Faculty - دانشکده علوم انسانی

Faculty - دانشکده علوم انسانی

P.H.D dissertations

نیاز به ارزشیابی برای یادگیری: سواد ارزشیابی اساتید زبان تخصصی و وضعیت آموزش زبان تخصصی در دانشگاه های ایران
2022
این مطالعه میزان سواد سنجش اساتید زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک (EAP) یا زبان تخصصی، باورهای آنها در مورد ارزشیابی، شیوه های واقعی ارزیشابی کلاس درس و دلایل عدم تطابق احتمالی را بررسی کرد. این مطالعه همچنین نیازهای دانشجویان و اساتید ایرانی را در کلاس های زبان تخصصی مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این، به دنبال درجه رضایتمندی فراگیران از آموزش و ارزشیابی زبان تخصصی بود. همچنین، این مطالعه به بررسی مواد و روش های تدریس و ارزشیابی بکار گرفته شده در کلاس های زبان تخصصی ایران پرداخته است. داده ها از طریق پرسشنامه های نیازسنجی (سودمند افشار و موثق، 1395)، پرسشنامه سواد سنجش (مرتلر، 2003)، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، چک لیست مشاهده کلاس درس و یادداشت های میدانی به دست آمده از نمونه ای متشکل از 436 دانشجوی دانشگاه جمع آوری شد. سی نفر از دانشجویان در مصاحبه شرکت کردند. 27 نفر از اساتید زبان و 23 نفر از اساتید دروس تخصصی از جمله مهندسی، علوم پایه، علوم پزشکی و غیره که از این تعداد 28 نفر در فرآیند مصاحبه و مشاهده شرکت کردند نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه ترکیبی توصیفی متوالی، داده ها به صورت کمی و کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آن نشان داد که بین نیازهای دانش آموزان و اساتید بیشتر در گوش دادن و دستور زبان تفاوت معناداری وجود دارد و آنها درک نسبتاً مشابهی از نیازها داشتند. در مهارت های خواندن، صحبت کردن و نوشتن نزدیک به نیمی از دانش آموزان از روش های تدریس و ارزشیابی راضی نبودند. همچنین 50 درصد از اساتید از کتاب های سمت (سازمان مطالب و تدوین کتاب علوم انسانی دانشگاه ها) و 35.7 درصد از جزوه استفاده کردند. علاوه بر این، 93 درصد از اساتید زبان تخصصی از اصول روش ترجمه گرامر(GTM) در آموزش خود استفاده کردند. یافته ها همچنین نشان داد که تنها تعداد کمی از اساتید زبان تخصصی سواد ارزشیابی و سنجش داشتند و رشته تحصیلی، مدرک دانشگاهی و دوره های آموزشی ارزشیابی پیش بینی کننده های آماری معنادار سواد ارزیابی اساتید زبان تخصصی بودند. ناسازگاری بین باورها و عقاید در مورد ارزشیابی و شیوه های ارزشیابی در هر دو گروه اساتید یافت شد که دلایل متعددی برای آنها توسط شرکت کنندگان ذکر گردید. یافته های مطالعه حاضر ممکن است درک ما را از اهمیت ارزشیابی زبان تخصصی ، سواد ارزشیابی و ع
ثبتِ تأملی وقایع مدرسان ایرانی زبان انگلیسی و تـأثیر آن بر رشد حرفه ای و تقویت هویت حرفه ای آنها
2020
پژوهش حاضر میزان آشنایی مدرسان زبان انگلیسی ایرانی با ثبت تأملی وقایع ، میزان کمک کارگاه آگاهی سازی تعاملی به ثبت تأملی وقایع فردی و گروهی و دیدگاه شرکت کننده ها به موانع ثبت تأملی وقایع و همچنین میزان کمک کارگاه آگاهی سازی تعاملی به تدریس کلی مدرسان، رشد حرفه ای آنها و رشد هویت حرفه ای آنها بررسی کرده است. این پژوهش به صورت کیفی انجام شده است که داده های آن از طریق مصاحبه و ثبت وقایع وسط شرکت کنندگان جمع آوری شده است. بدین جهت، 30 مدرس ایرانی در مصاحبه ای رو در رو شرکت کردند. سپس، از آنها درخواست شد که یک ثبت تأملی وقایع به صورت فردی ویک ثبت تأملی وقایع به صورت جمعی قبل و بعد ازیک کارگاه هشت جلسه ای آگاهی سازی درجهت تدریس تأملی و نحوه ی ثبت تأملی وقایع داشته باشند.این کارگاه بر اساس چهارچوب پیشنهادی ریچاردز (1995) و محتوایی برگرفته از مطالعه ی سودمند افشار )در حال چاپ( برگزار شد. داده های جمع آوری شده از طریق شیوه ی گراندد تئوری استقرایی )نظریه زمینه ای( تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که آشنایی شرکت کننده های این پژوهش با ثبت تأملی وقایع که قبل از شرکت در کارگاه بالا نبود ، بعد از آن بالا رفت و بعد از دو هفته اثری پایدار داشت. علاوه بر این، دیدگاه شرکت کنندگان نسبت به موانع ثبت تأملی وقایع به سه دسته ی موارد مربوط به مؤسسه ، موارد مربوط به مدرسان، و موارد مربوط به سیستم آموزشی تقسیم شدند. همچنین یافته ها ی پژوهش حاکی از آن است که این کارگاه بر رشد حرفه ای و رشد هویت حرفه ای مدرسان که نتایج آن از طریق مصاحبه نیم ساختار یافته جمع آوری شد از طرق مختلف تـأثیر داشت. سیاست گذاران آموزش زبان انگلیسی و همچنین مدرسان دوره های تربیت مدرس با سیستم آموزشی مشابه، می توانند از نتایج این پژوهش بهره بگیرند.
بررسی آگاهی انتقادی معلمان زبان انگلیسی و ایجاد هویت انتقادی آنها
2019
این پژوهش در دو فاز طراحی و اجرا شد. در وهله اول، این پژوهش سطح فعلی آگاهی انتقادی معلمان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و همچنین نظرات آنها پیرامون بافت آموزشی که در آن تدریس میکنند و نیز نظر آنها در مورد کارهایی که باید انجام دهند تا آگاهی انتقادی آنها افزایش یابد را مورد بررسی قرار داد. این مطالعه همچنین یه بررسی اینکه چگونه مولفه هایی مانند نقش جنسیت، سن، مدرک تحصیلی، سابقه تدریس و محل کار در آگاهی انتقادی شرکت کنندگان پژوهش تفاوت ایجاد کرد پرداخت. بر اساس ادبیات مربوطه و نیز پرسشنامه های موجود، پرسشنامه ای تدوین گردید که شامل 21 مولفه میشد که متشکل از سه عامل بود. که با استفاده از روش های آماری پیشرفته ای مانند تعیین عاملی تاییدی روایی آن محاسبه شد. سپس پرسشنامه توسط 913 معلم زبان مشغول به کار درموسسات مختلف پر شد. نتایج حاکی از آن بود که در کل سطح فعلی آگاهی انتقادی معلمان بالاتر از متوسط بود اما آنها معتقد بودند که محیط آموزشی که در آن تدریس میکنند آگاهی انتقادی را تشویق و تایید نمیکند. همچنین بر خلاف انتظارات،نتایج نشان داد که مدرک تحصیلی معلمان را با توجه به آگاهی انتقادی آنها تمییز نمیداد و نیز جنسیت متغیری بی اثر در این زمینه بود. از 913 نفری که پرسشنامه را پر کرده بودند، سیزده نفر در فاز دوم تحقیق شرکت کردند که ابتدا از آنها مصاحبه ای گرفته شد، سپس در دوره ی تربیت انتقادی معلم شرکت کردند و در انتها دوباره در دو مرحله مصاحبه شدند. همچنین معلمین در سه مرحله مورد مشاهده قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که شرکت کنندگان دوره تربیت انتقادی را کاملا در تضاد با انتظارات خود از یک دوره ی تربیت معلم و متفاوت با تمامی دوره هایی که در آنها شرکت کرده بودند میدیدند. در حالی که خود معلمین معتقد بودند که دید آنها نسبت به حرفه شان در نتیجه شرکت در دوره تربیت انتقادی تغییز کرده ؛ اما در عمل همانگونه که مشاهده شد، تغییرات چندانی در شیوه تدریس اکثر معلم ها دیده نشد که میتوان دلیل آن را به عوامل بازدارنده ای که معلمین مطرح کردند ربط داد. در نهایت تحلیل داده ها نشانگر ظهور مشخصه های انتقادی در هویت حرفه ای معلمین بود.
طراحی، اجرا و ارزیابی یک دوره ی رشد حرفه ای جهت معلمان زبان انگلیسی ایران
2018
هدف از انجام این مطالعه، طراحی یک دوره ی ضمن خدمت بلند مدت جهت رفع نیازهای اخیر مربوط به رشد حرفه ای معمان زبان انگلیسی ایران است. به همین منظور، جهت شناسایی نیازهای رشد حرفه ای آنها، از 432 معلم مشغول به خدمت در دبیرستان های دوره ی اول متوسطه سراسر کشور وابسته به وزارت آموزش و پرورش، نیاز سنجی انجام شد. در واقع، نیازهای رشد حرفه ای معلمان، توسط پرسشنامه ای استاندارد و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نیازسنجی نشان دادند که دوره های ضمن خدمت معمولأ با بهره گیری از روش های سنتی مانند کارگاه های غیر تعاملی و روش خود خوان به معلمان ارائه می گردند. همچنین، محتوای دوره های ضمن خدمتی که به معلمان ارائه می گردد با نیازهای واقعی آن ها هم خوانی ندارد زیرا خود معلمان به ندرت در انتخاب محتوای دوره ها دخیل هستند. به علاوه، نتایج نشان داد که در حالیکه دوره های ضمن خدمت معمولأ با بهره گیری از روش های سنتی به معلمان ارائه می گردند، خود معلمان روش های تعاملی و مشارکتی مانند کارگاه های تعاملی، گروه مطالعاتی معلمان، یادگیری برخط، بازدید از کلاس همکار هم سطح و بازدیدکلاس توسط همکار با تجربه تر را جهت رشد حرفه ای خود مفید تر می دانند. با بهره گیری از نتایج این مطالعه، ترکیبی از روش های تعاملی در قالب دوره ی ضمن خدمت بلند مدت جهت رشد حرفه ای معلمان انگلیسی طراحی گردید و در مدارس مختلف یکی از شهر کرمانشاه، به اجرا گذاشته شد. سپس، میزان تأثیر گذاری دوره بر رشد حرفه ای معلمان، توسط روش های گوناگون جمع آوری داده (پرشسنامه، مصاحبه نیمه ساختار یافته، و بحث گروهی متمرکز) از افراد مختلف (معلمان، ناظران کلاس معلمان زبان انگلیسی، و مدرسان دوره های ضمن خدمت)، مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه، میزان تأثیر دوره بر پیشرفت دانش آموزان در درس زبان انگلیسی، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج ارزشیابی دوره نشان داد که دوره های ضمن خدمتی که بر اساس نیاز سنجی جامع و نظام مند از معلمان، طراحی و اجرا می شوند، تأثیر بسزایی بر دانش حرفه ای آنها و همچنین عملکرد آن ها دارد. یکی دیگر از یافته های این پژوهش در خصوص شیوه ی ارائه ی مطالب در دوره های ضمن خدمت، این بود که احتمال موفقیت روش هایی که در معلمان و متخصصان روحیه ی همکاری و همیاری ایجاد می کنند، بیشتر از دیگر روش هاست. همچنین، به منظور موفق

Master Theses

بررسی ارتباط بین خودمختاری، تفکر بازتابی، نیازهای روانشناختی بنیادین، سرمایه اجتماعی و یادگیری زبان دوم در زبان-آموزان ایرانی
2021
برای مشاهده رابطه میان استقلال، تفکر بازتابی، ارضای نیازهای روانشناختی بنیادین، سرمایه اجتماعی، و فراگیری زبان دوم، طرح تحقیقاتی همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این مطالعه، استقلال، تفکر بازتابی، ارضای نیازهای روانشناختی بنیادین و سرمایه اجتماعی متغیرهای مستقل و فراگیری زبان دوم، متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. 200 زبان آموز از آموزشگاههای زبان همدان، در ایت مطالعه شرکت کردند. سن شرکت کنندگان 18 تا 30 بود و بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های استقلال، تفکر بازتابی، ارضای نیازهای روانشناختی بنیادین و سرمایه اجتماعی، به شرکت کنندگان داده شد. بعلاوه، محققان برای فراگیری زبان دوم میانگین نمرات نهایی سه ترم متوالی زبان آموزان را جمع آوری کردند. یافته های مطالعه نشان داد که هر چهار متغیر مستقل مطالعه (استقلال، تفکر بازتابی، ارضای نیازهای روانشناختی بنیادین و سرمایه اجتماعی) با فراگیری زبان دوم در زبان آموزان ایرانی ارتباط معنادار و مستقیم دارند و از بین آنها سرمایه اجتماعی قوی ترین پیش بینی کننده فراگیری زبان دوم است.
بررسی رضایت شغلی، هدفمندی، سواد فناوری، سرمایه اجتماعی، مدرک دانشگاهی، جنسیت و عملکرد شغلی معلمان ایرانی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی با روش مدلسازی معادلات ساختاری
2020
مطالعه پیش رو به بررسی رابطه بین رضایت شغلی، هدفمندی، سواد فناوری، سرمایه اجتماعی و عملکرد شغلی معلمان ایرانی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، با بهره گیری از روش مدلسازی معادلات ساختاری، پرداخته است. در مجموع 218 معلم (122 زن و 96 مرد؛ 74 کارشناس و 144 کارشناس ارشد) از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موسسات خصوصی آموزش زبان در شهرهای مختلف ایران، عمدتاً تهران و همدان، به تدریس زبان انگلیسی اشتغال داشتند. ابزارهای مورداستفاده جهت جمع آوری داده عبارتند از: (الف) پرسشنامه معلمان موفق ایرانی زبان انگلیسی توسط معافیان، استوار، گریفیتس و هاشمی (2019) جهت ارزیابی عملکرد شغلی، (ب) پرسشنامه رضایت شغلی معلمان ایرانی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی توسط سودمند افشار و دوستی (2015) بمنظور سنجش رضایت شغلی، (ج) پرسشنامه حصول اهداف توسط بارانیک، بارون و فینی (2007) برای اندازه گیری هدفمندی در حرفه تدریس، (د) پرسشنامه سواد فناوری آموزشی توسط آلبیرینی (2006) جهت سنجش سواد فناوری، و (ه) پرسشنامه سرمایه اجتماعی توسط اونیکس و بولن (2000) بمنظور ارزیابی سرمایه اجتماعی. ابتدا به ساکن، شاخص های مدل پیشنهادی حکایت از برازشی غیرقابل قبول و درنتیجه مدلی غیرقابل قبول داشت. جهت اصلاح مدل پیشنهادی، روابط غیرمعنادار از مدل حذف شدند؛ نتایج حاصله نشان داد که شاخص های مدل اصلاحی، به شاخص هایی مناسب تر و قابل قبول تبدیل شدند، و درنتیجه مدل خوبی حاصل شد. بمنظور بهبود هرچه بیشتر مدل اصلاحی، تلاش شد تا متغیرهای دیگری شناسایی و وارد مدل اصلاحی گردند که روابط معناداری با متغیرهای موجود دارند (یعنی جنسیت و مدرک دانشگاهی). طبق نتایج، شاخص های مدل نهایی (عملکرد شغلی به عنوان متغیر ملاک، و رضایت شغلی، هدفمندی، سواد فناوری، سرمایه اجتماعی، جنسیت و مدرک دانشگاهی به عنوان متغیر پیش بینی کننده) برازشی کامل و دستیابی به مدلی بسیار خوب جهت توضیح داده ها (Chi-square/df = 1.66; GFI = .96; RMSEA = .06; CFI = .91; and PCFI = .52) را نشان می دهند. همچنین، رضایت شغلی به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده ی عملکرد شغلی معلمان ایرانی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در این مطالعه شناسایی شد.
بررسی رابطه بین آگاهی انتقادی فرهنگی،هویت سازمانی،خود کارآمدی،آموزش تأملی و عملکرد شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری
2020
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین آگاهی انتقادی فرهنگی،هویت سازمانی، حس کارآمدی،آموزش تأملی و عملکرد شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری می پردازد.بدین منظور، 300 معلم ایرانی زبان انگلیسی در موسسات زبانهای خصوصی مختلف در استان های کرمانشاه و همدان براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی آگاهی انتقادی فرهنگی) عطایی، بابایی، تقی پور بازرگانی ، 2017 (، پرسشنامه ی سنجش مقیاس حس کارآمدی معلمان )اکبری و عابد نیا، 2009 (، پرسشنامه هویت سازمانی )عظیمی 2012 ( و پرسشنامه آموزش تاملی) اکبری، بهزاد پور و دادوند ( را تکمیل کردند. هم چنین، به منظور ارزیابی عملکرد شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی، پرسشنامه ی ویژگی های معلمان موفق)معافیان و پیش قدم، 2009 ( در میان 1500 زبان آموز زبان انگلیسی از کلاسهای همان معلمان به صورت تصادفی توزیع شد. برای تحلیل داده ها، از روش آماری مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایح حاصل از این پژوهش نشان داد که تمام متغییر های مذکور در خصوص معلمان به جز متغییر آگاهی انتقادی فرهنگی عملکرد شغلی آن ها را پیش بینی میکند.علاوه بر این، نتایج بیانگر این بود که متغییر حس کار آمدی معلمان در پیش بینی عملکرد شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی تاثیر گذارتر هست. با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش، افزایش آگاهی انتقادی فرهنگی،هویت سازمانی، حس کارآمدی،آموزش تأملی به منظور افزایش عملکرد شغلی معلمان ایرانی زبان انگلیسی توصیه می شود.
بررسی رابطهی بین هویت حرفهای، هویت سازمانی، خودکارآمدی، رضایت شغلی، استفاده ازراهبردهای انگیزشی و عملکرد شغلی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی: مدل سازی معادلات ساختاری
2020
سیستم های آموزشی نقش مهمی در پیشرفت یک جامعه دارند. از آنجا که معلمان به عنوان اجزای اساسی در سیستم آموزشی شناخته می شوند، عملکرد بالای آنها برای بهبود و توسعه آموزش اجتناب ناپذیر است. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط بین هویت حرفه ای، هویت سازمانی، خودکارآمدی ، رضایت شغلی ، استفاده از راهبردهای انگیزشی و عملکرد شغلی معلمان صورت گرفته است. دویست معلم ایرانی زبان انگلیسی به همراه هزارو چهارصد دانش آموزانشان در این مطالعه شرکت کردند. ابزارهای پژوهش که توسط معلمان تکمیل شد شامل پرسشنامه هویت حرفه ای معلمان )لیو ، 2008 ( ، پرسشنامه هویت سازمانی معلمان )عظیمی، 2012 ،) مقیاس خودکارآمدی معلمان)تشنن موران و ولفولک ، 2001 (، پرسشنامه رضایت شغلی معلمان )سودمند افشار و دوستی، 2016 ،) پرسشنامه راهبردهای انگیزشی )چنگ و دورنیه، 2007 ( بود. سپس پرسشنامه معلمان موفق انگلیسی ایرانی )معافیان ، استووار ، گریفیتس و هاشمی ، 2018 ( توسط شرکت کنندگان دانش آموز برای ارزیابی عملکرد شغلی معلمان خود پرشد. مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی روابط علتی دربین متغیرها به کارگرفته شد.نتایج نشان داد که هر پنج متغیرمستقل مطالعه رابطه مثبت ومعناداری با عملکرد شغلی معلمان دارند. علاوه بر این ، مشخص شد که رضایت شغلی قوی ترین پیش بینی کننده عملکرد شغلی معلمان است
A Large-Scale Investigation into Language Learning Strategies Adopted by Successful and Less Successful Iranian EFL Learners and the Impact of Strategy Instruction on the Less Successful Learners’ L2 Achievement
2019
The present study explored Iranian EFL learners’ language learning strategy use and the impact of language learning strategy instruction on their L2 achievement. To this end, 1608 junior and senior EFL students participated in the study by completing Strategy Inventory for Language Learning (SILL) developed by Oxford (1990). Also, 30 participants, selected from among the participants of the study, sat a semi-structured interview. Moreover, 40 less successful EFL learners were selected to take part in the experimental phase of the study. The results obtained from descriptive statistics revealed a) Iranian EFL learners tended to adopt cognitive strategies most and compensation and memory strategies least, b) successful learners preferred metacognitive strategies most and cognitive strategies least, c) less successful learners used cognitive strategies most and memory and compensation strategies least, d) cognitive and compensation strategies were found to be the most and the least frequently used sub-categories of language learning strategies by all the participants of the study respectively, and e) Iranian EFL learners, overall, and successful learners were both medium strategy users. However, the less successful participants reported using language learning strategies with a relatively lower frequency. Moreover, the results of chi-square analyses indicated that there existed a significant difference between successful and less successful learners on their frequency of use of language learning strategies. Furthermore, the results of two Independent Samples t-tests and two separate Paired Samples t-tests showed that explicit strategy instruction had a significant positive effect on L2 achievement of less successful Iranian EFL learners as the participants in the experimental group significantly outperformed their counterparts in the control group.
Exploring Iranian EFL Teacher's Perceptions of and Barriers to Professional Development
2018
The present study aimed at exploring Iranian EFL teachers’ perceptions of and barriers to professional development. To this end, 200 EFL teachers teaching at private language institutes in Sannandaj, Bijar, Hamedan, and Tabriz were selected as the participants of the study. First, a semi-structured interview was conducted with 50 participants of the study based on which two questionnaires of teachers’ Perceptions of PD (PDPQ) and Barriers to Teachers’ PD (BTPDQ) were developed and pilot tested with 82 similar EFL teachers to ensure the validity and reliability of the newly constructed instruments. They were then distributed among the participants of the study. The results of descriptive statistics of PDPQ revealed that participants have already attended teacher training course (TTC) ,as a method of PD, most frequently. The results of descriptive statistics of PDPQ revealed that the participants’ most prominent perceptions were found to be PD’s help in enhancing their pedagogical knowledge, improving students’ outcomes, and understanding weak and strong points of the teachers themselves and their colleagues. The results of descriptive statistics of BTPDQ also revealed that lack of motivation, lack of collegial support, and lack of organized plans for PD in language institutes were among the most prominent barriers impeding teachers’ PD. Furthermore, the results of Chi-square analyses indicated that there existed a significant difference between high-experienced and low-experienced teachers in terms of their perceptions towards PD. The results of the current study might contribute to policy makers and managers of language institutes to establish PD activities for their teachers which may lead in learners’ improvement in learning.
عنوان: بررسی رابطه ی بین تمایل به برقراری ارتباط زبانی، خودکارآمدی، خودتنظیمی و توانایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی
2018
چکیده: هدف از مطالعه ی حاضر بررسی رابطه ی بین تمایل به برقراری ارتباط زبانی، خودکارآمدی، خودتنظیمی و توانایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه ی تمایل به برقراری ارتباط زبانی تهیه شده توسط مک این تایر، بیکر، کلمنت و کانراد (2001)، پرسشنامه ی خودکارآمدی طراحی شده ی اریکسون، سوکاپ، نونان و گرن (2016)، پرسشنامه ی خودتنظیمی تهیه شده توسط اونیل و هرل (1998) و تکلیف دوم مهارت نوشتاری آیلتس آکادمیک کمبریج بودند. داده های این تحقیق از 200 زبان آموز ایرانی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی در آموزشگاه های زبان انگلیسی همدان و سنندج گردآوری شد. اگرچه نوع مطالعه در اصل همبستگی و کمی بود که شامل تکنیکهای تحلیل داده ای مانند همبستگی اسپیرمن، همبستگی چندگانه و رگرسیون چندگانه بود، اما از یک روش ترکیبی هم استفاده شد. یعنی علاوه بر پرسشنامه ی مقیاس لیکرت، به منظور ترکیب تفسیر داده ها (Triangulation)، در این پژوهش از مصاحبه ای نیمه ساختاریافته که با 30 نفر از آزمودنی های تحقیق که به طور تصادفی انتخاب شده بودند نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه ی مثبت معنا داری بین تمایل به برقراری ارتباط زبانی و توانایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی وجود دارد. همچنین یک همبستگی مثبت معناداری بین خودکارآمدی و توانایی نوشتاری آزمودنی ها یافت شد. به علاوه، نتایج حاکی از این بود که خودتنظیمی و توانایی نوشتاری افراد حاضر در مطالعه، ارتباط معنا دار مثبت داشتند. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد تمایل به برقراری ارتباط زبانی، قوی ترین پیش بینی کننده ی توانایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بود که این یافته با یافته های تحلیل محتوایی مصاحبه ی نیمه ساختاریافته که قبلا ذکر شد تایید گردید. تحلیل عمیق نتایج و بحث آن در پایان نامه ارائه می شوند.
بررسی رابطه بین رشد حرفه ای، آموزش تأملی، خود کارآمدی و عملکرد شغلی مدرسان زبان انگلیسی
2017
چکیده: تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین رشد حرفه ای، آموزش تأملی، خود کارآمدی و عملکرد شغلی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی، وهمچنین تاثیر احتمالی اطلاعات فردی از جمله جنسیت بر نگرش آنان نسبت به متغییر های فوق صورت گرفت. بدین منظور، 150 مدرس سطح پیشرفته زبان انگلیسی به پرسشنامه های آموزش تأملی زبان انگلیسی تهیه شده توسط اکبری، بهزادپور و دادوند(2010)، حس خودکارآمدی معلم تهیه شده توسط تچمن موران و هوی (2001) و پرسشنامه ی ملزومات پیشرفت شغلی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی تهیه شده توسط سودمند افشار، فاضلی منیع و دوستی(2017) پاسخ دادند. به علاوه، تعداد 550 نفر از زبان آموزان مدرسان مذکور به پرسشنامه ی ویژگی مدرسان موفق زبان انگلیسی تهیه شده توسط معافیان و پیشقدم (2009) نیز پاسخ دادند. همچنین به منظور درک و بررسی عمیق تر از اطلاعات بدست آمده توسط آمار کمی، یک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته نیز توسط محقق مورد تهیه و تدوین قرار گرفت که به وسیله آن تعداد 30 نفر از معلمان مورد مصاحبه قرار گرفتند . نتایج تحلیل داده ها ازطریق شش ضریب همبستگی پیرسون، یک رگرسیون چند گانه و چهار تی تست نمونه مستقل اجرا شد. نتایج بدست آمده از طریق شش ضریب همبستگی پیرسون نشانگر رابطه معنی داری بین: الف) آموزش تأملی و عملکرد شغلی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی، ب) خود کارآمدی و عملکرد شغلی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی، ج) نگرش مدرسان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به رشد حرفه ای و عملکرد شغلی ایشان، د) آموزش تأملی و خود کارآمدی مدرسان ایرانی زبان انگلیسی، و) خود کارآمدی و نگرش مدرسان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به رشد حرفه ای، و ه) آموزش تأملی و نگرش مدرسان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به رشد حرفه ای، بود. به علاوه نتایج یک رگرسیون چند گانه نشان داد که خود کارآمدی قویترین عامل پیش بینی کننده ی میزان عملکرد شغلی مدرسان زبان انگلیسی می باشد. همچنین، نتایج چهار تی تست نمونه مستقل نشان داد که جنسیت تفاوت معناداری بین مدرسان زبان انگلیسی ایرانی از لحاظ دیدگاه آنها نسبت به مبحث آموزش تأملی و خود کارآمدی ایجاد نکرد، اما موجب بروز تفاوت معناداری نسبت به مبحث رشد حرفه ای و عملکرد شغلی ایشان شد . نهایتا، با توجه به نتایج بدست آمده ازآمار کیفی، مدرسان ایرانی زبان انگلیسی همچنین اذعان داشتند که رشد حرفه ای، آموزش تأملی و حس خودکارآمدی معل
ارتباط میان آگاهی فراشناختی از راهبردهای درک شنیداری، هوش هیجانی، خودکارآمدی، سبک های یادگیری و درک شنیداری فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی
2017
students' metacognitive awareness metacognitive awareness of listening strategies, learning styles, emotional intelligence, and self-efficacy seem as some crucial factors affecting listening comprehension. The present study of listening strategies, learning styles, emotional intelligence, self-efficacy, and listening comprehension of Iranian EFL learners. To this end, 230 Iranian EFL learners were selected as the participants of the study. The participants included both male (N=80) and female (N= 150) students. The students' age ranged from 21 to 30. For data collection purposes, the students filled out four questionnaires and took an IELTS listening comprehension test. The questionnaires included Metacognitive Awareness of Listening Questionnaire (MALQ) developed by Vandergrift, Goh and Mareschal (2006), Bar-On’s Emotional Quotient Inventory (EQ-i) questionnaire validated for Iranian Context by Soodmand Afshar and Rahimi (2016), Questionnaire of English Self-Efficacy (QESE) developed by Kim, Wang, Ahnb, Bong (2015), and Learning styles Inventory (LSI) developed by Kolb (1985). The results of the Pearson correlation revealed that Iranian EFL learners’ metacognitive strategy awareness was significantly positively correlated with their listening comprehension. That is, higher metacognitive strategy awareness resulted in higher scores in listening comprehension while lower metacognitive strategy awareness led to lower scores in listening comprehension. Higher scores in listening comprehension were associated with higher levels of emotional intelligence and lower scores in listening comprehension were related to lower levels of emotional intelligence. Therefore, emotional intelligence and listening comprehension were found to be significantly positively correlated. Also, as the results indicated, Iranian EFL learners’ self-efficacy and their listening comprehension were positively correlated. In other words, language learners with higher levels of self-efficacy outperfo
باورها و عملکرد معلمان ایرانی انگلیسی به عنوان زبان خارجه
2016
Teachers’ beliefs are more important than their knowledge in determining how to describe tasks and problems. In fact, in comparison to knowledge, beliefs are stronger predictors of behavior Pajares (1992). However, in some occasions teachers do not act based on their beliefs. According to Borg (2003), although teachers’ beliefs do not always agree with their practices, their beliefs should be considered important because teachers’ beliefs affect directly their actual practices. Therefore, the present study investigated the difference between EFL teachers’ beliefs and their actual classroom practices. To this end, 210 Iranian EFL teachers (103 teachers from high schools and 107 from language institutes) participated in the study. The 45-item Likert-scale Beliefs About Language Learning Inventory (BALLI) developed originally by Horwitz, (1985) and validated by Kasraee Nezhad(2014) for the context of Iran and an observation checklist, devised by the researcher on a five-point Likert-scale and expert viewed, comprised the data collection instruments adopted in the current study. The results of matched t-test revealed statistically significant differences between beliefs of Iranian EFL teachers and their actual classroom practices. Moreover, the results of Independent Samples t-test indicated that the two groups of high school and language institute teachers were significantly different with regard to their beliefs on language learning. In addition, the results of Chi-square analysis demonstrated 43 out of 45 specific beliefs were significantly different from their actual classroom practices. In the light of the findings of the present study, educational policy makers and managers in both high schools and language institutes are recommended to introduce ways to raise teachers’ awareness of their beliefs to enhance their efficiency in their actual classroom practices.
بررسی تطبیقی مراحل بلاغی بکاررفته در بخش های متدولوژی وسؤالات پژوهش مقالات علمی زبان شناسی کاربردی منتشرشده داخلی و بین المللی
2016
در سال های اخیر بررسی کلی ژانر و بررسی ویژه حرکات بلاغی موضوع پژوهش زبان شناسی کاربردی بوده است.این پژوهش بر آن بود تا این موضوع را بررسی کند که آیا تفاوت معناداری در میزان رویداد سؤالات پژوهش در بخش مقدمه و تفاوت معناداری درمیزان رویدادمراحل بلاغی بکاررفته دربخش متدولوژی مقالات زبان شناسی کاربردی منتشر شده داخلی و بین المللی وجود دارد. به این منظور 200 مقاله زبان شناسی کاربردی (100 مقاله از هر گروه )از 5 مجله بین المللی فهرست شده تامسون رویترزو 5 مجله ایرانی فهرست شده ISCانتخاب شد. پس از تحلیل بخش های مقدمه و متدولوژی به ترتیب بر اساس مدل 2004 CARSسوایلز ومدل حرکات بلاغی 2006 لیم و استفاده از یک پرسشنامه نیمه ساخته توسط پژوهشگر و تأیید شده دو متخصص ارشد ایرانی و خارجی در زبان شناسی کاربردی، و بررسی آماری خی 2, پژوهشگر دریافت که هیچ تفاوت معنا داری در میزان رویدادسؤالات پژوهش در بخش مقدمه وبه طور کلی هیچ تفاوت معناداری درمیزان رویدادمراحل بلاغی بکاررفته دربخش متدولوژی مقالات زبان شناسی کاربردی دو گروه مقالات وجود ندارد.اما تفاوت های معنا داری در برخی حرکات دو قسمت مقالات مشاهده شد.بر اساس نتایج سؤالات پژوهش در هر دو گروه از اهمیت خاصی برخوردار بوده و تفاوت های مشاهده شده به دلیل نوع پژوهش(پیکره یا تجربی)،رشته تحصیلی و گنجانده شدن برخی حرکات در حرکات پیشین یا پسین دیگر بود. نتایج این پژوهش می تواند برای نوشتن مقدمه، طراحی سؤالات پژوهش و طراحی متدولوژی مناسب مرتبط با سؤالات پژوهش مفید واقع شود.
رابطه بین باورها، سبک های یادگیری زبان، ابهام پذیری و مهارت شنیداری دانشجویان سال آخر کارشناسی زبان انگلیسی دانشگاه های ایران
2016
The purpose of the present study was to investigate the relationship among language learner beliefs, language learning styles, ambiguity tolerance and listening comprehension of Iranian senior EFL students. To this end, 487 senior EFL students from various universities in Iran took part in the study by completing the Beliefs about Language Learning Inventory (BALLI) developed by Horwitz (1987), Perceptual Learning Style Preference Questionnaire (PLSPQ) developed by Reid (1987), the Second Language Tolerance of Ambiguity Scale (SLTAS) developed by Ely (1995), and a listening comprehension test excerpted from listening part of IELTS book (Jakeman & McDowell, 1997). The participants were selected based on cluster random sampling. The reliability and validity of BALLI and PLSPQ questionnaires had already been established in EFL context by Kasraee Nejad (2014) and Reid (1995) respectively. Additionally, using Chronbach’s Alpha and factor analysis, the SLTAS questionnaire was found to have acceptable reliability and validity rates in Iranian EFL context. The results obtained from six separate Pearson Product Moment Correlations indicated that there was a significant positive correlation between a) learner beliefs and listening comprehension, b) learning styles and listening comprehension, c) ambiguity tolerance and listening comprehension, d) learner beliefs and learning styles, e) learner beliefs and ambiguity tolerance, and finally f) no correlation between learning styles and ambiguity tolerance of Iranian senior EFL students. Moreover, the results of multiple regression analyses demonstrated that ambiguity tolerance was a stronger predictor of listening comprehension. Since the results of this study indicated that learner beliefs, learning styles as well as ambiguity tolerance were all strong predictors of listening comprehension, it seems reasonable to suggest that EFL students try to grow more positive beliefs about L2 learning and the target language culture. Using
بررسی نگرش مدرسان زبان انگلیسی ایران به آموزش انتقادی و آموزش انعکاسی
2016
The present study set out to investigate the relationship between perception of critical pedagogy (CP) and Reflective Teaching (RT) of Iranian EFL teachers; the possible effect of teachers' demographic information on their CP perception; the possible difference among university professors, school teachers and language institute teachers' CP. First, the CP Questionnaire developed originally by Pishvaei and Kassaian (2013) and modified by the researcher through adding some questions from Freire (1970) and the Reflective Teaching Questionnaire developed by Akbari, Behzadpour and Dadvand (2010) were piloted with 70 subjects similar to those of the present study and were subjected to factor analysis for validity purposes. Finally, the other instrument; Critical Pedagogy Classroom Observation Checklist, developed by the researcher consisting of 34 items on a Likert-scale was expert viewed to assure its validity. The obtained data were analyzed through running one-way ANOVA, Pearson Product Moment correlation, Factorial ANOVA, and four Independent Samples t-tests. The results of one-way ANOVA indicated there was a significant difference among three groups of EFL school teachers, language institute teachers and university professors in terms of their CP perception. That is to say, all the three groups of teachers supported CP principles although in different ways. In addition, the results of Pearson Product Moment Correlation indicated that there was a significant relationship between CP and reflective teaching. Also, the results of Factorial ANOVA showed that gender did not differentiate Iranian EFL teachers in terms of their CP perception. Furthermore, teaching experience was not found to differentiate Iranian EFL teachers in terms of their CP perception. However, academic degree was found to have significantly differentiated Iranian EFL teachers with regard to their CP perception. Moreover, it was found that gender, teaching experience and academic degree did not have an
آموزش انعکاسی معلمان و تفکر انعکاسی زبان آموزان: بررسی موانع و مشکلات از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی
2015
Reflective Thinking is considered as one of the essential elements which can help learners facilitate the language learning process (Kember et al., 2000). Also, reflective teaching is regarded as a necessary characteristic of efficient teachers (Akbari, 2007). The present study aimed at investigating the Iranian EFL teachers' perceptions of their own reflective teaching, the inhibitors to their reflective teaching, the inhibitors to their students' reflective teaching, and the impact of teaching experience and academic degree on their reflective teaching perception. To this end, 304 EFL teachers from private language institutes mainly in Hamedan and Malayer took part in the study by completing ʻEnglish Language Teaching Reflection Inventoryʼ developed by Akbari, Behzadpoor, and Dadvand (2010), Inhibitors to EFL Teachers' Reflective Teaching Questionnaire and Inhibitors to EFL Learners' Reflective Teaching Questionnaire with the last two questionnaires being developed and validated by the researcher. Besides, 60 EFL teachers selected on a voluntary basis sat an interview. After collecting the required data, the results of descriptive statistics indicated that (1) Iranian EFL teachers had medium level of reflective teaching, (2) three types of inhibitors to EFL teachers' reflective teaching were found and classified under three categories of ʻlack of knowledge inhibitorsʼ, ʻaffective and emotional inhibitors’, and ʻlanguage teaching institute inhibitorsʼ, and (3) three types of inhibitors to EFL learners' reflective teaching were also found and classified under three categories of ʻaffective and emotional inhibitorsʼ, ʻcognitive inhibitorsʼ, and ʻlearning situation inhibitorsʼ. The results of two-way ANOVA indicated both academic degree and teaching experience significantly differential Iranian EFL teachers with respect to their reflective teaching perception, but the interaction of academic degree and teaching experience exerted no impact upon their perception of ref
بررسی رابطه میان تمایل به برقراری ارتباط کلامی، خودتنظیمی، انگیزه با خواندن و درک مطلب انگلیسی زبان آموزان ایرانی
2015
The purpose of present study was to determine the relationships among willingness to communicate, self-regulation, motivation and reading comprehension. Also, this study attempted to explore which of the independent variables (SR, WTC, and motivation) could significantly predict EFL learners’ reading comprehension achievement. The subjects included 289 EFL learners at Kish-e-Mehr and IT institutes in Qazvin province. They were placed in three different levels of Advanced, Intermediate, and also Beginner based on Oxford Placement Test (OPT). They were asked to answer the following questionnaires: ‘Willingness to Communicate Questionnaire’ developed by Clément and Conrod (2001) and adapted by Ghanbarpour (2014), ‘Self-regulation Trait Questionnaire’ designed by O’Neil and Herl (1998) and adapted by Dehghan, Mirhassani and Akbari (2006), and ‘Motivation Questionnaire’ developed by Dörnyei (2009) and translated into Persian by Taguchi, Magid, and Papi (2009). In addition, three tests of KET, PET, and FCE in three levels of Basic, Intermediate, and Advanced devised by Cambridge ESOL Examinations were administered to the subjects of the study, respectively. In order to answer the first research question, Pearson product moment correlation was used, the results of which showed that there was statistically significant relationship among self-regulation, willingness to communicate, motivation and reading comprehension achievement. In order to answer the second question Multiple regression was used and it was found that self-regulation had the strongest contribution to explaining reading comprehension. Finally, The last research question sought to investigate if there was any significant relationship among self-regulation components (planning, self-checking, self-efficacy, and effort), and Iranian EFL learners’ reading comprehension. The findings showed that all the self-regulation components are positively correlated with reading comprehension achievement.
تاثیر آگاهی واژه شناختی و جنسیت بر توسعه لغات دانش آموزان دبیرستان در مدارس ایران
2015
The main aim of the present study was to evaluate the effect of morphological awareness instruction on the Iranian third grade high school students' vocabulary size development with gender as a moderating variable. Besides, this study sought to examine the difference in the effect of analytic (morpheme identification) and synthetic (morphological structure awareness) word formation approaches on EFL learners' morphoogical awareness. To this end , 66 (32 male and 34 female) students studying natural sciences and mathematics in Qorveh city in Kurdistan province took part in this study by completing the researcher adapted version of vocabulary Size Test (VST) primarily developed by Nation and Beglar (2007), and the Morphological Awareness Test (MAT) developed by McBride-Chang et al. (2005). The subjects had been selected via convenience sampling and were assigned into two groups-experimental (32students, 16 male and 16 female) and control (34 studnets, 16 male and 18 female). Using Chronbach's Alpha and factor analysis, the instruments were found to have acceptable reliability and validity rates. The experimental group received the instruction on morphological awareness, whereas the control group did not receive this instruction. The resuls of Two-Way ANOVA revealed that morphological awareness instruction had a statistically significan positive effect on the Iranian high school students' vocabulary size development. Furthermore, the results indicated that gender had no significant effect on the Iranian high school students' vocabulary size development. Moreover, the findings showed that the interaction of morphological awareness instruction and gender had no significant effect on the Iranian high school students' vocabulary size developlment.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با تمایل به برقراری ارتباط کلامی، استقلال و موفقیت تحصیلی زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی
2014
An investigation into the relationship among Iranian EFL learners’ Emotional Intelligence, Willingness to Communicate, Autonomy, and L2 achievement Abstract: The purpose of the present study was to investigate the relationship between emotional intelligence, willingness to communicate, autonomy, and L2 achievement of Iranian EFL learners. To this end, 150 EFL learners majoring in English at Bu-Ali Sina University in Hamedan, and Islamic Azad Univesity of Hamedan were selected as the subjects of the study. The subjects took Bar-On EQ-I questionnaire validated by Rahimi (2014), willingness to communicate questionnaire developed by MacIntyre et al. (2001), and completed a learner autonomy questionnaire based on the questionnaire by Conttia (2007), revalidated by Soodmand Afshar and Bastami (2012) for Iranian context, and also subjects’ GPAs were collected from the Registrar’s office of both universities. Using Cronbach’s Alpha and factor analyses, the willingness to communicate questionnaire was found to have acceptable reliability and validity rates. The results of five correlations indicated that there was a statistically significant: 1) positive correlation between emotional intelligence and willingness to communicate, 2) positive correlation between emotional intelligence and autonomy, 3) positive correlation between emotional intelligence and L2 achievement, 4) positive correlation between willingness to communicate and L2 achievement, 5) positive correlation between autonomy and L2 achievement. Furthermore, the results of the multiple regression analyses indicated that, willingness to communicate was the strongest predictor of L2 achievement of Iranian EFL learners followed by emotional intelligence. The findings of the study imply that learners, who enjoy emotional intelligence, willingness to communicate, and autonomy are higher achievers. The results as well as the implications of the study are discussed in more detail in the thesis.
بررسی ارتباط بین تفکر انتقادی، تفکر انعکاسی و هوش عاطفی با مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه
2014
The purpose of the present study was to investigate the relationship among critical thinking, reflective thinking, emotional intelligence, and speaking ability of Iranian EFL learners. To this end, 150 EFL learners majoring in English at Bu-Ali Sina University in Hamedan, Kurdestan University and Azad University in Sanandaj were selected as the subjects of the study. The subjects took the California Critical Thinking Skills Test (CCTST) Form B, developed by Facione and Facione (1993), completed the Reflective Thinking Questionnaire (RTQ) developed by Kember et al., (2000), filled out the Bar-On (1997) emotional intelligence questionnaire, and sat an interview the results of which were checked by IELTS Speaking Skill Test. Using Chronbach’s Alpha and factor analyses the RTQ and Bar-On emotional intelligence questionnaire were found to have acceptable reliability and validity rates. The results of four separate multiple correlation analyses indicted that there was a statistically significant positive association: a) among critical thinking, reflective thinking, emotional intelligence, and speaking ability, b) among all fifteen components of emotional intelligence and speaking ability, c) among all fifteen components of emotional intelligence and critical thinking, d) among all fifteen components of emotional intelligence and reflective thinking of Iranian EFL learners. Furthermore, the results of four separate multiple regression analyses indicated that a) critical thinking was the strongest predictor of speaking ability followed by emotional intelligence, b) among the components of emotional intelligence, only reality testing strongly predicted speaking ability, c) among the components of emotional intelligence, self-regard, emotional self-awareness, and reality testing strongly predicted critical thinking, d) among the components of emotional intelligence, only self-actualisation strongly predicted reflective thinking of Iranian EFL learners. The findings imply that
بررسی مشکلات مهارت گفتاری دانشجویان ایرانی سال اول و سال آخر زبان انگلیسی از دیدگاه خود ایشان و مدرسین زبان انگلیسی
2014
: An Investigation into Iranian EFL Freshmen’s and Seniors’ Speaking Skill Problems from their own and English Instructors’ Perspectives Abstract: The present study aimed at investigating Iranian EFL freshmen’s and seniors’ speaking skill problems from their own and English instructors’ perspectives. Moreover, this study sought to investigate whether there were statistically significant differences between Iranian EFL freshmen’s and seniors’ points of view on their own speaking skill problems. In addition, the existence of a probable significant difference among Iranian EFL freshmen’s, seniors’ and instructors’ perspectives of speaking skill problems were investigated. To this end, 238 EFL students (i.e. 138 freshmen and 100 seniors) and 30 English instructors from Zanjan University, Bu-Ali Sina University, Shahid Chamran University, and Khoramabad University took part in the study. The subjects were selected based on cluster random sampling. Students’ and instructors’ age ranged from 19 to 30 and from 26 to 55, respectively. EFL freshmen, seniors and instructors filled out speaking skill problems questionnaire all of whose statements were negatively oriented on a Likert scale ranging from 1 (strongly disagree) to 5 (strongly agree), which was based on a speaking skill problems questionnaire developed by Irismet (2006). Using Chronbach’s Alpha and factor analyses the questionnaires was found to enjoy acceptable reliability and validity rates. To maximize the validity of the data, the data collection procedure was triangulated. That is, 30 EFL students (i.e. 15 freshmen and 15 seniors) and 10 English instructors participating in the study were randomly selected and interviewed based on a semi-structured interview. The results of interviews matched what the subjects reported in the questionnaire to a great extent. The results of descriptive statistics of the questionnaire indicated that Iranian EFL freshmen and seniors shared many of speaking skill problems. They beli
رابطه میان تفکر انعکاسی، اضطراب شنیداری، استفاده از راهبردهای شنیداری و درک شنیداری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه در سطوح متوسطه و پیشرفته
2014
Abstract: The purpose of the present study was to investigate the relationship among reflective thinking, listening anxiety, listening strategy use and listening comprehension of Iranian EFL learners. Besides, this study sought to examine the differences among intermediate, and advanced EFL learners regarding their reflective thinking, listening anxiety, and listening strategy use. To this end, 223 (106 intermediate and 117 advanced) EFL learners from private language institutes in Kermanshah province took part in the study by completing the Reflective Thinking Questionnaire (RTQ) developed by Kember et al., (2000), the Foreign Language Listening Anxiety Scale (FLLAS) developed by Kim (2000), the Listening Strategy Use Questionnaire developed primarily by Lee (1997), and a listening comprehension test selected from listening part of IELTS book ( Jakeman & McDowell, 1997). The subjects had been selected randomly and then screened to one of the two proficiency levels, intermediate (1–10), and advanced (11–20) based on their listening comprehension test scores. Using Chronbach’s Alpha and factor analyses the questionnaires were found to have acceptable reliability and validity rates. The results of six separate Pearson Product Moment Correlations indicted that there was a statistically significant: a) positive association between reflective thinking and listening comprehension, b) reverse correlation between listening anxiety and listening comprehension, c) positive relationship between listening strategy use and listening comprehension, d) negative association between listening strategy use and listening anxiety, e) positive correlation between listening strategy use and reflective thinking, and finally f) reverse relationship between reflective thinking and listening anxiety of Iranian EFL learners. Furthermore, the results of multiple regression analyses indicated reflective thinking was a stronger predictor of listening comprehension. Additionally, the results of M
بررسی تأثیر آموزش مستقیم راهبردهای شنیداری و استفاده از منابع شنیداری فشرده بر تقویت مهارت شنیداری زبان آموزان ایرانی
2014
بررسی رابطه تأمل، جهت گیری های مدیریت کلاس و ادراک معلمان زبان انگلیسی از راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان با دستاورد زبانی دانش آموزان
2014
بررسی عقاید و ویژگیهای مدرسان انگلیسی با اهداف ویژه و مدرسان عمومی: تفاوت ها و شباهت ها
2014
بررسی انگلیسی با اهداف ویژه رشته پزشکی در ایران: نیازهای زبانی دانشجویان یا توقعات اساتید؟
2014
بررسی فعالیت های توجه بخشی (آگاه سازی) مربوط به دستور زبان و واژگان دوره های جدید آموزش زبان انگلیسی
2014
بررسی باورهای انگلیسی به عنوان زبان خارجه و فراگیران انگلیسی برای اهداف علمی نسبت به اجزای زبان و موفقیت آنان در یادگیری این اجزاء
2013
رابطه تفکر انتقادی، یادگیری خودتنظیمی و مهارت نوشتن در دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه بوعلی سینا
2013