنويت در محيط كار با سرمايه اجتماعي در بانك كشاورزي استان همدان
    پرويز نويدي 2015
    هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين سبك رهبري خدمتگزار و معنويت در محيط كار با سرمايه اجتماعي در بانك كشاورزي استان همدان بوده است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه كاركنان بانك كشاورزي استان همدان به تعداد 313 نفر(254 مرد و 59 زن) بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي بر اساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 196 آزمودني انتخاب شدند. در اين پژوهش براي جمع آوري اطلاعات از سه پرسشنامۀ استاندارد رهبري خدمتگزار لاب(1999)، معنويت در محيط كار ميلمان و همكاران(2003) و سرمايه اجتماعي ناهاپيت و گوشال(2000) استفاده گرديد. روايي محتوايي پرسشنامه ها مورد تأييد اساتيد رشته مديريت قرار گرفت. پايايي ابزار پژوهش با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ، 95/0 براي پرسشنامۀ رهبري خدمتگزار، 93/0 براي پرسشنامه معنويت در محيط كار و 87/0 براي پرسشنامه سرمايه اجتماعي برآورد گرديده است . براي تجزيه و تحليل اطلاعات از شاخص هاي آمار توصيفي مانند (جدول، فراواني، درصد، نمودار، ميانگين و انحراف معيار) و روش هاي آمار استنباطي در حد (آزمون كالموگروف- اسميرونوف، ضريب همبستگي پيرسون، آزمون T تك نمونه ، رگرسيون چندگانه) استفاده شده است. يافته ها نشان داد كه وضعيت هر سه متغير بالاتر از حد متوسط(3) مي باشد. بين رهبري خدمتگزار با سرمايه اجتماعي و همچنين بين رهبري خدمتگزار و معنويت در محيط كار رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه از بين ابعاد رهبري خدمتگزار، بعد نشان دادن اعتماد، توانايي پيش بيني سرمايه اجتماعي را دارد. همچنين كليه مؤلفه هاي معنويت در كار، مي تواند تغييرات سرمايه اجتماعي را تبيين نمايد. به علاوه اثر مستقيم رهبري خدمتگزار بر معنويت در محيط كار، اثر مستقيم معنويت در محيط كار بر سرمايه اجتماعي مثبت و معني دار و اثر مستقيم رهبري خدمتگزار بر سرمايه اجتماعي معنادار نبوده و اثر غير مستقيم رهبري خدمتگزار بر سرمايه اجتماعي با نقش ميانجي معنويت در محيط كار مثبت و معني دار است.
  35. بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني با يگانگي فرد- سازمان و سلامت سازماني در بين دانشگاه هاي علوم پزشكي كرمانشاه و همدان از ديدگاه اعضاي هيأت علمي در سال تحصيلي 93-1392
    ليلا نعمتي 2014
    هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني با يگانگي فرد-سازمان و سلامت سازماني در دانشگاه هاي علوم پزشكي كرمانشاه و همدان از ديدگاه اعضاي هيأت علمي بوده است. روش پژوهش توصيفي- از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه اعضاي هيأت علمي دانشگاه هاي علوم پزشكي كرمانشاه و همدان به تعداد 649 نفر (280 كرمانشاه و 369 همدان) بود. حجم نمونه آماري با استفاده از فرمول كوكران به تعداد 353 آزمودني ( 163 كرمانشاه و 190 همدان ) برآورد گرديد. روش نمونه گيري با استفاده از نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي انجام شد. جهت گردآوري داده ها از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازماني گوفي و جونز (1996)، يگانگي فرد-سازمان كريستف (1996) و سلامت سازماني هوي و همكاران (1996) استفاده گرديد. براي تعيين روايي هر سه پرسشنامه علاوه بر روش محتوايي براي روايي پرسشنامه فرهنگ سازماني از روش تحليل عاملي تأييدي استفاده شد. براي سنجش ميزان پايايي پرسشنامه ها نيز از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه به ترتيب 83 /0 ، 97/0، 91/0 برآورده گرديده است. در تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي (جداول، فراواني، درصد، نمودار، ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (آزمون هاي كالموگروف- اسميرونوف، KMO و بارتلت، تحليل عاملي تأييدي، ضريب همبستگي پيرسون، تي تك نمونه اي، تي براي گروه هاي مستقل و رگرسيون چند متغيره استفاده شده است. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه بين ميانگين نمرات فرهنگ سازماني، يگانگي فرد-سازمان و سلامت سازماني دو دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه و همدان تفاوت معناداري مشاهده نشد. نتايج همبستگي پيرسون نشان داد كه بين فرهنگ سازماني با يگانگي فرد-سازمان و سلامت سازماني رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج رگرسيون بيانگر آن بود كه از بين مؤلفه هاي فرهنگ سازماني مؤلفه انسجام بيشترين تأثير را در پيش بيني يگانگي فرد-سازمان و سلامت سازماني دارد.
  36. بررسي رابطه ي بين ادراك عدالت سازماني با درگيري شغلي و اعتماد سازماني در بين معلمان دوره ي ابتدايي شهرستان فامنين در سال تحصيلي 93-1392
    محمد دولتي 2014
    پژوهش حاضر به منظور شناسايي رابطه ي ادراك عدالت سازماني با درگيري شغلي و اعتماد سازماني در بين معلمان دوره ي ابتدايي شهرستان فامنين در سال تحصيلي 93-1392 انجام شد. روش اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش حاضر، كليه معلمان دوره ي ابتدايي مدارس دولتي شهرستان فامنين بودند كه تعداد آنها 320 نفر(154 نفر مرد و 166 نفر زن) بود. با توجه به تعداد و نسبت معلمان زن و مرد نمونه آماري پژوهش با روش تصادفي طبقه اي و براساس جدول كرجسي و مورگان به تعداد 175 نفر( 82 نفر مرد و 93 نفر زن) انتخاب شد. براي گردآوري داده هاي پژوهش از سه پرسشنامه عدالت سازماني نيهوف و مورمن (1993)، درگيري شغلي كانونگو (1989) و اعتماد سازماني آچي و يونگ چي (2002) استفاده شد. پايايي پرسشنامه ها با بهره گيري از روش آلفاي كرونباخ به ترتيب: 89/0، 81/0 و 76/0 به دست آمد. روايي پرسشنامه ها از طريق روايي محتوايي و با استفاده از ديدگاه متخصصان تأييد شد. داده هاي پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با بكارگيري شاخص هاي آمار توصيفي همچون جدول فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار، و روش هاي آمار استنباطي ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج پژوهش نشان داد: ميانگين عدالت سازماني، درگيري شغلي و اعتماد سازماني پايين تر از سطح متوسط بود. بين عدالت سازماني و مؤلفه هاي آن با درگيري شغلي و اعتماد سازماني معلمان رابطه معني دار وجود دارد؛ و از بين مؤلفه هاي عدالت سازماني، مؤلفه عدالت رويه اي توانايي پيش بيني درگيري شغلي و مؤلفه عدالت مراوده اي توانايي پيش بيني اعتماد سازماني معلمان را داشتند.
  37. بررسي رابطۀ بين ادراك عدالت سازماني و توانمند سازي روان شناختي با رفتار شهروندي سازماني كاركنان ادارۀ كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان در سال 93-92
    اعظم دهقان 2014
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطۀ بين ادراك عدالت سازماني و توانمند سازي روان شناختي با رفتار شهروندي سازماني كاركنان ادارۀ كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان انجام شده است. روش تحقيق، توصيفي از نوع همبستگي است. جامعۀ آماري شامل كليۀ كاركنان ادارۀ كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان در سال 93-92 كه تعداد آن ها 283 نفر ( 215 كارمند مرد و 68 كارمند زن) بوده، است. با استفاده از شيوۀ نمونه گيري تصادفي ساده، حجم نمونه 172 نفر (131 كارمند مرد و 41 كارمند زن) مطابق جدول كرجسي و مورگان انتخاب گرديد. براي گردآوري داده ها از سه پرسشنامۀ استاندارد عدالت سازماني نيهوف و مورمن (1993)، توانمند سازي روان شناختي اسپريتزر( 1997) و رفتار شهروندي سازماني ارگان و كانوسكي (1996) استفاده گرديد. روايي پرسشنامه ها بر اساس روش روايي محتوايي و با بهره گيري از نظرات متخصصان مديريت آموزشي تعيين شد و پايايي آن ها نيز بر اساس روش آلفاي كرونباخ به ترتيب 95/0، 88/0 و 85/0 به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي شامل: نمودار، درصد، ميانگين و انحراف معيار و هم چنين روش هاي آمار استنباطي هم چون؛ آزمون كالموگروف- اسميرونوف، T تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره با روش گام به گام استفاده شده است. نتايج به دست آمده نشان مي دهد كه ادراك عدالت سازماني كاركنان در سطح متوسط، توانمند سازي روان شناختي و رفتار شهروندي سازماني كاركنان بالاتر از سطح متوسط است. بين ادراك عدالت سازماني با رفتار شهروندي سازماني و ابعاد نوع دوستي جوانمردي، فضيلت شهروندي و ادب و ملاحظه به جز بُعد وجدان كاري رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد. بين توانمند سازي روان شناختي با رفتار شهروندي سازماني و ابعاد نوع دوستي و ادب و ملاحظه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بين توانمند سازي روان شناختي و ساير ابعاد رفتار شهروندي سازماني رابطه اي مشاهده نشد. هم چنين نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد؛ از بين ابعاد ادراك عدالت سازماني عدالت توزيعي و عدالت مراوده اي و از بين مؤلفه هاي توانمند سازي روان شناختي، احساس شايستگي و اعتماد مي توانند رفتار شهروندي سازماني كاركنان را پيش بيني كنند.
  38. بررسي رابطه يادگيري سازماني با درگيري شغلي و نوآوري سازماني دبيران مدارس متوسطه عمومي استان كرمانشاه در سال تحصيلي 1393-1392
    فريده عزيزي 2014
    پژوهش حاضر با هدف شناسايي رابطه ي بين يادگيري سازماني با درگيري شغلي و نوآوري سازماني دبيران مدارس متوسطه ي عمومي استان كرمانشاه صورت گرفته است. روش تحقيق اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش كليّه دبيران مدارس متوسطه عمومي استان كرمانشاه است كه تعداد آنها 5600 نفر مي باشد و از روش نمونهگيري تصادفي ساده و بر اساس جدول كرجسي و مورگان تعداد 361 نفر به عنوان انتخاب شد. ابزار گردآوري اطلاعات سه پرسشنامهي مجزا، يادگيري سازماني نيفه، درگيري شغلي كانونگو و نوآوري سازماني اتلاي و اكيف بوده است. براي تعيين روايي پرسشنامه ها از روش روايي محتوا استفاده شد و مورد تأييد متخصصان مديريت آموزشي قرار گرفت و پايايي پرسشنامه ها از طريق اجراي مقدماتي بر روي يك نمونه ي 50 نفري از آزمودني ها ( دبيران زن و مرد ) و با بهره گيري از روش آلفاي كرونباخ محاسبه شد كه براي پرسشنامه يادگيري سازماني 87/0، درگيري شغلي 76/0 و نوآوري سازماني 86/0 به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 از شاخص هاي آمار توصيفي همچون جدول، فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و روش هاي آمار استنباطي همچون آزمون t تك گروهي، آزمون t براي گروه هاي مستقل، تحليل واريانس يكطرفه، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون گام به گام استفاده گرديد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه: بين يادگيري سازماني و مؤلفه هاي آن (مهارت هاي فردي، مدل هاي ذهني، چشم انداز مشترك، يادگيري تيمي، تفكر سيستمي) با درگيري شغلي و نوآوري سازماني رابطه وجود دارد. ميزان يادگيري سازماني(و مؤلفه هاي آن) و نوآوري سازماني دبيران مدارس متوسطه عمومي استان كرمانشاه بالاتر از حد متوسط و ميزان درگيري شغلي در حد متوسط است. ميزان درگيري شغلي دبيران زن بيشتر از دبيران مرد و ميزان نوآوري سازماني و يادگيري سازماني دبيران زن و مرد يكسان است. ميزان يادگيري سازماني، نوآوري سازماني و درگيري شغلي دبيران به لحاظ متغيرهاي سوابق تحصيلي و سنوات خدمت و ميزان يادگيري سازماني و درگيري شغلي دبيران به لحاظ سن يكسان مي باشد ولي ميزان نوآوري سازماني دبيران به لحاظ سن تفاوت وجود دارد. مؤلفه هاي مدل هاي ذهني مهارتهاي فردي يادگيري سازماني توان پيش بيني نوآوري سازماني را دارند. همچنين مؤلفه هاي چشم انداز مشترك و مدل هاي ذهني يادگيري سازما
  39. بررسي رابطه بين سازمان يادگيرنده با بالندگي سازماني و خلاقيت شغلي كاركنان اداري در نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز در سال تحصيلي 93-1392.
    قاسم ابراهيمي 2014
    هدف از اين پايان نامه، بررسي رابطه بين سازمان يادگيرنده با بالندگي سازماني و خلاقيت شغلي از ديدگاه كاركنان اداري نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز در سال تحصيلي 93-1392 بود. روش پژوهش، توصيفي و از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري تحقيق را كليه كاركنان اداري نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز تشكيل مي داد كه تعداد آن ها 459 نفر (326 نفر مرد و 133 نفر زن) مي باشد. نمونه مورد نظر از طريق فرمول كوكران 210 نفر تعيين شد كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب گرديد. ابزار جمع آوري اطلاعات اين تحقيق سه پرسشنامه سازمان يادگيرنده (يار محمد زاده، 1385)، بالندگي سازماني (تقي زاده، 1388) و خلاقيت شغلي (هاشمي، 1382) بود. روايي محتوايي پرسشنامه ها به وسيله متخصصان مديريت آموزشي مورد تأييد قرار گرفت. با استفاده از روش آلفاي كرانباخ، پايايي پرسشنامه هاي مورد نظر به ترتيب 97/0، 93/0 و 89/0 به دست آمد. داده ها از طريق نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصيفي از قبيل جدول، نمودار، ميانگين، انحراف معيار، درصد فراواني و آمار استنباطي (آزمون كالموگروف – اسميرونوف، t تك نمونه اي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره گام به گام) انجام شد. نتايج تحقيق بيانگر آن است كه وضعيت سازمان يادگيرنده، بالندگي سازماني و خلاقيت شغلي كاركنان اداري در نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز بالاتر از سطح متوسط است. همچنين، نتايج تحقيق رابطه مثبت و معناداري را بين سازمان يادگيرنده و مؤلفه هاي آن با بالندگي سازماني و خلاقيت شغلي نشان مي دهد. با استفاده از رگرسيون گام به گام، يافته ها نشان مي دهد كه از بين مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده، سه مؤلفه آرمان مشترك، الگوهاي ذهني و يادگيري تيمي، قدرت پيش بيني متغير بالندگي سازماني را دارند. به علاوه، نتايج نشان داد كه از بين مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده، تنها مؤلفه قابليت فردي، از توانايي پيش بيني خلاقيت شغلي برخوردار است.
  40. بررسي رابطه بين عارضه هاي سازماني با كارآفريني و كيفيت زندگي كاري اعضاي هيئت علمي بوعلي سينا و علوم پزشكي همدان در سال تحصيلي 92-1391
    الهام محمدي شاهد 2014
  41. رابطه بين مديريت استعداد با يادگيري سازماني از ديدگاه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا در سال 1392
    سارا چگني 2014
  42. رابطه بين هوش سازماني و هوش اخلاقي با سلامت سازماني دانشگاه رازي كرمانشاه از ديدگاه اعضاي هيئت علمي در سال تحصيلي 92-1391
    مهناز مرادي چهري 2014
  43. بررسي رابطه هوش فرهنگي و هويت ايراني- اسلامي دانش آموزان سال چهارم مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحيه 1 شهر همدان در سال تحصيلي 92-1391
    فرهاد خاوري 2013
  44. بررسي رابطه بين ذهنيت فلسفي مديران و رفتار شهروندي سازماني معلمان با اثربخشي سازماني مدارس ابتدايي شهر اصفهان در سال تحصيلي 92-1391
    نفيسه عطايي كچويي 2013
  45. بررسي ميزان برخورداري از ويژگي هاي سازمان يادگيرنده و سبكه رهبري تحولي و رابطه آنها با اثربخشي سازماني مدارس ابتدايي هيأت امنايي و عادي استان همدان در سال تحصيلي 92-1391
    اصغر اسكندري 2013
  46. بررسي رابطه بين سبك رهبري تحولي- تعاملي مديران با ميزان درگيري شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 92-1391
    زينب كيانفر 2013
  47. بررسي رابطه بين هوش اجتماعي و هوش فرهنگي كاركنان با اثربخشي سازماني سازمان آموزش و پرورش استان ايلام در سال تحصيلي 92/
    مريم گيلاني 2013
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين هوش اجتماعي و هوش فرهنگي كاركنان با اثربخشي سازمانيسازمان آموزش و پرورش استان ايلام انجام شده است. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي است. جامعه آماري، شامل كليه كاركنان سازمان آموزش و پرورش استان ايلام در سال تحصيلي 92/91 كه تعداد آنها926 نفر (834 نفر مرد و 92 نفر زن) بوده است. با استفاده از شيوه نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي، حجم نمونه 270 نفر (241 نفر مرد و 29 نفر زن) مطابق جدول كرجسي مورگان انتخاب گرديد. براي گردآوري اطلاعات از سه پرسشنامه هوش اجتماعي سيلورا، مارتين يوسن و داهل (2001)، هوش فرهنگي ايرلي و آنگ (2003) و اثربخشي سازمانياستفاده گرديد. روايي پرسشنامه ها بر اساس روايي محتوايي و پايايي آنها نيز بر اساس روش آلفاي كرونباخ به ترتيب 88/0، 89/0 و 95/0 محاسبه گرديده است. براي تجزيه و تحليل داده-ها از شاخص هاي آمار توصيفي و روش هاي آمار استنباطياستفاده شده است. نتايج به دست آمده نشان مي دهد كه ميزان هوش اجتماعي و اثربخشي سازماني بالاتر از ميانگين آماري است و ميزان هوش فرهنگي در حد متوسط است. بين هوش اجتماعي و مؤلفه پردازش اطلاعات و همچنين هوش فرهنگي و مؤلفه هاي آن با اثربخشي سازماني كاركنان رابطه معنادار وجود دارد. همچنين نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه از طريق پردازش اطلاعات (مؤلفه هوش اجتماعي)، استراتژي و انگيزش (مؤلفه هاي هوش فرهنگي) مي توان اثربخشي سازماني كاركنان را پيش بيني كرد. نتايج آزمون T براي گروه هاي مستقل نشان داد كه بين هوش اجتماعي كاركنان به لحاظ سن و جنس هيچگونه رابطه معناداري وجود ندارد ولي به لحاظ تحصيلات و سابقه خدمت تفاوت وجود دارد. همچنين نتايج نشان داد در ميزان هوش فرهنگي كاركنان به لحاظ سن، جنس و سنوات خدمت تفاوت معناداريوجود ندارد.
  48. بررسي رابطه هوش اجتماعي و هوش فرهنگي با اثربخشي سازماني اداره كل آموزش و پرورش استان ايلام در سال تحصيلي 92-1391
    مريم گيلاني 2013
  49. مقايسه تنيدگي شغلي، عوامل تهديد كننده قلبي- عروقي (كورتيزل، فيبرينوژن، پروتئين واكنش دهنده C)، واماندگي حياتي و ظرفيت هوازي در سه گروه از دبيران زن شهرستان ملاير
    پگاه رشيدي 2013
  50. مقايسه و ارتباط بين سازگاري و سلامت عمومي دانش آموزان ورزشكار و غيرورزشكار دختر مقطع متوسطه شهرستان محلات
    اكرم رئيس صفري 2013
  51. بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني مدل كامرون و كويين با سبك هاي رهبري مديران مدارس راهنمايي شهر مريوان در سال تحصيلي 91-1390
    عبدالله عبدي 2013
  52. بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و توانمندسازي مديران گروه هاي آموزشي در دانشگاه بوعلي سينا براساس مدل دنيسن- اسپرتيزر از ديدگاه اعضاي هيأت علمي در سال تحصيلي 91-1390
    طاهره والايي امجد 2012
  53. ارزشيابي كيفيت دروني دانشگاه هاي الكترونيك ايران مطالعه موردي دانشگاه جامعه المصطفي قم و علوي حديث شهر ري سال 91-90
    مهدي حاجي احمدي 2012
  54. بررسي و مقايسه رابطه بين ابعاد جو سازماني و استقرار مديريت دانش در دانشگاه هاي بوعلي سينا و آزاد اسلامي همدان در سال تحصيلي 91-1390
    فاطمه اقبال مهران 2012
  55. بررسي و مقايسه رابطه بين ابعاد جو سازماني و عوامل استقرار مديريت دانش در دانشگاههاي بوعلي سينا و آزاد اسلامي همدان در سال تحصيلي 91-1390
    فاطمه اقبال مهران 2012
    هدف پژوهش حاضر شناسايي و مقايسه رابطه بين ابعاد جو سازماني و عوامل مؤثر بر استقرار مديريت دانش در دانشگاه هاي بوعلي سينا و آزاد اسلامي همدان از ديدگاه اعضاي هيئت علمي در سال تحصيلي 91-90 بوده است. روش بررسي اين مطالعه توصيفي از نوع همبستگي بود و جامعه آماري را كليه اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي بوعلي سينا 389 نفر( 45 نفر زن و 344 نفر مرد)و دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان 229نفر( 53 نفر زن و 176نفر مرد) تشكيل داده است. نمونه آماري با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي– نسبي و بر اساس جدول برآورد حجم نمونه كرجسي و مورگان در دانشگاه بوعلي سينا197 نفر ( 21نفر زن و 176 نفر مرد) و در دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان 144 نفر( 20نفرزن و 124 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات دو پرسش نامه بود1- پرسش نامه استاندارد جو سازماني(هالپين و كرافت1962 )كه شامل ويژگي هاي صميميت، علاقه مندي، روحيه گروهي، مزاحمت، نفوذ و پويايي، ملاحظه گري، كناره گيري و تاكيد بر توليد است2- پرسشنامه محقق ساخته مديريت دانش كه شامل ويژگي هاي تكنولوژي اطلاعاتي، فرهنگ سازماني، يادگيري سازماني و منابع انساني مي باشد. روايي ابزارها از طريق روايي محتوايي و صوري و ميزان پايايي آنها از طريق آلفاي كرونباخ به ترتيب شامل: 946/0 و939/0محاسبه گرديد. داده هاي اخذ شده از نمونه هاي پژوهش با استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي و روش هاي آمار استنباطي همچون ضريب همبستگي پيرسون،آزمون t تك نمونه اي، آزمونt گروه هاي مستقل، و آزمون كالموگروف – اسميرونوف براي تجزيه و تحليل شده است. در ضمن كليه ي عمليات آماري بوسيله ي نرم افزار16Spss. انجام شد. يافته هاي اين مطالعه نشان مي دهد كه بين جو سازماني و استقرار مديريت دانش در دانشگاه هاي بوعلي سينا و آزاد اسلامي همدان رابطه مثبت و معنادار (571/0=r) در سطح 05/0 وجود دارد. هم چنين به جزمولفه ي مزاحمت بين ديگر ابعاد جو سازماني با استقرار مديريت دانش در سطح 05/0a= ارتباط مثبت و معنادار آماري وجود دارد.
  56. بررسي رابطه بين كيفيت زندگي كاري با سلامت روان و فرسودگي شغلي كاركنان اداره كل آموزش فني و حرفه اي استان همدان در سال 91-1390
    پريسا ويسي 2012
  57. بررسي رابطه بين عدالت سازماني ادراك شده با رضايت شغلي و تعهد سازماني دبيران مدار متوسطه دولتي شهر همدان در سال تحصيلي 91-90
    نفيسه حجاري 2012
  58. بررسي رابطه بين مهارت هاي سه گانه مديران با ميزان كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده در مدارس راهنمايي شهر همدان از ديدگاه معلمان در سال تحصيلي 91-90
    سهيلا قلي زاده 2012
  59. رابطۀ بين مهارت هاي سه گانه مديران با ميزان كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده از ديدگاه معلمان مدارس راهنمايي شهر همدان درسال تحصيلي 91-1390
    سهيلا قلي زاده 2012
    پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطۀ بين مهارت هاي سه گانه مديران با ميزان كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده درمدارس انجام شده است.روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است ، جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس راهنمايي شهر همدان در سال تحصيلي 91-90است كه براساس جدول كرجسي و مورگان وبا استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي 278 معلم انتخاب شدند.كه از اين تعداد (125 نفر معلم مرد و153 نفر معلم زن )مي باشد . ابزار جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامۀ محقق ساخته مهارت هاي سه گانه مديران با 43 سؤال و پرسشنامۀ كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده بر اساس مدل بنچمارك كه توسط يارمحمدزاده در سال 1385 با 37 سؤال جهت سنجش پنج اصل سازمان يادگيرنده مي باشد . روايي ابزارها از طريق روايي محتوايي وضريب پايايي با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 99/0 براي پرسشنامۀ مهارت هاي سه گانه و 98/0 براي پرسشنامۀ سازمان يادگيرنده به دست آمد. داده هاي پژوهش در دو سطح آمار توصيفي(فراواني ، درصد ، ميانگين و انحراف معيار) و استنباطي ( ضريب همبستگي، آزمون t ، تحليل واريانس يك طرفه و رگرسيون چند متغيره) مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت.يافته ها نشان داد كهوضعيتمهارت هاي سه گانه مديران وهمچنين ميزان كاربستمؤلفه هايسازمانيادگيرندهدرمدارس مورد مطالعهبالاتر از حد متوسط ميباشد بين ميزان مهارت هاي سه گانه مديران و كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده همبستگي مثبت و معنادار (836/0= r ) در سطح 1% وجود دارد همچنين ميزان گرايش مديران به( قابليت شخصي ،الگوهاي ذهني ،آرمان مشترك ، يادگيري تيمي و تفكر سيستمي ) از طريق مهارت هاي سه گانه آنها قابل پيش بيني مي باشد. در ضمن نتايج تحقيق نشان داد متغير مهارت هاي سه گانه ميزان كاربست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده را تبيين مي كنند.
  60. بررسي سبك رهبري و هوش هيجاني مديران و رابطه آن با رضايت شغلي معلمان مدارس ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 91-1390
    جواد حسني 2012
  61. بررسي رابطه بين سلامت سازماني و اثربخشي مديران مدارس متوسطه شهر همدان در سال تحصيلي 90-89
    رضا خزايي 2012
  62. بررسي رابطه بين سلامت سازماني و اثربخشي مديران مدارس متوسطه شهر همدان در سال تحصيلي 90 – 1389
    رضا خزايي 2012
    پژوهش حاضر با هدف « برررسي رابطه بين سلامت سازماني و اثربخشي مديران مدارس متوسطه شهر همدان» صورت گرفته است. اين پژوهش ازنوع تحقيقات كاربردي بوده و به روش توصيفي - همبستگي انجام شده است. ويژگي هاي هفت گانه يگانگي نهادي ، نفوذ مدير در مقامات مافوق ، مراعات ، ساخت دهي ، حمايت منابع و تاكيد علمي به عنوان مولفه هاي اصلي در سنجش سلامت سازماني مدارس بوده است. هم چنين جهت سنجش اثربخشي مدارس ازمدل اثربخشي تالكوت پارسونز استفاده شده است. كه در اين مدل اثربخشي سازماني داراي چهار مولفه اصلي ( انطباق ، تحقق هدف ، انسجام و پايداري در حفظ الگوها ) و شانزده شاخصه مي باشد. جامعه آماري پژوهش را كليه معلمان شاغل درمدارس متوسطه نواحي يك و دو شهر همدان در سال تحصيلي 90 – 1389 تشكيل مي دهد كه تعداد آن ها 1330 نفر بوده است. از ميان اين تعداد بر اساس فرمول كوكران و جدول كرجسي و مورگان نمونه اي به حجم 300 آزمودني به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شد.ابزار گردآوري داده ها دوپرسشنامه است. پرسشنامه استاندارسلامت سازماني (OHI) هوي و همكاران (1991 ) كه از سوي دانشگاه نيوجرسي ارائه شده است و پرسشنامه اثربخشي مدارس كه محقق ساخته بوده و بر اساس مدل پارسونز طراحي گرديده است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات و داده ها از برخي شاخص هاي آمار توصيفي شامل فراواني، درصد ميانگين و انحراف استاندارد و از شاخص هاي آمار استنباطي شامل آزمون t ،ضريب همبستگي پيرسون ، تحليل واريانس يك طرفه و رگرسيون چند متغيره و با نرم افزار SPSS استفاده گرديد.
  63. بررسي فرهنگ سازماني آموزش و پرورش ناحيه يك شهر همدان از ديدگاه دبيران دوره متوسطه با تأكيد بر مدل دنيسون در سال تحصيلي 89-90
    فاطمه نوروزي 2011
  64. بررسي رابطه بين سلامت سازماني و تعهد سازماني دبيران مدارس راهنمايي دولتي شهر همدان در سال تحصيلي 90-89
    پروين قربانيان 2011
  65. بررسي رابطه بين هوش هيجاني با راهبردهاي مديريت تعارض مديران مدارس متوسطه دولتي شهر كرج در سال تحصيلي 90-89
    سميرا روزبهاني 2011
  66. بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و ادراك توانمندي مديران مدارس متوسطه شهر همدان در سال تحصيلي 1390-1389
    معصومه اخوندي 2011
    هدف پژوهش حاضر، تعيين رابطه فرهنگ سازماني با ادراك توانمندي مديران مدارس متوسطه شهر همدان بوده است. روش بررسي از نوع مطالعات توصيفي- همبستگي است و جامعه آماري شامل 113نفر از مديران مي باشند كه از اين تعداد 92 نفر با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب شدند. براي گردآوري داده ها از دو پرسشنامه فرهنگ سازماني(با35سوال كه براساس مفاهيم رابينز طراحي شده) و پرسشنامه استانداردادراك توانمندي (با20 سوال كه براساس مدل وتن و كمرون طراحي شده) استفاده گرديد. داده ها با استفاده از آمار استنباطي همچون ضريب همبستگي پيرسون، آزمونTتك گروهي و آزمونF مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها نشان داد بين فرهنگ سازماني و ادراك توانمندي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. همچنين در بين شاخص هاي فرهنگ سازماني به جز توجه به اعضاء و نوع سبك رهبري، ساير شاخص ها رابطه مثبت و معني داري با ادراك توانمندي داشتند.
  67. رابطه بين خلاقيت و هوش هيجاني مديران با ميزان كار بست مؤلفه هاي سازمان يادگيرنده در مدارس راهنمايي و متوسطه دولتي شهر اراك در سال تحصيلي 91-1390
    ايمان كريمي 2011