Ali Mohammadi

Professor

Update: 2024-11-21

Ali Mohammadi

Faculty of Humanities / Department of Persian Language and Literature

P.H.D dissertations

  1. بررسي، تحليل و مقايسه ي جريان هاي شعري دهه هاي پيش از انقلاب اسلامي، با جريان هاي پس از انقلاب، از منظر تعهد و ايدئولوژي
    مرضيه رحيمي 2023
    شعر متعهد، بنابر يكي از تعريف هاي آن نوعي شعر ا ست كه به بيان نيازها و محروميت هاى توده ي مردم، به خصوص طبقه ي كارگر مي پردازد و همواره خواهان برقراري عدالت و آزادي ست. اين نوع شعر از دوران مشروطه به بعد و هم زمان با ظهور و گسترش انديشه هاي سوسياليستي رواج يافته است. اگرچه در دوره هايي از تاريخ ادبيات معاصر، گرايش به سرودن اين نوع شعر اوج گرفته و در دوره هايي كاهش يافته؛ اما به طوركلي بخشي از آثار شاعران چپ گرا و آرمان خواه را، تا انقلاب 57، شعر متعهد تشكيل داده است. رونق يا ركود اين نوع شعر در دهه هاي پيش از انقلاب به عواملي مانند فضاي باز سياسي، آزادي بيان و فعاليت سازمان ها و احزاب چپ به ويژه حزب توده، وابسته بوده است. در اين پژوهش با روش كتابخانه اي و با شيوه ي تحليل محتوا از نوع كيفي، به بررسي، تحليل و مقايسه ي چگونگي و بازتاب ايدئولوژي سوسياليستي در مهم ترين جريان هاي شعري دو مقطع پيش و پس از انقلاب پرداخته ايم؛ به بيان ديگر با رديابي تعهد به ايدئولوژي چپ در بين جريان هاي شعري پس از انقلاب، به دنبال ترسيم چگونگي تداوم اين نوع شعر در در دوران پس از انقلاب بوده ايم. بر اساس يافته هاي اين پژوهش كه به صورت توصيفي ـ تحليلي و استنتاجي ارائه شده است؛ شعر متعهد با شاخصه هايي كه در دوران پيش از انقلاب داشته؛ فقط در اشعاري معدود از شاعران متعهد پيش از انقلاب ديده مي شود؛ نه در آثار شاعراني كه پس از انقلاب كار ادبي ِ خود را آغاز كرده اند. اين شاعران عبارتند از: احمد شاملو، سياوش كسرايي، نصرت رحماني، هوشنگ ابتهاج، محمد مختاري و شمس لنگرودي. برخي از مهم ترين دلايل عدم تداوم تعهد و ايدئولوژي سوسياليستي در جريان هاي شعري پس از انقلاب عبارتند از: انحلال حزب توده به عنوان مهم ترين مروج شعر متعهد، فروپاشي شوروي و شكست جناح چپ در سطح جهاني، از بين رفتن گفتمان شعر متعهد به ايدئولوژي سوسياليستي، استيلاي جريان شعر متعهد اسلامي و دگرگوني در مفهوم تعهد؛ رشد و گسترش جريان هاي شعري فرم گرا و نيز فرديت گرايي.
    Thesis summary

  2. نقد و تحليل محتوايي و هنري مصيبت نامه
    علي غلامي 2023
    چكيده: روند شناخت «خويشتنِ خويش» و رسيدن به كمال و خودشكوفايي، گسترۀ عظيمي از ادبيات به ويژه، ادبيات عرفاني ما را به خود اختصاص داده است. عطار به عنوان يكي از شاعران عارف، در بيشتر آثار و انديشه هاي خويش، به شناخت خويشتن و جايگاه والاي خودشناسي پرداخته و مراحل رسيدن به كمال و خودشكوفايي و موانع آن را از منظر عرفاني برشمرده است. در ميان آثار او، مصيبت نامه يكي از درخشان ترين و اصلي ترين متن هاي كلاسيك ادب عرفاني است كه درون مايۀ آن «خودشناسي» و «ديدار با خويشتن» است كه با سير در عوالم آفاقي و انفسي، انسان را به كمال و خودشكوفايي فرامي خواند و اين همان موضوعي است كه به اساس مطالعات مكتب هاي روان كاوي و انسان گرايي در دانش روان شناسي مربوط است. كارل گوستاو يونگ، آبراهام مزلو و كارل راجرز به عنوان چهرۀ اصلي اين مكاتب روان شناسي، با تأكيد بر جنبه ها و گرايش هاي انساني و ارائۀ نظريّۀ فرايند فرديّت و خودشناسي و خودشكوفايي، از منظر علمي و تجربي به بحث در مورد ويژگي هاي انسان سالم و خودشكوفا پرداخته اند. در اين پژوهش كه با تكيه بر منابع كتاب خانه اي و به روش توصيفي- تحليلي انجام شده؛ همۀ مصيبت نامۀ عطار بر اساس نظريّۀ هاي اين روان شناسان بررسي شده است و فرايند فرديِت يونگ و برجسته ترين ويژگي هاي افراد خودشكوفاي مزلو و راجرز كه با شاخصه هاي خودشناسي و انسان كامل عطار انطباق دارد، تحليل و تبيين شده است. مي توان دريافت كه محور اصلي مصيبت نامۀ عطار، حركت و پويايي و دست يابي به شناخت خويش است و سالك فكرت با لوح و ضميري صاف و خالص براي رشد، پويايي و شكوفايي مي كوشد كه اين امر با شاخصه هاي انسان فرديّت يافته و خودشكوفاي مزلو و راجرز قابل انطباق و تبيين است.
    Thesis summary

  3. بررسي و تحليل جلوه هاي زباني و ادبي در تاريخ رشيدي
    الهام تركاشوند 2023
    تاريخ رشيدي به قلم ميرزاحيدر دوغلات نگارش يافته است و به دورة تيموري تعلق دارد. هر چند از لحاظ دوره هاي تاريخي ايران، متعلق به دوره ي صفوي است؛ امّا دست خوش وضعيت تاريخ هاي دوره ي صفوي هم نيست. موضوع آن تبيين حادثه ها و كشمكش هايي است كه براي برخي از نوادگان چنگيزخان و ميرزايان دوغلات رخ داده و از قلم تاريخ نويسان افتاده است. ميدان اين كشمكش ها، بخش هايي از چين امروزي، ازبكستان، قرقيزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجيكستان است. اين كتاب در حدود پنج قرن پيش، در كشمير و بيرون از حوزه ي جغرافيايي كشور ايران، به دست يك مغول سواد آموخته در مكتب هرات نوشته شد. جداي از رخ دادهاي تاريخي اين كتاب، مي توان از ديدگاه ادبي و بلاغي نيز اين اثر را مورد بررسي قرار داد. دست آوردهاي اين پژوهش نشان مي دهد كه نويسنده، با بهره مندي از صناعات لفظي و معنوي و همچنين استفاده از شيوه ي خاص روايت، نبوغ خود را در زمينه ادبيات شكوفا كرده است. او به عنوان يك نويسندة اديب، سعي كرده نوشته ي خود را، هم از حيث محتوا و هم از جهت فرم ادبي، خردمندانه و مورد پسند علما و ادبا بنويسد. از اين رو، تاريخ رشيدي جز گزاره هاي تاريخي، حاوي چاشني هاي ادبي و بلاغي است كه در احساست و عواطف مخاطبان تأثير شايسته مي گذارد. در اين پژوهش، كه به شيوه ي كتاب خانه اي انجام گرفته است، با به دست دادن نمونه ها و تببين آن ها، قسمت هاي مصنوع متن از بخش هاي روايي متمايز گرديده و دلايل گرايش ميرزاحيدر، به سمت صنايع و فنون ادبي نيز تبيين شده است؛ همين طوراز ميان شگردهاي خاص و متعدد روايت پردازي، مسئله ي زمان و طراحي ساختار روايت، در اين اثر كاربرد ويژه تري دارد؛ همچنين يكي از شاخصه هاي بسيار برجسته ي تاريخ رشيدي، سبك روايت او در پاراگراف هاست؛ از اين رو در اين پژوهش، تكنيك هاي روايي تاريخ رشيدي، با مركزيت زمان و طرح روايي و پاراگراف بندي روايي بررسي مي شود. ويژگي هاي سبك شناسي و بلاغت ساختار نحوي نيز از ديگر مؤلفه هايي هستند كه در متن تاريخ رشيدي، مورد تحليل و بررسي قرار خواهد گرفت.
    Thesis summary

  4. نقد و بررسي و تحليل نظريه هاي مبتني بر گزاره هاي سياسي در شاهنامه فردوسي (با تكيه، بر نظريه ي استبداد شرقي)
    سيد ارسلان بهاري سقالكساري 2022
    استبداد شرقي» يكي از مهم ترين رويكردها و نظريه هايي است كه تا كنون برخي از انديش مندان غربي، از دريچه ي آن به روي دادهاي اسطوره اي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي در شرق، نگريسته اند. براساس اين نظريه ، دولت، يا حكومت، در جوامع آسيايي، به دليلِ عوامل جغرافيايي، كم آبي و پراكندگي روستاها، به مثابه ي يك نهاد بى رقيب سياسى با حذف همه ي ساخت ها و نهادهاي اجتماعى، از جمله اشرافِ مستقل، به صورت نيرويي قدرت مندتر از جامعه درآمده، است؛ اما، اقداماتِ خاندانِ رستم در شاهنامه كه احتمالاً بازتابي از تجسمِ كوشش و تلاشِ طبقه ي اشراف اشكاني است، مؤيِّد اين مسئله است كه اين خاندان، با بهره-مندي از پايگاهِ قدرتمندِ سياسي و اقتصادي شان، نقشِ مؤثري را در تحديد و توزيع قدرت داشتند؛ در واقع، يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه خاندانِ رستم با تعيين ِپادشاه در مواقع حساس و ياري رساندن به شاهان با ارتشِ مستقل و مجهز، از استقلالِ سياسي و همچنين با پرداختن به امور مستقلِ بازرگاني و دهقاني و كسب ثروتِ فراوان از روش هاي مختلف مانند غنايمِ جنگي و...، از استقلال اقتصادي نيز برخوردار بودند. در بخش دومِ اين رساله نيز علاوه بر اشاره به قدرتِ برخي از موبدان و اشرافِ اشكاني در انتصاب و انحلال پادشاهان، تربيتِ شاهزادگان، اجراي مناسكِ ديني و آييني، بهره گيري از موازين «شاهِ آرماني» براي سياست (تنبيه) پادشاهان و همچنين ارتشِ مستقل و مجهزشان براي جلوگيري از حكومتِ خودكامه يا دسپوتيسم، مي توان از اهميّت طبقة دبيران، عدمِ تحرّكِ طبقاتي، انديشة ايرانشهري، اهميّتِ مسئله ي مالكيّت خصوصي و تخصص گرايي در دورانِ فرمانرواييِ پادشاهانِ مختلف ساساني، نام برد كه فكت ها و گزاره هاي موجود در شاهنامه به همراه تطبيق آن با روايت هاي منابع تاريخي ديگر، آن را در تقابل با نظرياتِ اصليِ استبدادِ شرقي قرار مي دهد.
    Thesis summary

  5. بازتاب عناصر گنوسي در ديوان عطار نيشابوري
    فهيمه ارتقايي 2022
    گنوسيسم بنياد معرفت شناختي دارد و به همين سبب، با عرفان و تصوّف، هم ساني يافته است. در باره ي اين هم ساني و نزديكي، دو روي كرد عمده وجود دارد كه يكي مؤيّد نفوذ انديشه هاي گنوسي در عرفان، به ويژه در سده ي ششم هجري است؛ امّا ديگري منكر چنين امري است. به هر روي، مضامين و بن مايه هاي مشترك، در افكار گنوسي و عرفان وجود دارد كه بررسي آن ها، در تأييد يا ردّ نظريّه ي تأثير و تأثّر، راه گشاست. عطّار نيشابوري از شاعران عارف مسلكي است كه در سده ي ششم مي زيسته و احتمال تأثيرپذيري از آراي گنوسي در باره ي او مطرح است. بنا بر اين، بررسي مضامين و بن مايه هاي مشترك گنوسي و عرفاني در آثار او ضروري به نظر مي رسد. نماد و نمود اين مضامين، در غزليّات عطّار، قابل ملاحظه و بررسي است. تضادّ روح و جسم، هبوط روح و اسارت آن در مادّه، غلبه ي خواب بر روح و فراموشي اصل خويش، سرگشتگي و احساس بيگانگي روح در جهان مادّه، شنيدن نداي غيبي، حجابِ راه، از جمله مضامين مشترك در انديشه هاي گنوسي و عرفان است. فرجامِ سلوك در عرفان وصال حقّ است؛ در كيش گنوسي، از اين وصال به ديدار با خويش تن تعبير مي شود كه در غزليّات عطّار نيز نمود دارد. در اين جستار، با روش تحليلي ـ توصيفي، اين بن مايه هاي مشترك، در ديوان عطّار بررسي شده و هدف پژوهش، تبيين احتمال تأثيرپذيري عطّار از آراي گنوسي و در نتيجه، پيوند آن با ديگر آبشخورهاي فكري اوست.
    Thesis summary

  6. تصحيح منظومه ي لطايف في الاصول و تحقيق انتقادي در فصل بديع
    نسيم عظيمي پور 2022
    لطايف في الاصول (تاريخ تأليف: 696 ق) از محمد بن محمد مرغيناني معروف به شمس دبيران كه ن ترين دانشنامة منظوم فارسي است كه به دست ما رسيده است. اين منظومة 4897 بيتي در بحر هزج مسدس محذوف شامل ) « اصول اشعار » شامل معرفت صفات و افعال حق و نبوت انبيا ) و ) « علم اصول » در دو موضوعِ اصلي صنايع ادبي، عروض و قافية فارسي) سروده شده است. مؤلف كه از ادبا و علماي اهل سنّت ماوراءالنهر بوده، اين منظومه را پس از اقامت د هساله در آسياي صغير در سنين پيري براي ارشاد فرزندان خويش ساخته و به وزير مقتدر ايلخاني، صدرالدين احمد خالدي زنجاني ملقّب به صدر جهان (متوفي رجب 697 ) تقديم داشته است . موضوع رسالة حاضر تصحيح متن منظومه بر اساس يگانه نسخة خطي آن به خط شاعر و همچنين تحقيق در است. در مقدمة رساله به معرفي لطايف في الاصو ، ل احوال مؤلف، « اصول اشعار » مفصل ترين فصل آن با عنوان خذ مؤلف در Ĥ مهدي اليه كتاب و موضوعات و علوم مطروحه در آن پرداخته ايم. به علاوه، به منظور شناختن م تحقيقي گسترده و مقايسه اي فراگير ميان مطالب مذكور در اين فصل و كتب مشابه متقدم ،« اصول اشعار » بخش نظير حدايق السحر في دقايق الشعر رشيدالدين وطواط، المعجم في معايير اشعار العجم شمس قيس رازي، معيار الاشعار خواجه نصيرالدين طوسي و عراضة العروضيين جمال الدين محمد قرشي انجام داده ايم كه نتايج آن در بخشي از مقدمه و به ويژه در تعليقات متن قابل ملاحظه است. در اين بررسي نشان داده ايم كه مؤلف لطاي ف از المعجم و معيار الاشعار استفاده اي نبرده است و از اين جهت، يعني به خاطر استقلالي كه در تبيين عروض و قافية فارسي از اين دو كتاب دارد، از منابع مهم اين موضوع به شمار مي آيد. در بخش صنايع ادبي، يا به تعبير مأخذ واحد مرغيناني كتاب حدائق السحر وطواط ب وده است . در مقدمه همچنين بعضي ،« دقايق » مؤلف علمِ ويژگيهاي زباني لطاي ، ف به ويژه تلفظهاي كهن، و برخي فوايد ادبي آن مانند ابيات تازه ياب از شاعر متقدمي چون لبيبي و بهرامي سرخسي مورد توجه و بررسي واقع شده است. منظومه اي كه متن مصحح آن اينك در اختيار
    Thesis summary

  7. تحليل و بررسي كشف و شهود عرفاني در غزليات شمس با تكيه بر مؤلفه هاي مكتب سوررئاليسم
    مجتبي صوفي 2019
    چكيده سوررئاليسم به مثابه يك مكتب هنري و ادبي و به عنوان مهمترين نهضت ادبي پس از سمبوليسم در سال 1920 به دنبال نهضت ضد ادبي و ضد هنري دادا كه در 1916 در زوريخ شكل گرفته بود؛ به دست همان فعالان دادائيسم و به رهبري آندره برتون شكل گرفت اما به مثابه يك بوطيقاي زيباشناختي كه مجموعهي ويژگيهايي در فرم، فضا و روايت و نيز اصول آفرينش هنري اين مكتب را دربر ميگيرد، به تصريح خودِ برتون در بيانيه ي اول سوررئاليسم كه در آن شمار زيادي از شاعران و نويسندگان را از دانته و شكسپير تا سويفت، شاتو بريان، مالارمه و راسل را سوررئاليست ميداند، صرفاً پس از بنيانگذاري اين مكتب پديد نيامده است بلكه ميتوان ردپاي آن را در كهنترين متون ديني، عرفاني و اساطيري دنبال كرد. از اين رو پس از ظهور اين مكتب گاه برخي از آثار كهن ادبيات جهان به سبب ابتناء بر ناخودآگاهي ، ساختار رؤياوار، بيتوجهي به واقعيت بيروني و عقل و منطق، گرايش به ايجاد شگفتي و غرابت و همچنين به دليل اشتمال بر ويژگيهاي متون سوررئاليستي به صفت سوررئاليستي اتصاف يافتهاند. برخي از آثار ادبيات عرفاني ايران از آن دسته آثاري است كه ميتوان صفت سوررئاليستي را براي آنها به كار برد. عرفان ايران – اسلامي و سوررئاليسم عليرغم تفاوتهاي بنيادي و ساختاري در انديشه و خاستگاه داراي تشابهات و اشتراكاتي هرچند صوري هستند كه نشان دهندهي تأثيرپذيري سوررئاليسم از عرفان ايراني – اسلامي است. تشابه نگارش خودكار با شطح و بيان بدون انديشه عرفا، تأكيد بر عقلگريزي در هر دو مكتب كه منجر به تخيل آزاد در آنها ميشود، توجه هر دو مكتب به وقايع خواب و رؤيا، ارتباط با جهان هستي دراصول هر دو مكتب از تشابهاتي است كه ظن تأثيرپذيري سوررئاليسم از عرفان ايراني – اسلامي را تقويت ميكند. غزليات شمس كه يكي از آثار برجسته ادبيات عرفاني ايران است، از آن دسته آثاري است كه داراي صبغهاي سوررئاليستي است و ويژگيهاي مكتب سوررئاليسم در آن پديدار است. اگر چه تاكنون در نوشتههاي متعددي بوطيقاي سوررئاليستي غزلهاي مولانا بررسي شده است اما ما در اين رساله از منظري نوين يعني بررسي و تحليل عناصر روايتهاي سوررئاليستي در غزلهاي مولانا و چگونگي تاثير آنها بر نزديك كردن اين غزلها به مرزهاي سوررئاليسم پرداختهايم.
    Thesis summary

  8. بررسي تاريخي عنوان و عنوان گذاري در ادب فارسي
    طاهره قاسمي دورآبادي 2017
    «عنوان» اثر، نامي است كه از سوي پديد آورنده و يا ناقد اثر بدان داده مي شود. اهميت «عنوان» تنها از آن روي نيست كه اثر را شناسنامه دار و متمايز از ساير عنوان ها مي گرداند؛ بلكه مي تواند دال بر كيفيت و اهميت اثر از نظر بافت و ساخت نيز باشد. عنوان، نخستين نشانه اي است كه خواننده با آن مواجه مي شود و از آن جا كه بين عنوان و متن، ارتباط معناداري (بين ساختار و مفهوم) وجود دارد، خواننده از طريق آن مي تواند به محتوا و ديگر امكانات رسانه اي متن احاطه يابد. هم چنين مي تواند ابهام را از متن بزدايد. بررسي عنوان سروده هاي شاعران، خواه نام كلي اثر و خواه نام گذاري سروده ها، يكي ديگر از ابزارهايي است براي فهم و خوانش آثار آن ها. بدين روي با توجه به نام گذاري عنوان هم مي توان به محتواي كتاب ها و سروده هايشان پي برد و هم خطوط فكري و انديشگي آن ها را بررسي كرد. نيما، شاملو، اخوان، سهراب سپهري و فروغ فرخ زاد، از شاعران برجسته ي معاصر هستند كه با توجه به گنجينه ي غني اي كه از واژگان دارند؛ براي سروده هايشان عنوان هاي زيبا و متناسب و بديع برگزيده اند. همچنين؛ بين عنوان هاي شعري و انديشه ي حاكم بر سروده هايشان انسجام و پيوندي استوار، هم در ساختار و هم در محتوا وجود دارد كه در اين رساله به آن ها پرداخته ايم. اين رساله پنج فصل دارد. فصل اول كليات است. در فصل دوم به پيشينه، تعريف و اهميت و انواع عنوان پرداخته ايم. فصل سوم روش پژوهش، فصل چهارم علاوه بر سير تاريخي عنوان و عنوان گذاري در ادب فارسي، شامل بررسي و تحليل عنوان در كتاب ها و سروده هاي نيما، شاملو، اخوان، سپهري و فروغ فرخ زاد است. در فصل پنجم به بررسي نتايج و دست آورد پژوهش پرداخته ايم.
    Thesis summary

  9. بررسي و تحليل طنز سياه در داستان هاي برجسته ي معاصر ايران از سال 1300 تا 1357.
    فاطمه تسليم جهرمي 2016
    طنز را بر اساس محتوا و مضمون به دو دسته­ي طنز سياه و طنز سفيد تقسيم كرده اند. طنز سياه، نگاهي تمسخرانگيز به موقعيت­هاي بيمارگونه، هولناك و موحش دارد و اغلب با انواع هنجارگريزي، دلهره، رنج، ترس، اندوه و پوچي همراه است و به نوعي زيرمجموعه ي ادبيات سياه نيز قرار مي گيرد كه با نگاهي بدبينانه، به توصيف ابتذال، مرگ انديشي، تنهايي بشر معاصر، سرخوردگي از جامعه و مانند آن مي پردازد. طنز سياه علاوه بر اينكه در متن هاي گوناگون و ژانرهاي مختلف كاربرد دارد، يكي از ويژگي هاي مكتب سوررئاليسم نيز به شمار مي رود. هدف و جامعه­ي آماري اين تحقيق، معرفي طنز سياه، پيشينه و ويژگي­هاي آن و بررسي نمونه­ها و نمايندگان برجسته­ ي آن در فاصله­ي سال­هاي 1300 تا 1357 در ايران بوده است؛ اما با توجه به گستره ي آثاري كه در اين دوره در زمينه ي داستان، شعر، ادبيات نمايشي و... توليد شده است، ما دايره ي اين تحقيق را در حيطه ي آثار داستاني سه نويسنده ي شاخص اين دوره؛ يعني صادق هدايت، غلامحسين ساعدي و بهرام صادقي، خلاصه كرديم تا به طور برجسته تر بتوانيم طنز سياه را بررسي و تحليل كنيم. طنز سياه در داستان هاي فارسي از سال 1300 تا 1357، با تمام شگردهايش در داستان هاي اين سه نويسنده بسامد دارد. در اين رساله در فصل اول كليات و در فصل دوم به پيشينه ، تعاريف طنز سياه مي پردازيم. فصل سوم روش تحقيق و فصل چهارم ويژگي هاي طنز سياه در داستان هاي هدايت، ساعدي و صادقي همراه است. در فصل پنجم نيز به نتايج حاصل پرداخته شده است. نوع اين تحقيق، بنيادي و از نوع نظري است. طنز سياه بر مبناي نظريات مطرح در نقد ادبي، عناصر داستان، انواع ادبي و مكتب­هاي ادبي، تجزيه و تحليل و اطلاعات لازم از طريق منابع كتابخانه­اي و اينترنتي جمع­آوري شده است.
    Thesis summary

  10. جاي گاه احمدرضا احمدي در شعر معاصر ايران
    عليرضا روزبهاني 2015
  11. جريان شناسي منظومه هاي حماسي(با تكيه بر انديشه هاي مذهبي و ديني سرايندگان منظومه هاي پهلواني پس از شاهنامه)
    علي اصغر بشيري 2015
    چكيده يكي از موضوعات مهم در بررسي جريان هاي فكري در حماسه هاي ملي ايران، حضور عناصر اسلامي در بطن منظومه هاي پهلواني است كه محققان از آن به انطباق يا تلفيق ياد كرده اند.بايد در نظر داشت كه فضاي داستاني منظومه هاي پهلواني مربوط به پيش از اسلام بوده است و سرايندگان و پردازندگان اين داستان ها در دوران اسلامي مي زيسته اند؛ بنابراين طبيعي است كه شاعران اين منظومه ها براي توجيه آثار خود ناگزير به حذف برخي از حادثه ها يا رخدادهاي داستان بوده اند كه با عقايد اسلامي سازگار نبوده است و مواردي را كه با نگرش هاي اسلامي سازگارتر بوده در بطن داستان وارد كنند. از سوي ديگر شاعران در سرودن اين داستان ها خواه و ناخواه برخي از عقايد فكري و ديني خود را در بطن منظومه هاي حماسي جاي داده اند؛ در واقع براي پذيرش اين داستان ها نزد عموم مردم، عناصر ديني اسلامي در دوره هاي پس از اسلام وارد منظومه هايي شد كه داستان هايشان مربوط به پيش از اسلام بود؛ يعني پردازندگان اين داستان ها به نوعي به آميختگي جريان هاي ديني و ملي روي آوردند كه برخي محققين از آن به انطباق يا تلفيق يا اختلاط عناصر ملي و ديني ياد مي كنند. در اين رساله منظومه هاي پهلواني پس از شاهنامه از منظر جريان شناسانه (به تكيه بر نگرش هاي ديني سرايندگان آن ها) بررسي شده اند.كه عبارتند از: گرشاسب-نامۀ اسدي طوسي، كوش نامه و بهمن نامۀ ايرانشاه/ايرانشان بن ابالخير، سام نامه، زرين قبانامه، فرامرزنامۀ بزرگ، شهريارنامه و بانو گشسب نامه، برزونامه، كك كوهزاد و فرامرزنامۀ كوچك. پس از مطالعه و بررسي دقيق منظومه هاي پهلواني، نتايج نگرش-هاي تلفيقي به دست آمده با توضيحي مختصر بيان شده است كه عبارتند از: حضور پيامبران در منظومه هاي پهلواني، نبرد سام و عوج بن عنق در سام نامه، انعكاس آيين فتوت در جهانگيرنامه، داستان نبرد شداد و سام، انعكاس نگرش هاي عرفاني در منظومه هاي پهلواني، رسالت هاي پهلوانانۀ قهرمانان در منظومه هاي پهلواني. اين رساله از پنج بخش تشكيل شده است: فصل نخست پس از مقدمه، طرح پژوهشي است. فصل دوم، كليات پژوهشي كه شامل توضيحي دربارۀ مفهوم جريان شناسي وجريان-هاي مهم شعري مانند غزل نو و شعر منثور و هم چنين شناخت جريان هاي منظومه هاي پهلواني پس از شاهنامه است. فصل سوم روش تحقيق و فصل چهارم تبيين پژوهش است كه در اين فصل به طور تفصيلي به تأثير ا
  12. بررسي ساختار روايي تذكرت الاولياء و اسرارالتوحيد
    اميد ياسيني هاشم آباد 2014
    ساختارگرايي با ارايۀ اصول ساختاري براي همۀ آثار، بر آن است تا مبنايي علمي براي مطالعات ادبي طرحريزي كند. روايت شناسي علمي جديد و نتيجۀ انقلاب ساختارگرايي است. گروهي از ساختارگرايان با بسط الگوي زبان شناسانۀ لوي استراوس براي اسطوره هاي شفاهي، نوع ديگري از ساختارگرايي را، تحت عنوان روايت شناسي ساختارگرا، بنيان گذاشتند. روايت در ساده ترين بيان، متني است كه داستاني را بيان مي كند، گوينده و مخاطبي دارد. روايت شناسان ساختارگرا، در حيطۀ روايت، نظام حاكم بر اثر داستاني را مورد توجّه قرار مي دهند و به تحليل زباني و معنايي عناصر مختلف روايت مي پردازند. ظهور حكايت عرفاني در ايران با گسترش گفتمان عرفاني در قرن پنجم هجري همراه است. اين نوع حكايات با زبان و پي رنگي ساده و ساختمان كامل، شخصيت هاي ويژه را در واقعه اي خاص نشان مي دهند و با تكيه بر گفتار و كردار صوفي، نكته اي را در پيوند با سلوك بيان مي كنند كه دستاورد بينش خاص عرفاني است. در اين پژوهش با روش توصيفي تحليلي حكايت هاي تذكره الاوليا عطار و اسرار التوحيد بر اساس مقوله هاي چون طرح، راوي و كانون روايت و شخصيت پردازي مورد بررسي قرار مي گيرد، تا شگردهاي روايي دو اثر مشخص گردد. براي بررسي دقيق اين دو متن عرفاني بر اساس ساختار روايي از نظريۀ روايت شناختي پراپ، گريماس، ژنت و تودورف بهره گرفته خواهد شد. حكايت پردازي در اسرارالتوحيد و تذكره الاوليا شيوه اي جهت گسترش انديشه هاي صوفيانه و ابزاري جهت معرفي و نمايش عظمت مشايخ تصوف است و يكي از شگردهاي تأثير گذاري است كه براي تعليم ديگران و انتقال پيام اخلاقي به مخاطب از آن بهره مي گيرند. "
  13. «كهن نمونه» و كاركرد آن در حماسه هاي اسطوره اي پارسي قرن چهارم و پنجم هجري (شاهنامه، گرشاسب نامه، بهمن نامه، بانو گشسب نامه، كك كوهزاد، فرامرز نامه، برزو نامه، كوش نامه)
    بهزاد اتوتي 2013
  14. «كهن نمونه» و كاركرد آن در حماسه هاي اسطوره اي پارسي قرن چهارم و پنجم هجري (شاهنامه، گرشاسب نامه، بهمن نامه، بانو گشسب نامه، كك كوهزاد، فرامرز نامه، برزو نامه، كوش نامه)
    بهزاد اتوتي 2013

Master Theses

  1. بررسي لاكاني عشق در غزليات حسين منزوي
    سهيلا ملائي 2023
    چكيده يكي از پُركاربردترين نظريۀ ادبي معاصر، نقد روانكاوانه است. با كاربرد اين نظريه در خوانش متون ادبي، مي توان به لايه هاي زيرين آثار ادبي پي برد. اين نوشتار، با بهره گيري از مفاهيم بنيادي نظريۀ روانكاوي ژاك لكان، روانكاو فرانسوي نو فرويدي، كاربرد اين مفاهيم را در شعر حسين منزوي، نشان داد. ابتدا براي رسيدن به هدف پژوهش حاضر، چارچوب روانكاوانۀ لكان كه در بردارندۀ مفاهيمي چون «امر خيالي»، «امر نمادين»، «امر واقعي»، «ابژه ديگري كوچك» و «ديگري بزرگ» است توضيح داده شد، سپس با كمك مفاهيم، اشعار انتخابي منزوي به منظور دستيابي به لايه هاي پيچيده و مباحث ضمني، نقد و تحليل شد؛ اين اشعار عبارت اند از: «شب»، «بهار»، «خواب»، «ديوار»، «پاييز»، «ماه و پلنگ»، «پيراهن». سپس مضامين استفاده شده در شعر منزوي و ويژگي هاي شعري او كه با مفاهيم لكاني مطابقت دارد، موردبررسي قرار گرفت و اين اشعار از نظر تعلق به سه دنياي نمادين، خيالي و واقعي ارزيابي شد. در اين بررسي، بيشترين مصاديق شعر منزوي، به ترتيب مربوط به سه دنياي نمادين، خيالي و واقعي است. همچنين روش اين پژوهش كتابخانه اي و تجزيه داده ها بصورت توصيفي- تحليلي است.
    Thesis summary

  2. بازخواني داستان سياوش شاه نامه ي فردوسي مبتني بر انديشه هاي گنوستيك
    فاطمه نجفيان موقر 2021
  3. بررسي، نقد و تحليل برخي گزاره هاي تاريخ محور شعر حافظ در آثار حافظ پژوهان معاصر
    اميرافشين فرهاديان 2021
    رويكرد تاريخي-سياسي به سروده هاي حافظ، افق معنايي جديدي در ساحت تفسير ديوان وي گشوده است. رمزگشايي برخي از ابهامات شعر حافظ و برقراري پيوند عمودي بسياري از بيت ها كه به ظاهر پراكنده و بي ارتباط مي نمايند؛ از دستاوردهاي اين رويكرد است. بهره گيري حافظ از ظرفيت شعر براي بيان عقيده و جهت گيري نسبت به هسته ي قدرت سياسي و رخدادها و تحولات آن عرصه، اهميت رويكرد تاريخي-سياسي در به دست دادن درك جامع تر و دقيق تر از شعر او را، برجسته مي سازد. ارتباط نزديك حافظ با دربار به دليل جايگاهش به عنوان شاعري بهره مند از قبول خاطر خاص وعام و نيز به اقتضاي شغل ديوانيش، موجب شده كه او شناختي دقيق از شاهان و شاه زادگان و وزرا و ديگر رجال متنفذ عصر خويش داشته باشد. داوري حافظ نسبت به بسياري از ايشان در سروده هايش بازتاب دارد. در اين ميان، حوادث پايان سلطنت شاه شيخ ابواسحاق اينجو، به دليل تاثير عميق اين واقعه بر حافظ و تغيير مسير زندگاني او، از جايگاه ويژه اي برخوردار است. بخش نخست اين جستار، به بررسي بازتاب اين رخدادها در سروده هاي حافظ اختصاص دارد. هدف بخش دوم اين پژوهش بررسي سيماي شاه منصور مظفري در ديوان حافظ و انطباق آن با منابع تاريخي معتبر است تا از رهگذار آن بتوان براي جايگاه سپند و ارجمند او نزد حافظ، توضيحي منطقي يافت. اين پژوهش به روش تحليل محتوا (رويكرد توصيفي-تحليلي) انجام پذيرفته است.
    Thesis summary

  4. بررسي و تحليل محتوايي دفتر نخست مثنوي از منظر انديشه هاي گنوستيكي با تكيه بر گنوسيسم مانوي
    جعفر بابايي شايگان 2021
    بخش قابل توجه اي از ادبيات غني زبان فارسي را ادب عرفاني تشكل مي دهد. بسياري از آثار عرفاني عصر اسلامي چون آيينه اي است كه انديشه ها و باورهاي پيش از اسلام را نشان مي دهد. ما در اين پايان نامه، با بهره گيري از آثار گنوسي، مانويت و مثنوي معنوي، به عنوان شاهكار بي نظير آثار صوفيانه، به بررسي و تطبيق محتوايي تعاليم و آموزه هاي مولوي با انديشه هاي گنوستيكي پرداخته ايم. و نشان داده ايم كه مي توان يكي از آبشخورهاي انديشه مولوي در مثنوي را آمو زهاي گنوسي و خاصّه مانويت دانست. آموزه هايي چون: اهميت معرفت و خودشناسي، اسارت روح در زندانِ تن و اشتياق روح براي بازگشت به اصل خود، زندان دانستن جهان، اعتقاد به مكاشفه ي عرفاني، تقابل جسم و روح، نور و ظلمت، علاقه به موسيقي و سماع كه بن مايه هاي كهن عرفانيِ گنوسي هستند به نحوي شگفت انگيز در آيينه ي آموزه هاي جلال الدين متجلي شده اند كه مي تواند نشان از تاثير پذيري مثنوي از تعاليم گنوسي به ويژه مانويت باشد. هدف اين پژوهش، بررسي محتوايي ِدفتر نخست مثنوي از منظر انديشه هاي گنوستيكي با تكيه بر مانويت است. روش پژوهش، بنيادي از نوع نظري است. به صورت استنباطي و تحليلي بر پايه مطالعات و بررسي هاي كتابخانه اي
    Thesis summary

  5. نقد و تحليل عرفانيات در كتاب تاريخ رشيدي تاليف ميرزا محمد حيدر دوغلات
    مينا مددنيا 2020
    چكيده قرن نهم يكي از ادوار مساعد براي رواج تصوف و نفوذ عرفان و صوفيه بوده است و سراسر تاريخ عصر تيموري و پيروان او پر است از بزرگداشت و تبجيل بزرگان و پيشروان تصوف، بهطوري كه اين ميزان از فراگيري بر آثار تاريخي هم بياثر نبوده است و ردپاي عرفان و گرايشات عرفاني را ميتوان به عينه مشاهده نمود. يكي از اين آثار تاريخي، تاريخ رشيدي نوشته محمد حيدر پسر محمد حسين گوركان از طايفۀ دوغلات است. اين اثر يكي از منابع ارزشمند قرن دهم هجري بهشمار ميآيد كه در كشمير هند كتابت شده است. اين اثر در دو بخش كلي «تاريخ اصل» و «تاريخ مختصر» روايت شده است. در نوشتار حاضر برآنيم تا ضمن پرداختن به وضعيت عرفان در دوره تيموري، به نقد و تحليل عرفانيات و گرايشهاي عرفاني نويسنده بپردازيم. براي اين منظور، به كتب عرفاني و تاريخ دورهاي (تاريخ عصر تيموري) مراجعه نموده و پس از بررسي دادهها به شيوه تحيلي و توصيفي، ذيل چهارچوبها و اصولي به دستهبندي مطالعات و دادههاي بهدست آمده پرداختيم.
    Thesis summary

  6. نقد، بررسي و تحليل تعدادي از ترجمه هاي كلمن باركس در آمريكا، در پيوند با مولانا جلال الدين رومي
    فاطمه سعيدي 2020
    ترجمه ي آثار كلاسيك ادبي فارسي، خاصه شعر، همواره با دشواري روبه رو بوده است و از رهگذر ترجمه ي درست اين آثار، فرهنگ اصيل و ادبيات غني ايران به جهانيان معرفي خواهد شد. آشنايي اخير جوامع غربي، خاصه آمريكا، با مولانا و اشعار او، مديون ترجمه هاي كلمن باركس، شاعر آمريكايي و استاد بازنشسته ي دانشگاه جورجيا مي باشد. آشنايي باركس با مولانا، زماني بود كه در سال 1976، رابرت بلاي دوست او، ترجمه هاي پيشين آربري را به وي نشان داد و ضمن ذكر اين جمله، كه اين اشعار بايد از قفس خود رها شوند، او را تشويق به ترجمه ي مجدد اين اشعار نمود. جالب آن است، كه باركس با زبان و ادبيات فارسي، آشنايي نداشته و با استفاده از ترجمه هاي پيشين، كه توسط آربري و نيكلسن انجام شده است، به ترجمه ي دوباره ي اين اشعار پرداخت و سبب شد، تا اشعار شاعري مسلمان از ديار شرق، صدرنشين كتاب هاي پرفروش در آمريكا شود. در اكثر پژوهش هاي انجام شده در اين حوزه، به بررسي كتاب پرفروش باركس، يعني «گزيده ي اشعار رومي» پرداخته شده است. The essential Rumi)) ، اما ما در اين نوشتار، سعي كرديم، تا به بررسي تعداد بيشتري از آثار منتشرشده ي باركس، كه كمتر مورد بررسي قرار گرفته اند ، بپردازيم. در اين پژوهش، به تحليل و بررسي تعدادي از ترجمه هاي كلمن باركس، با كمك نظريه ي آندره لفور پرداخته شد، و با بررسي تطبيقي اين ترجمه ها، با اصل اشعار، دلايل محبوبيت مولانا و آثارش در آمريكا و همچنين، نسبتي كه بين اشعار اصلي با ترجمه هاي باركس وجود دارد و نيز، نظرات و نقدهاي صورت گرفته بر آثار باركس را، مورد بررسي قرار داديم. باركس در ترجمه هايش، براي درك راحت تر خوانندگان انگليسي زبان خود از راهبردهاي: تفسير(تعبير) و همچنين، ترجمه ي نظم به نثر، استفاده نموده است، تا متن را با هنجارهاي زباني، ادبي و نوشتاري زبان مقصد( انگليسي) و به خصوص شعر آزاد معاصر آمريكايي، براي خوانندگان امروزي خود، سازگار سازد. باركس طبق هنجارهاي زباني و ادبي زبان مقصد، و با تغييراتي در شعر اصلي و با بازسازي مفاهيم شعر ( مولانا)، دست به تغييراتي زده، كه بيشتر منجر به خلق اثر شده است تا ترجمه. با وجود اين تغييرات و انتقادهاي وارد شده به ترجمه هاي باركس، مي توان گفت كه او موفق شده است با استفاده از اين ظرفيت هاي زباني و شناخت اقتضاي جامعه ي كنوني خود، يعني آمريكا، مفاهيمي مشابه ب
    Thesis summary

  7. بررسي گزارههاي ديني در گلستان سعدي
    سجاد بيتوئي 2020
    ميتوان گفت كه دين و ادب عضوهاي جداناشدني از فرهنگ و آداب و رسوم يك ملت هستند و معارف اسلامي هميشه مورد توجه شاعران و نويسندگان ايراني بوده است. آنها سعي كردهاند از مضامين قرآن و حديث براي ارتقا و دلنشين كردن سخن خود استفاده كنند و كلام خود را بوسيله قرآن و حديث دلپذير نمايند. مصلح بن عبدلله سعدي شيرازي شاعر و نويسندهي بزرگ قرن هفتم هجري اثر گلستان را به رشته تحرير درآورده است. اين اثر گرانمايه حاوي نكات بلاغي و ادبي فراوان است. بدون ترديد انتساب سعدي به دين و ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﺨشﻫﺎﻳﻲ از آﺛﺎرش از اﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮ، هيچگاه ﺑﻪ دور از واقعيت و بيگانه با شان و شخصيت علمي جامع وي نميباشد؛ اين خود اوست كه پيش از همه، شجره علمي قبيلهاش را به جهت وابستگي و انتساب به دانشِ دين ميستايد، آنجا كه ميگويد: همه قبيله من عالمان دين بودند مرا معلم عشق تو شاعري آموخت اين تحقيق با هدف پاسخگويي به اين مسأله صورت ميپذيرد كه سعدي شيرازي در محتواي گلستان تا چه حد از معارف دين اسلام، يهود و مسيحيت بهره برده است. مباني نظري اين تحقيق را قرآن و كتب حديث و كتاب گلستان و كتاب و مقالاتي كه درباره تاثير اديان ابراهيمي در گلستان نگارش يافتهاند تشكيل ميدهد. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه دين اسلام بيشترين تاثير را نسبت به دو دين يهود و مسيحيت بر گلستان داشته است و ديدگاه سعدي نسبت به دو دين يهود و مسيحيت تحت تاثير قرآن و روايات معصومين است.
    Thesis summary

  8. بررسي و تبيين زبان غنايي در شاه نامه ي فردوسي
    مليحه موسيوند 2020
    شكل گيري هر زباني با گزينش واژه ها آغاز مي شود زيرا واژه اصلي ترين عنصر سازنده ي زبان و شعر و همچنين بيان كننده ي عاطفه و احساس شاعر است. قرارگيري واژگان غنايي در يك اثر حماسي مفهوم جديدي پديد مي آورد كه از آن به عنوان«زبان غنايي در حماسه» نام برده مي شود. وجود عنصر غنا در حماسه، از ديدگاه انواع ادبي آميزه اي از نوع غنايي و حماسي است و اين موضوع از نظر تلفيق اين دو نوع ادبي مهم قابل توجه است. در اين پژوهش كوشش شده است ساختار و ويژگي هاي داستان هاي عاشقانه در شاهنامه مورد بررسي قرارگيرد و داستان هاي برگزيده از نظر زبان غنايي واكاوي شوند. با توجه به نتايجي كه با مطالعه بيت ها در داستان هاي مورد نظر به دست آمد، مي توان داستان هاي عاشقانه ي حماسي را نوعي ادب فرعي و جداگانه در نظر گرفت كه در مرز دو قلمرو ادب غنايي و حماسي در نوسان است. در ادب غنايي اي كه منِ هنرمند و راوي، ضمير اول شخص مفرد و اين «من» نماينده ي احساسات مختلف است و به همين دليل هنرمندان در برخورد با موضوعي واحد، واكنش هاي متفاوت اما متناسب با فضاي اثر از خود نشان مي دهند. همچنين نويسنده و شاعر در ادب غنايي اميال و آرزوهاي خود را در مواقع مناسب در قصه دخالت مي دهد. در ادب حماسي كه شاعر معمولا در داستان تصرف نمي كند، از دلاوري و شجاعت سخن مي گويد و احساس و عاطفه خود را كمتر بروز مي دهد. حال يافتن ويژگي هايي از ادب غنايي در يك اثر حماسي در حوزه ي آرايه هايي مانند تشبيه، استعاره، كنايه و اغراق و در كنار اين ها نمونه هايي از صفات غنايي، ما را به نتايجي مي رساند تا به پرسش هايي كه اين نوشتار بر مبناي آن ها شكل گرفته، پاسخ دهند.
    Thesis summary

  9. مضمون هاي مشترك در مثنوي و غزل هاي شمس
    سعيد اسماعيلي 2016
    غزليات شمس و مثنوي معنوي بيانگر انديشههاي عرفاني منظوم مولاناست و حاصل دنياي سكروصحو و غناوتعليم اوست با توجه به مضامين به كار رفته در اين دو اثر كه با لحني متفاوت نوشته شدهاند، مسائلي كه طرح بنيادين انديشه و عواطف او را در مثنوي معنوي و غزليات شمس تشكيل ميدهد؛ برخاسته از يك بنياد فكري ثابت و مشخص است. به طوري كه بسياري از مضامين به كار رفته در غزليات به صورت تمثيلي و در ضمن داستانها در مثنوي شرح داده شده است ايشان در دفتر اوّل مثنوي و غزليات شمس مضامين مشتركي مانند، عشق، فناي افعالي، مرگ ارادي، رازداري، انسان كامل، حق تعالي، رياضت، عالم معنا و صورت، جان و تن، بازگشت به وطن اصلي، مرگ، خواب، دعا، گريه و زاري، فنا و نيستي، سماع، نفس اماره، جبر و اختيار، توكّل و علل و اسباب، وحدت وجود و حركت و پويايي وجود را به كار برده است.محوريترين وپر بسامدترين مضامين و موضوعاتي كه مولوي با شواهد فراوان به آنها توجه داشته، عشق و توحيد افعالي است كه اساس وپايه ساير انديشههاي مولوي در اين دو اثر گرانبهاست.
    Thesis summary

  10. بررسي زمينه هاي فرم و انديشه هاي سوررئاليستي در معارف بهاولد
    نيلوفر اميدي 2016
    چكيده: سورئاليسم؛ يكي از مكاتب ادبي و هنري است كه اساس آن بر پايهي برهم زدن عادات گذشته و شكستن هنجارها بنا شده است. در واقع، سورئاليسم؛ خلق هنر بدون توجّه به معيارهاي خاص و بدون چهارچوبها و برنامهاي از پيش تعيين شده ميباشد. يك نوشتهي سورئاليستي را ميتوان تقرير انديشه، فارغ از هرگونه ضابطهي عقلاني و مستقل از ملاحظهي معيارهاي متعارف دانست. در يك نوشتهي سورئاليستي، آنچه اهميت مييابد و در مركز توجّه قرار ميگيرد؛ «ضمير ناخودآگاه» نويسنده است و تعقّل و استدلالات منطقي كنار گذاشته ميشود. اگرچه «سورئاليسم» به گونهي رسمي و به عنوان يكي از جنبشهاي معروف هنري قرن بيستم، در غرب پايهگذاري شد؛ امّا رگههائي از آن را ميتوان در برخي از متون عرفاني ايرانزمين مشاهده كرد كه سابقهاي بيش از اين دارد. اگر عقلستيزي برخي از عرفا در قرون اوّليهي هجري و گذر از چهارچوبهاي منطقي در آثارشان را، نخستين نمونههائي بدانيم كه داراي مؤلّفههاي سورئاليستي هستند؛ بايد بپذيريم كه زمينههاي انديشههاي سورئاليستي پيشتر از آنكه از غرب سرچشمه بگيرد، در ادبيات و عرفان شرق وجود داشته است. بهاءالدّين محمّد بن حسين خطيبي بلخي –پدر مولانا- مشهور به بهاءولد؛ از عرفاي قرن ششم و هفتم هجري قمري است كه بيان عارفانه و شطحيات ناب عرفاني او كه با شكستن هنجارهاي متعارف و رها كردن عقل و منطق همراه ميباشد، موجب شده تا رگههائي از مؤلّفههاي سورئاليستي را در اثر يگانهي او، «معارف»، مشاهده كنيم. در اين تحقيق سعي شده است كه با توجّه به شاخصهها و مؤلّفههاي «سورئاليسم» و بررسي زمينههاي آن در «معارف» بهاءولد، اين اثر مورد نقد و ارزيابي قرار گيرد.
    Thesis summary

  11. بررسي اصطلاحات ديني در ديوان حافظ بر اساس تحليل گفتمان
    مهدي ضيايي 2016
    از خصوصيات مهم ديدگاه تحليل گفتمان توجه به صورت، معنا و تاثيرات اجتماعي و فرهنگي در يك متن است. با انتخاب و به كارگيري اين رويكرد، ميتوان انتظار داشت كه بررسي و تحليل دقيقتري از متن ادبي صورت گيرد. از ميان رويكردهاي تحليل گفتمان، رويكرد نورمن فركلاف به عنوان روش خاص در اين پژوهش به كار رفته است. رويكرد فركلاف، نوعي تحليل گفتمان متن محور است كه در آن تجزيه و تحليل در سطوح مختلف انجام ميگيرد. تحليل متن، بررسي نحوهي توليد، توزيع و مصرف آن و نگاه به ويژگيهاي اجتماعي از خصوصيات اين نظريه است. در اين تحقيق، اصطلاحات ديني «مذهب»، «نماز»، «روزه» و «توبه» در ديوان حافظ مورد بررسي قرار گرفته است. بر اساس نظريهي فركلاف، تحليل اصطلاحات ديني در سطح توصيف، بر اساس ويژگيهاي متني استوار است و هدف اصلي در اين مرحله، توجه به مفهوم ظاهـري آنها ميباشد. در سطح تفسير، تحليل اصطلاحات ديني بر مبناي كردار گفتماني صورت گرفته است؛ در اين مرحله، سرنخهايي كه در بخش توصيف به دست آمده است، در كنار متون بينامتني و دانش زمينهاي مفسر، پايه و اساس تفسير متن ميباشد. سطح تبيين، به تحليل كـردار اجتماعي در متن اختصاص دارد. در اين مرحله، به تاثيـر مؤلفههاي قدرت و ايدئولوژي در نوع نگرش حافظ به اصطلاحات ديني توجه شده است. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان ميدهد كه شعر حافظ در لايههاي مختلف معنايي، حاوي سخنان و انديشههاي مهمي ميباشد. حافظ به تمام جنبههاي شعر خود در صورت، معنا و ابعاد مختلف اجتماعي و فرهنگي آن توجه داشته و انديشههاي متفاوتي را به فراخور هر بخش، بيان نموده است. بنابراين اگر بررسي شعر حافظ با ديدي محدود و تاكيد بر جنبهاي خاص، متمركز باشد، نتايج قابل اعتمادي را در پي نخواهد داشت.
    Thesis summary

  12. مقايسه­ ي زباني و محتوايي و تحليل زمينه­ هاي ظهور برخي اصطلاحات و موضوعات عرفاني در دو اثر تمهيدات عين القضات همداني و روح الارواح
    فاطمه احمدي 2015
    چكيده: مقايسه­ي زباني و محتوايي و در پرتو آن، تحليل زمينه­ها­ي ظهور و بروز برخي اصطلاحات و موضوعات عرفاني در دو اثر تمهيدات و روح الارواح، موضوع اصلي اين رساله است. در اين راستا وجود خصوصيات ويژه­ي زباني و محتوايي هر دوره از تاريخ ادبيّات، ما را بر آن مي­دارد كه اثر كم­تر شناخته شده­اي چون روح الارواح را، با ديگر كتاب هم عصر خود يعني تمهيدات بسنجيم، تا از رهگذر اين مقايسه، به ويژگي­هاي منحصر به فرد زباني و محتوايي هر يك از آن­ دو اثر و بالطبع برخي از وجوه سبكي دو نويسنده­ي نامدار سده­ي پنجم و ششم قمري پي ببريم. بديهي است كه شناخت اين خصوصيات، نه تنها ما را با نوع نگرش و اعتقاد نويسندگان مورد نظرآشنا مي­سازد، بلكه مي­تواند، زمينه­هاي تأثير و تأثر آن­ها را، بر يكديگر و نيز ديگر نويسندگان عارف نشان داده و امكان دريافت اطلاعاتي را درباره­ي پيشينه­ي تصوّف نيز فراهم نمايد. سعي ما بر اين بوده است كه تا حدّ امكان، بيشتر موضوعات عرفاني و ويژگي­هاي زباني منحصر به فرد را، در هر دو كتاب، شناسايي و در دو بخش جدا­گانه تحليل نموده و نيز، پاره­اي از اصطلاحاتي را كه به نظر مي­رسد، بر­ساخته­ي ذهن خلّاق سمعاني و عين القضات باشد، معرفي و زمينه­هاي ظهور آن­ها را در آثار پيشين بجوييم.
    Thesis summary

  13. بررسي و مقايسه ي گرگين ايراني و پيران ويسه ي توراني از منظر شخصيت و ...
    مژگان عبدل قوزلوجه 2015
    پيران ويسه و گرگين ميلاد دو شخصيت در شاه نامه ي فردوسي هستند كه به واسطه ي كاركردهايي كه از منظر شخصيتي در داستان دارند، داراي شخصيت هاي پيچيده، دوگانه، ضدقهرمان و ناهمگون هستند. اين دو شخصيت در دو موضع متضاد و ناهم گون در داستان هاي شاه نامه ايفاي نقش دارند. گرگين شخصيتي ايراني است؛ اما به عنوان مثال، در داستان بيژن و منيژه، نقشي منفي بازي مي كند و باعث مي شود كه بيژن به دام دشمنان ايرانيان بيفتد؛ بدين روي مي توان نقش ضد قهرمان به او داد. در مقابل پيران ويسه كه وزير و مقرب افراسياب است، در شمار دشمنان سوگند خورده ي ايرانيان به شمار نمي آيد و گاهي از سر دل سوزي هم دم و هم دل ايرانيان مي شودپيران ويسه و گرگين ميلاد دو شخصيت در شاه نامه ي فردوسي هستند كه به واسطه ي كاركردهايي كه از منظر شخصيتي در داستان دارند، داراي شخصيت هاي پيچيده، دوگانه، ضدقهرمان و ناهمگون هستند. اين دو شخصيت در دو موضع متضاد و ناهم گون در داستان هاي شاه نامه ايفاي نقش دارند. گرگين شخصيتي ايراني است؛ اما به عنوان مثال، در داستان بيژن و منيژه، نقشي منفي بازي مي كند و باعث مي شود كه بيژن به دام دشمنان ايرانيان بيفتد؛ بدين روي مي توان نقش ضد قهرمان به او داد. در مقابل پيران ويسه كه وزير و مقرب افراسياب است، در شمار دشمنان سوگند خورده ي ايرانيان به شمار نمي آيد و گاهي از سر دل سوزي هم دم و هم دل ايرانيان مي شود.
    Thesis summary

  14. زندان نامه نويسي در حوزه ادبيات داستاني سال هاي (1357-1320)
    فاطمه فراقيان 2015
    زندان نامه نوع ادبي فراموش شده اي است كه به توصيف زندان و رويدادهاي آن اشاره دارد. برخي نويسنده هاي زنداني شده،در زندان به نگارش زندان نامه پرداخته اند، برخي ديگر پس از آزادي تجربه زنداني شدن خود را روايت كرده اند و برخي ديگر بدون تجربه زندان و گويا بنابر شنيده هاي خود به نگارش زندان نامه پرداخته اند. نويسنده هايي نيز وجود دارند كه زنداني شده اند اما وقايع زندان را در آثار خود انعكاس نداده اند (شايد نوعي واكنش باشد) زنداني شدن نويسنده ها و آزادي از زندان آن ها،رابطه تنگاتنگي با مسائل و تحولات سياسي دارد. زيرا ادبيات در اين دوره درخدمت اجتماع و سياست است وطرح مشكلات اجتماعي و گاه سياسي در داستان ها و مقاله ها موجب دستگيري آن ها مي شود.در نقطه ي مقابل نيز گاه تحولات سياسي همچون جنگ، كودتا و انقلاب در دستگيري يا آزادي نويسنده ها تأثير به سزايي داشته است. نويسنده هاي زنداني يا زندان نامه نويس دوره رضا شاه پهلوي تا زمان سقوط حكومت ش در سال (1320) علي دشتي ، كريم كشاورز، جعفر پيشه وري ، جلال آل احمد، بزرگ علوي و ابراهيم گلستان هستند. زندان نامه نويس هاي دوره به سلطنت رسيدن محمد رضا شاه پهلوي تا كودتا (1332-1320)عبارت اند از احسان طبري، محمود اعتماد زاده(م. ا. به آذين)، احمد محمود و غلامحسين ساعدي. نويسنده هاي سال هاي كودتا تا انقلاب (1357-1332) كه تجربه زندان داشته و يا زندان نامه نگاشته اند:: اميرگل آرا، محمود دولت آبادي، نسيم خاكسار، علي محمد افغاني ، احمد ناظر زاده كرماني ، نادر ابراهيمي ، جمال مير صادقي، صمد بهرنگي ، عدنان غريفي، فريدون تنكابني ، ناصر مؤذن، علي اشرف درويشيان ، حسن حسام، هوشنگ گلشيري، اسماعيل شاهرودي، رضا براهني ، امير حسن چهلتن ، شهرنوش پارسي پور، جليل امجدي، محسن مخملباف، احمد پور نجاتي، منصور ياقوتي و ابراهيم يونسي هستند. توصيف زندان، بيان احساسات زنداني،رفتار زندان بان ها،انواع شكنجه، وضع بد غذا و بهداشت، اعتصاب و اعتراض،بي قانوني(پرونده سازي،محاكمه فرمايشي)ومسائل اجتماعي و سياسي،بخشي از درون مايه هاي اصلي زندان نامه ها در اين سال هاست.
    Thesis summary

  15. بررسي و تحليل نگاه سه شاعر برجسته ي ايراني (سنايي، عطار و مولانا) به مسئله ي يهوديت با توجه به آموزه هاي قرآني
    حسن طهماسبي 2014
  16. بررسي و تحليل عنصر شخصيت در آثار نمايشي اكبر رادي
    شيوا پورجهان 2014
    اكبر رادي يكي از برجسته ترين نويسندگان معاصر است كه بخشي از نوشته هاي او به نوع نمايش نامه اختصاص يافته است. در نمايش نامه، هم چون داستان يكي از عناصر برجسته ي نمايش شخصيت است. ما در اين پژوهش به تحليل عنصر شخصيت در نمايش نامه هاي اكبر رادي پرداخته ايم. در آغاز شخصيت هاي آثار نمايشي او را طبقه بندي كرده، ميزان تحول نقش و اهميت كاركرد، تحول و روند دگرگوني آن ها را مورود بررسي قرار داده ايم. اكبر رادي يكي از برجسته ترين نويسندگان معاصر است كه بخشي از نوشته هاي او به نوع نمايش نامه اختصاص يافته است. در نمايش نامه، هم چون داستان يكي از عناصر برجسته ي نمايش شخصيت است. ما در اين پژوهش به تحليل عنصر شخصيت در نمايش نامه هاي اكبر رادي پرداخته ايم. در آغاز شخصيت هاي آثار نمايشي او را طبقه بندي كرده، ميزان تحول نقش و اهميت كاركرد، تحول و روند دگرگوني آن ها را مورود بررسي قرار داده ايم. در اين راستا وجود شخصيت هاي سياه و سفيد، جزييات شخصيت پردازي و ...
    Thesis summary

  17. بررسي و تحليل ساختارهاي روايت در سرودههاي سهراب سپهري
    مريم صمدي 2014
    روايت­شناسي يكي از ابعاد مهم روش­هاي نقد ادبي است با دامنه­ايي گسترده؛ چنان­كه در حيطه­ي داستان و حكايت آن­طور كه پنداشته مي­شود، محصور نمي­ماند؛ بلكه به دنياي شعر و ادبيات منظوم نيز، سرايت مي­كند. به اين سبب نگارنده­ در اين پايان­نامه، از همين منظر به بررسي مجموعه­ي اشعار سهراب سپهري، پرداخته­ و بر آن بوده­است تا خوانشي مبتني بر نظريه­هاي روايت­شناسي از شعر سهراب داشته باشد. در اين پايان­نامه در فصل دوم، ابتدا به صورت اجمالي، به مبحث روايت، نظريه­پردازان روايت و اهميت آن در بازخواني ادبيات پرداخته شده است. سپس به تاريخچه­ي روايت­هاي منظوم و روايت در ايران نگاهي گذرا شده است. در فصل چهارم، به بررسي روايت و عناصر داستاني اشعار روايي سهراب سپهري اختصاص يافته است. سخن اصلي اين پايان­نامه، تشريح اين امر است كه سهراب سپهري، به عنوان يك شاعر، به كاربرد روايت و عناصر داستاني در شعر توجه دارد و با استفاده از تكنيك­هايي - مثل ايجاد و آفرينش صحنه، براي معطوف ساختن توجه مخاطب به درون­مايه، تغيير زاويه­ديد از داناي كل به «من روايتي» براي افزايش همدلي مخاطب، توجه به انتخاب موضوع و درون­مايه؛- توانسته است تا حدودي ژانر ادبي شعر را به روايت نزديك كند
    Thesis summary

  18. بررسي و تحليل ساختارهاي روايت در سروده هاي سپهري
    مريم صمدي 2014
    روايت­شناسي يكي از ابعاد مهم روش­هاي نقد ادبي است با دامنه­ايي گسترده؛ چنان­كه در حيطه­ي داستان و حكايت آن­طور كه پنداشته مي­شود، محصور نمي­ماند؛ بلكه به دنياي شعر و ادبيات منظوم نيز، سرايت مي­كند. به اين سبب نگارنده­ در اين پايان­نامه، از همين منظر به بررسي مجموعه­ي اشعار سهراب سپهري، پرداخته­ و بر آن بوده­است تا خوانشي مبتني بر نظريه­هاي روايت­شناسي از شعر سهراب داشته باشد. در اين پايان­نامه در فصل دوم، ابتدا به صورت اجمالي، به مبحث روايت، نظريه­پردازان روايت و اهميت آن در بازخواني ادبيات پرداخته شده است. سپس به تاريخچه­ي روايت­هاي منظوم و روايت در ايران نگاهي گذرا شده است. در فصل چهارم، به بررسي روايت و عناصر داستاني اشعار روايي سهراب سپهري اختصاص يافته است. سخن اصلي اين پايان­نامه، تشريح اين امر است كه سهراب سپهري، به عنوان يك شاعر، به كاربرد روايت و عناصر داستاني در شعر توجه دارد و با استفاده از تكنيك­هايي - مثل ايجاد و آفرينش صحنه، براي معطوف ساختن توجه مخاطب به درون­مايه، تغيير زاويه­ديد از داناي كل به «من روايتي» براي افزايش همدلي مخاطب، توجه به انتخاب موضوع و درون­مايه؛- توانسته است تا حدودي ژانر ادبي شعر را به روايت نزديك كند.
    Thesis summary

  19. بررسي و تحليل هنجارگريزي معنايي در غزليات نظيري نيشابوري بر اساس نظريه ليچ
    حسين دارابي سرور 2013
  20. بررسي و مقايسه ي ناز و نياز در غزل سعدي و وحشي بافقي
    فاطمه وحدتي سرج 2013
    بازتاب ناز و نياز در غزليات سعدي و وحشي بافقي، موضوع اصلي اين رساله است. عشق به عنوان محوري ترين موضوع شعر فارسي، بيشتر در قالب غزل و با جلوه هاي گوناگون نمودار شده است. ذوق زمانه و قريحه ي شاعران، هم جانب جمال را نگاه داشته هم جانب كمال را، گاه به جسم گراييده و گاه راغب روح بوده، اغلب معشوق شخصيت غالب بوده و اندك مواقعي نيز عاشق؛ ولي همواره، ناز و نياز از احوال پايدار عاشق و معشوق و از بارزترين وجوه عاشقانه ها بوده است. همچنين تعلق روحي و تمتع جسمي نيز، پيوند مستقيمي با مسأله ي ناز و نياز دارد. در نظر سعدي، معشوق از چنان جايگاه رفيعي برخوردار است كه گاه به معبود نزديك مي شود. در مقابل، معشوق در شعر وحشي چهره اي كاملاً زميني دارد و گاه در برابر عاشق، شخصيت مغلوب به شمار مي آيد. با توجه به جايگاه والاي عشق نزد سعدي و وحشي، مي توان گفت پرداختن به عشق، مهمترين وجه اشتراك سروده هاي اين دو شاعر به شمار مي رود. نكته ي قابل بررسي، رويكرد متفاوتي است كه سعدي و وحشي نسبت به عشق دارند. بر همين اساس در اين جستار برآنيم تا به بررسي عاطفه ي عشق در نظرگاه سعدي و وحشي و بيان تفاوت ديدگاه هاي آنان بپردازيم. نتيجه آنكه در غزل سعدي، نياز و سوز و گداز عاشق وجه غالب بيان عاشقانه است، در حالي كه در غزل وحشي ناز عاشق در برابر معشوق و اعراض از يار بسامد بالايي دارد، تا بدانجا كه به ويژگي اصلي شعر او تبديل شده است و او را به عنوان پايه گذار واسوخت معرفي كرده است. افزون بر اين، تبيين جايگاه عشق و معشوق نزد سعدي و وحشي با مسائل فرهنگي، اجتماعي و روانشناختيِ زمانه ي شاعران نيز پيوند مي خورد و به نحوي مقايسه ي سبك عراقي و مكتب وقوع و واسوخت نيز به شمار مي آيد.
    Thesis summary

  21. بررسي و تحليل سبك شناختي آثار داستاني صمد بهرنگي
    فرانك حيدري 2012
  22. سير تحولي چهار پاره ي پيوسته از مشروطه تاكنون
    علي تكرلي 2012
  23. روش پايان بندي در داستان هاي مثنوي
    آرزو بهاروند 2012
  24. بررسي زمينه هاي روانشناسي عشق در غزليات سعدي
    راهله كمالي 2012
    امروزه بررسي متون ادبي بر اساس ديدگاه هاي روان شناسي نوين يكي از رايج ترين زمينه هاي تحقيق در رشته ي زبان و ادبيات فارسي است. غزليات سعدي به عنوان يكي از آثار برجسته در ادبيات غنايي به بيان ظرايف و دقايق عشق پرداخته است. از سوي ديگر عشق از مباحث عمده در روان شناسي تجربي به شمار مي آيد و روان شناسان برجسته اي چون اريك فروم، استرنبرگ و رنه آلندي به بحث درباره ي عشق، زمينه ها، كاركردها و انواع آن پرداخته اند. در رساله ي حاضر، جنبه ها و حالات گوناگون عشق و عاشق در غزل سعدي از ديدگاه روان شناسي تجربي مورد بررسي قرار گرفته است و شباهت ها و تفاوت هاي آن ها مطرح شده است. ميان ديدگاه سعدي در غزليات و روان شناسي تجربي راجع به عشق، مشتركات بسياري وجود دارد كه از آن جمله مي توان به مواردي چون انگيزه هاي عشق ورزي، تواضع و پاكبازي و تسليم در برابر معشوق، بردباري و تلاش و همت در عشق و... اشاره كرد. در زمينه هاي اندكي نيز تفاوت هايي ميان آن دو مشاهده مي شود. مشتركات بسياري كه بين ديدگاه سعدي نسبت به عشق با روان شناسي تجربي امروز وجود دارد، از سويي بيان گر صداقت و واقع نگري سعدي در عشق ورزيدن و بيان آن در غزليات است و از سوي ديگر نيز بر پايداري و ثابت بودن ذات عشق طبيعي و سالم تأكيد دارد.
  25. بررسي زمينه هاي روانشناسي عشق در غزليات سعدي
    راهله كمالي 2012
  26. بررسي جلوه هاي نوستالژي در شعر حافظ
    مريم شاهدي علي آباد 2012
  27. جلوه هاي نوستالژي در شعر حافظ
    مريم شاهدي علي آباد 2012
    نوستالژي از اصطلاحات علم روانشناسي و به معناي دل تنگي، حسرت زدگي و غم غربت است. بررسي جلوه هاي نوستالژي در آثار يك شاعر و نويسنده، ما را با جنبه هاي گوناگون شخصيت او آشنا مي كند. اين دل تنگي و غم غربت از ديرباز در ادبيات فارسي نمود گسترده اي داشته است و خصوصاً در شعر غنائي جايگاهي ويژه را به خود اختصاص داده است. حافظ شيرازي از جمله شاعراني است كه جنبه هاي گوناگون غم غربت و دل تنگي را در سروده هاي او مي توان ديد. نوستالژي شخصي حافظ مواردي چون دوري از شيراز، ياد ايام وصال و حسرت دوران جواني را در بر مي گيرد. مرثيه هاي شخصي حافظ در سوگ عزيزانش نيز در اين بخش قرار مي گيرد. عصر حافظ در دورهاي بحراني از تاريخ قرار مي گيرد؛ از اين رو تأثرات حاصل از اوضاع نابهنجار سياسي- اجتماعي در سروده هاي اين شاعر جلوهاي برجسته دارد، به گونه اي كه بسياري از مصاديق نوستالژي و حسرت گذشته در شعر حافظ، ريشه در زمينه هاي سياسي-اجتماعي عصر او دارد. در اين بخش، دو تن از چهره هاي سياسي- ابواسحاق اينجو و امير مبارزالدين محمد - نقشي برجسته دارد. انديشه هاي عرفاني خواجه در نگاه به گذشته ي ازلي و هبوط انسان به كره ي خاكي نيز با حسرت و اندوه جدا شدن از عالم معنا پيوند مي خورد. نگاه متفاوت حافظ به اين مسئله نيز شايسته ي بررسي است. با توجه به شخصيت فعال و مبارز حافظ در شعر او موارد نقض نوستالژي را نيز مي توان مشاهده كرد. مضاميني چون غم ستيزي و شادخواري، اميدواري به آينده، توكل به لطف خدا و رضا به داده ي او حافظ را ياري مي كند تا در آن روزگار سياه اسير سلطه ي غم و حسرت نشود.
    Thesis summary

  28. تحليل انديشه هاي ديني-اسلامي در ادبيات داستاني كودك و نوجوان سال هاي 1357-1300
    نسيم صالحي فر 2012
    هدف از پژوهش حاضر، تحليل محتوا و جست وجوي رد پاى انديشه هاي اسلامى در داستان هاي ادبيات كودكان و نوجوانان در سال هاي 1300 خورشيدى تا آغاز انقلاب اسلامى: يعنى 1357 بوده است. طبق تقسيم بندي انجام شده، تمام انديشه ها در شش گروه: 1. اصول اعتقادى، 2. گرايش هاي عملى، 3. احكام، 4. مراسم و مناسك اسلامى، 5. اخلاق اسلامى، 6. ساير موارد مانند تفكر و تدبر در آفرينش، پرورش عقل و خرد، مسئله ي روحانيت، اطلاعات ديني و قرآني، اطلاعات تاريخي و...) قرار گرفته اند و هر كدام از آن ها داراى زيرمجموعه هايي هستند به عنوان مثال اصول اعتقادى داراى زيرمجموعه هايي چون: توحيد، نبوت، معاد، امامت و عدل مي باشد كه ضمن توضيحى مختصر، براى هر يك مصداق هايي ذكر گرديده است. شاخص ها، طبق تحقيق توصيفى و تحليلى از بين گروه سنى: ب (سال هاي اول دبستان)، ج (سال هاي پايانى دبستان، د (دوره ي راهنمايى)، ه (دوره ي دبيرستان)، انتخاب شده است. در اين پژوهش، در حدود پنجاه داستان و مجموعه داستان مورد بررسى و تحليل قرار گرفته است كه بيشتر آن ها را انتشارات كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان به چاپ رسانده است و ساير كتب از طريق انتشارات ديگر به چاپ و انتشار رسيده اند. نتايج به دست آمده نشان مي دهد كه در اين متون، درصد بالاى انديشه ها و مفاهيم موجود، به گرايش هاي عملى اختصاص دارد و كم بسامدترين آن ها احكام است. مراسم و مناسك، اخلاق، اصول اعتقادى و ساير موارد نظير تفكر و تدبر در آفرينش، مسئله ي روحانيت و... نيز، در آثار بررسى شده، نمود قابل توجهى داشته است. از ميان داستان هاي اين دوره، كتاب هاي منتشر شده از سوى كانون، كمترين آمار حضور انديشه هاي اسلامى را به خود اختصاص داده اند. اما در ساير كتب حضور انديشه هاي دينى چندان نامحسوس نيست. لازم است يادآورى شود كه چون موضوع پايان نامه، بررسى ميدانى و آمارى انديشه هاي اسلامى در ادبيات كودكان دوره اي خاص بوده است، در ارزش گذاري و داورى درباره ي شيوه ي استفاده از اين انديشه ها و نوع نگاه نويسنده به آن ها كوششى صورت نگرفته است.
    Thesis summary

  29. تحليل انديشه هاي ديني- اسلامي در ادبيات داستاني كودك و نوجوان سال هاي 1357-1300
    نسيم صالحي فر 2012
  30. بررسي رئاليسم جادويي در آثار داستاني رضا براهني
    شهين اسلامي 2012
  31. بازتاب اسطوره و افسانه در آثار داستاني عباس معروفي
    پيمان دهقان پور 2011
    عباس معروفى (1336) نويسنده ى معاصر، در آثار خود- اعم از رمان، داستان كوتاه و نمايشنامه - توجه و اهتمام ويژه اي براى اسطوره ها، چه اسطوره هاي انسانى (فرا ملّى/ ازلى ابدى) چه اسطوره هاي ملّى قائل است. توجه و اهتمامى آگاهانه -عامدانه تا بدان جا كه بن مايه هاي اصلى برخي آثار وى، بر مبناى يكى از اسطوره ها بنا نهاده شده است. معروفى، در ارتباط با پاره اي از دردهاى انسانى، آنچه با سرشت و سرنوشت انسان، در اعصار انسانى ديروز و امروز، در قالب موضوعاتى تكرارشونده كه هيبت و هيئت ازلى ابدى دارند - خاصه در ارتباط با درگيرى و جدال بي پايان انسان ها با يكديگر - اسطوره هايى را دست مايه ي آثار خويش قرار داده است. توجه معروفى به اساطير و چشم زد وى به داستان هاي اعصار دور، به بازنويسى صرف آن آثار، متوقف نمانده، همانا كوشيده است تا پيوندى ژرف در ارتباط با اساطير انسانى و ملّى اعصار ديروز و عصاره اثيرى و روح تراژيك آن ها با تاريخ معاصر و انسان امروز برقرار كند. اسطوره و افسانه، به عنوان ميراثي از ادبيات داستانى پيشين، فصل هاي مشترك بسيارى با ادبيات داستاني مدرن دارد. تلاش عمده ي معروفى مصروف پيوند گذشته با امروز شده و در اين رهگذر اسطوره ها و افسانه هايي را در آثار خويش به شيوه هاي گوناگون عبور داده است. در بخش «اسطوره»، چهار موضوع اصلى مورد توجه بوده است: «برادركشى»، «پيكرگرداني»، «اسطوره ي دوكاليون» و «اسطوره ي الگو يا مادر در فرهنگ ايرانى». در اين رساله، موضوع «برادركشى» به طور اخص و «خويش كشى» به طور اعم مورد توجه بوده است. اسطوره هاي مطرح در اين بخش، بازتاب داستان «هابيل و قابيل» به عنوان اسطوره اي انساني و ازلى ابدى، در رمان «سمفوني مردگان» و داستان «برادركشى در فرهنگ ايرانى»، در رمان «فريدون سه پسر داشت» با توجه به «كهن الگوي درگيرى برادرها» مورد بررسى قرار گرفته است. اسطوره هاي برادركشى را گوهري ترين و هنري ترين اسطوره ها در آثار عباس معروفى دانستيم و در ذيل اسطوره هاي برادركشى در فرهنگ سامى و ايرانى در دو رمان اصلى معروفى، به ترجيع هاي مكرر او به برادركشى در ساير آثارش نيز توجه نشان داديم. در بخش ديگر، به موضوعى با عنوان «انسان حيوان مركب» يا مقوله ي «پيكرگردانى» پرداخته شده است؛ اين موضوع با توجه به رنگ آميزي و بافت عظيم اسطوره اي و از آنجا كه چنين نگرش و بينشى در جغرافيا و اتمس
    Thesis summary

  32. بررسي زمينه هاي غنايي سبك هندي در غزليات حافظ
    كمال رضايي شعبان 2011
  33. زمينه هاي استبدادستيزي و استبدادپذيري در امثال و حكم دهخدا
    مصطفي قهرماني ارشد 2011
    زمينه هاي پذيرش و ستيزه با استبداد و بازتاب آن در امثال و حكم دهخدا، موضوع اصلي اين رساله است. امثال و حكم، پركاربردترين نوع ادبي عاميانه است و قانون و فلسفه ي توده ي مردم به شمار مي آيد. از آن رو كه مثل، برخاسته از تجربه هاي حيات قومي است، با مطالعه ي آن مي توان ساختارهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و غيره هر قوم را بازشناخت. ساختار سياسي ايران تا دوره ي مشروطيت، با استبداد شناخته مي شود كه در آن، پادشاه پيوسته در رأس قدرت بود و مردم همگي رمه ي او به شمار مي رفتند. حاكميت استبداد، رواج انديشه ي جبرباورى، فقدان زمينه هاي عقلانى و فلسفى در جامعه، سرسپردگى و نفى فرديت از جمله عواملى هستند كه در طول تاريخ سبب شكل گيري سخنان و امثالي شده اند كه بنيان هرگونه تعقل، حركت اجتماعى و پيشرفت را سست كرده اند. آن بخش از مثل ها كه بر استبداد پذيرى دلالت مي كنند، بسامد فراوان دارند و بيانگر سلطه ي درازآهنگ استبداد هستند. اين از آنجاست كه فرهنگ سياسى و اجتماعى پيوندى دوسويه با زبان دارند. زبان از شرايط جامعه تغذيه مي كند و بر ساختارهاى آن تأثير مي نهد. اما همين زبان، گاه مي تواند محملى مناسب براى ستيزه با نظم و سامان موجود، به ويژه در قالب طنز باشد. نتيجه آنكه استبداد، به شكل گيري زبان و فرهنگى مي انجامد كه نظام و انديشه ي استبدادى را ترويج مي دهند و آن را پايدارتر مي سازند.
    Thesis summary

  34. بررسي جايگاه زن در امثال و حكم فارسي
    مريم برزگر 2010
    ضرب المثل ها شاخه اي از ادبيات عاميانه هستند كه با مطالعه ي آن ها مي توان به بسياري از آداب و رسوم، عقايد و باورهاي يك قوم دست يافت. يكي از مسائل قابل توجه كه در ضرب المثل ها به آن پرداخته شده، جايگاه زن است. زن در غالب امثال فارسي با صفاتي چون بي وفايي، خيانت، مكّاري، دورويي، جادوگري و... معرفي شده است. البته ضرب المثل هايي نيز وجود دارد كه در آن ها زن تحسين و ستايش مي شود امّا تعداد اين ضرب المثل در مقايسه با آن چه كه راجع به تحقير و خوارداشت زنان است بسيار ناچيز و اندك است. در رساله ي حاضر، جايگاه زن به عنوان دختر، معشوق، همسر، مادر، پيرزن و... در ضرب المثل ها مورد تحليل و بررسي قرار گرفته و نگارنده كوشيده است كه جنبه هاي مختلف تاريخي، اجتماعي، فلسفي، ديني و... نگاه ايرانيان به زن را تبيين نمايد. از آن جا كه بسياري از ضرب المثل ها داراي ويژگي هاي ادبي و بلاغي هستند، نگارنده به اين موضوع علاقه مند و بر آن شده تا در اين حوزه گام بردارد. از سوي ديگر از آن رو كه بسياري از ابيات و مصرع هاي شعر شاعران ايراني به صورت مثل درآمده و در بين مردم رايج گرديده، در بررسي ضرب المثل ها، اين ابيات و مصرع ها نيز مدنظر قرار گرفته است.
    Thesis summary

  35. تحليل و بازخواني برخي غزل هاي شمس بر اساس مكتب روانشناسي كارل گوستاو يونگ
    مريم اسمعلي پور 2010
    امروز بررسى متون ادبى بر اساس نقد روان شناسانه يكى از رايج ترين انواع نقدهاست. در اين ميان يكى از مكتب هاي مورد توجه منتقدان ادبى، مكتب روانشناسى تحليلى كارل گوستاو يونگ است. از رهگذر رشد اين مكتب و توجه وافر يونگ به اسطوره ها و كهن الگوها، نقد ديگرى به نام نقد كهن الگويي يا نقد اسطوره اي در ميان منتقدان رواج يافته است. آنچه در اين رساله مورد توجه است، بازخوانى برخى از غزل هاي شمس مبنى بر آراء يونگ و مبتنى بر نقد روان شناسانه و اسطوره گراست. به نظر ما شباهت ديدگاه هاي يونگ با مولانا در غزليات شمس به سه بخش تقسيم مي شود. بخش نخست شامل كهن الگوها مي شود. يونگ بود كه به وجود ضمير مشتركي در همه ي آدميان اصرار ورزيد و محتويات اين ضمير را آركي تايپ يا كهن الگو ناميد. از نگاه يونگ كهن الگوها گوناگون اند؛ اما مهم ترين آن ها عبارت اند از: نقاب، سايه، آنيما، آنيموس، پير خردمند و خود. از آنجا كه زبان مولانا در غزل ها، به گفته ي مناقب نويسان و شواهد حاضر در متن، زبانى نينديشيده و بيشتر شبيه به اعتراف هاي شيدايى بر تخت روانكاو است، بارزترين نمود اين كهن الگوها را مي توان در غزل هاي شمس يافت. مولانا در نمود بخشيدن اين كهن الگوها از رمز استفاده مي كند. اين بخش نگاه ما مبتنى بر نقد اسطوره اي است. بخش ديگر به شيوه ي آفرينش هنرى بازمي گردد. يونگ شيوه ي آفرينش هنرى را به دو بخش روان شناسانه و ديده ورانه تقسيم مي كند. شيوه ي روان شناختي، شيوه اي است كه از خودآگاهى سرچشمه گرفته است و دربرگيرنده ي تجربيات عادى و جارى زندگى و منطقي تر است. اما شيوه ي آفرينش ديده ورانه برخاسته از ناخودآگاه و در وراى عقل و انديشه و برتر از درك آدمى است. شيوه ي ديده ورانه دقيقاً همان شيوه اي است كه بر مولانا در سرودن غزل ها عارض شده است. در اين بخش نگاه ما هم مبتنى بر نقد اسطوره اي است، هم نقد روانشناسى. بخش سوم شامل بررسى ديدگاه يونگ در مورد دين و خداست. يونگ، خدا را يك كهن الگو مي داند. او مفهوم خدا را در دو سطح شكل كهن الگويي و محتواى كهن الگويي مطالعه مي كند. خدا در دو سطح مورد نظر نيز در انديشه ي مولانا و غزل هاي شمس نمود يافته است. البته لازم به ذكر است در اين مورد ميان آراء علمى يونگ و باورهاى دينى مولانا، تفاوت هايي به چشم مي خورد. در اين بخش نيز، نقد اسطوره اي به همراه نقد روانشناسى مورد توجه است.
    Thesis summary

  36. بررسي و تحليل شاخصه هاي اومانيستي در سروده هاي احمد شاملو
    حميدرضا سليماني جمال آبادي 2010
  37. بررسي تشبيه در غزل سعدي
    سمانه عظيمي 2010
    سعدي در كنار حافظ و مولانا يكي از سه غزل سراي برجسته و بلامنازع در شعر فارسي است. درباره ي آثار سعدي و مقام او در ادب فارسي بسيار گفته اند و نوشته اند، اما از آنجا كه غزل سعدي، شعري حرفي- تصويري است و كاملاً تصويري نيست، كمتر به مبحث بلاغت در غزل سعدي توجه شده است. هدف از رساله ي حاضر، پرداختن به جنبه هاي گوناگون تشبيه و انواع آن در غزل سعدي است. نگارنده پس از بيان كليات و پيشينه ي پژوهش، در فصل چهارم به بررسي انواع تشبيه از لحاظ حذف برخي اركان، تعدد مشبه يا مشبهٌ به و بررسي تشبيهاتي مانند مضمر و تفضيل كه در غزل سعدي جايگاه خاصي دارد، پرداخته است. در مبحثي ديگر تشبيهات از لحاظ دارا بودن رنگ سپاهي، اشرافي، ديني و عناصر برگرفته از انسان و زندگي انساني، طبيعت، معطرات و... بررسي شده اند. همچنين به آرايه هايي كه اساس آنها بر تشبيه است، مانند اسلوب معادله، تجاهل العارف و بدل بلاغي در غزل سعدي پرداخته شده است. در پايان رساله، براي آشنايي دقيق تر با جايگاه تشبيه در غزل سعدي، نمودارهايي ارائه شده است.
    Thesis summary

  38. تحليل آرايه تشبيه و تبين وجوه آن در غزلهاي سعدي
    سمانه عظيمي 2009
  39. نقد و بررسي شكواييه هاي شاعران برجسته ي سبك خراساني
    مريم سيفي پور 2009
  40. بازتاب اسطوره افسانه و تاريخ در آثار عباس معروفي
    پيمان دهقان پور 2009