مرتضی قائمی

استاد

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/03/31

مرتضی قائمی

علوم انسانی / زبان و ادبیات عرب

رساله های دکتری

  1. کلمه العفو فی الصحیفه السجادیه؛ دراسه دلالیه تاریخیه وصفیه
    ابراهیم کاظم 1402
    إنّ علم الدلاله یُعد جزءًا من علم اللغه والذی یتطرق إلى دارسه المعنى للمفردات او العبارات فی النص والوصول إلى غایه المتکلم او الکاتب، واستعمل علم الدلاله فی النصوص الدینیه کالصحیفه السجادیه التی لها طبقات دلالیه معقده تلعب دوراً فاعلًا ومفتاحًا فی تحدید معنى المفردات، ویهدف هذا البحث إلی التطرق لعلم الدلاله التاریخی والبنیوی لکلمه العفو عن طریق المنهج الوصفی والتحلیلی، کما یحاول لدراسه کلمه العفو من جهه الدلاله اللغویه فی الصحیفه السجادیه، ورسمت اثر هذه الکلمه عبر الازمنه التاریخیه من العصر الجاهلی حتى الاسلامی والتی برزت لنا التطور الدلالی کالتخصیص والتعمیم والرقی والانحطاط الدلالی ونقلت لنا کلمه العفو بدلالتها المادیه والاشیاء المحسوسه معنى خاص مثل (الرسم والتراب والشعر والوفر) وإلى دلالات غیر محسوسه معنویه ووجدانیه، وبهذا خضعت هذه الکلمه من معانیها الوضعیه إلى وجه آخر مظهرًا من مظاهر التطور الدلالی التی ادرجتها الآثار الادبیه التاریخیه والنصوص الدینیه، وتنوعت معانی کلمه العفو الوارده فی الادعیه المبارکه والتی جعلت لها معانی متنوعه منها المغفره والسلامه والمحو واسم من اسماء الله الحسنى والترک والمثوبه بتاثیر السیاق الذی جعل لها معانی اخرى متنوع الدلالات کی یطلق للمتلقی آفاق تشکیلیه وابداعیه، وصور لها الإمام (علیه السلام) معانی لکی ترتقی إلى قصدیه تامه
    خلاصه پایان نامه

  2. بررسی سبک شناختی صداهای دستوری ور نامه 53 نهج البلاغه
    مریم محمدی 1402
  3. تحلیل عوامل متن بودگی در امثال نهج البلاغه بر اساس نظریه دی بوگراند
    عامر عبید 1402
    متن بودگی، با مشخصه های متعدّد و متنوّعی که دارد، موجبات بروز نگرش نویسنده و یا گوینده را فراهم می-آورد. «در سبک شناسی نحوی، نحوه هم نشینی واژگان و نظم ساختار دستوری آن ها مورد اهمیّت است» . به عنوان نمونه، با بررسی کیفیّت واژه چینی در جمله، می توان نحو معیار را از نحو سبک ساز، باز شناخت؛ و در یک دیدگاه جزئی، فردیّت را در سبک اشخاص مختلف، تحلیل نمود. سبک و ساختمان جمله ها نیز، با داشتن انواع متنوّع (گسسته، هم پایه، وابسته، متصل و تو در تو)، تنوّع های سبکی را به وجود می آورند، که از نظر معنایی متفاوتند؛ برای نمونه، سبک گسسته، گروهی از اندیشه های مستقل و جدا از هم را به نمایش می گذارد، این در حالی است که، سبک هم پایه با ایجاد ارتباطات معنایی میان ساخت های نحوی، شتاب سخن را فراوان و موجب پویایی متن می گردد «وجهیّت» نیز، در لایه نحوی مطرح شده و «یکی از روش های کشف دیدگاه، تفکر و اعتقاد نویسنده و نگرش او در ارتباط با محتوای عبارت است که از ساخت نحوی نشات می گیرد و از دیرباز موضوعی بحث برانگیز میان منطقیون و زبان-شناسان بوده است. از نظر لاینز (1977) در «وجهیّت»، نوع نگرش نویسنده نسبت به موضوع و صدق و کذب آن مشخص می گردد»
    خلاصه پایان نامه

  4. تحلیل کاربردشناختی گزاره های اخلاقی در نهج البلاغه
    اکرم ذوالفقاری 1401
    چکیده: کاربردشناسی مطالعه ای دربارۀ ارتباط میان ساختار زبان و کاربرد آن است. این رویکرد زبان شناسانه که بخشی از نظریۀ کلی معنا را تشکیل می دهد به صورت ویژه مربوط به معنای ضمنی و معانی استنباط شده و ناگفته هاست که شنونده در آن بر اساس تجربۀ مشترک دست به استنباط و استنتاج می زند. مهمترین مولفه ها برای تحلیل کاربردشناسانه کنش گفتار، ادب ورزی، استلزام ارتباطی، پیش انگاری و برهان ورزی است که به ترتیب زبان را در بافت کنش انسانی، عدول از اصول همکاری گفتمان، تکیه بر پیش فرض های مشترک و توجه به استدلال و برهان زبانی در تحقق اهداف گوینده مورد بررسی قرار می دهد. کاربست این رویکرد در تحلیل مفاهیم غیربیانی متون مذهبی از جمله نهج البلاغه کارگشا است بخصوص اگر در ابعاد تربیتی و اخلاقی مورد بررسی قرار بگیرد. این پژوهش قصد دارد با روش توصیفی- تحلیلی، گزاره های اخلاقی نهج البلاغه را با رویکرد کاربردشناختی مورد بررسی قرار دهد و کارکرد آن ها را در دریافت و درک مضامین پنهان و مقصود امام (ع( تبیین نماید. از این رو برای هر کدام از مولفه ها یک یا چند موضوع اخلاقی انتخاب شده و در نهایت این نتیجه حاصل شد که راهبردهای کاربردشناختی فرآیند ارتباط را تسهیل و تعابیر و مفاهیم جدیدی را به مخاطب منتقل می کنند که مستقیما بیان نمی شود. از این رو امام (ع) غالبا با در نظر گرفتن قدرت درک مخاطب از بیان صریح فراتر رفته و به روش غیر مستقیم متوسل می شود که بدون توسل به قراین متنی و بافت موقعیتی نمی توان به مقصود ایشان پی برد.
    خلاصه پایان نامه

  5. بررسی مقابله ای استعاره (استعاره های مربوط به چهار مفهوم احساسی شادی، غم، خشم و ترس) در زبان های فارسی و عربی بر اساس نظریه استعاره مفهومی
    سمیه محمدی 1400
    در پژوهش حاضر "استعاره شناختی" را که به درک و بیان یک مفهوم انتزاعی بر اساس یک مفهوم فیزیکی تر اطلاق می شود به عنوان ابزاری موثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، بکار می گیریم. اهمیت این تحقیق، از این واقعیت ناشی می شود که امروزه مبحث استعاره های مفهومی در زمینه مطالعات فرهنگی و میان فرهنگی، امکان بررسی شناختیِ فرهنگ ها را فراهم و از چرایی شباهت ها و تفاوت های میان آنها پرده برمی دارد. روش انجام این تحقیق، توصیفی-تحلیلی و روش تحلیل به صورت معناشناسی شناختی است و الگوی بررسیِ مقایسه ای آن، الگوی پیشنهادی کرشفسکی است که شامل چهار مرحله توصیف، مقایسه، مقابله و نتیجه گیری است. مراحل مذکور، در چارچوب نظریه کوچش، مورد بررسی قرار می گیرند. بررسی داده های این پژوهش نشان می دهد که عامل «انتقال» به جهت همجواری جغرافیایی، به ویژه هم کیشی، به علاوه ی عاملِ بنیادینِ «انگیختگی جهان شمول فیزیولوژیک»، اشتراکات شناختی وسیعی را میان سخنگویان این دو زبان در حوزه احساسات شادی، غم، خشم و ترس، موجب شده است. هرچند نباید نقش فرهنگِ مختصِ هر یک از زبان های مذکور را، در ایجاد گونه های متفاوت تجربی و اندیشگانی و ترجیحات شناختی و به تبع آن، استعاره های خاصِ زبانی، نادیده گرفت. داده های فرهنگ بنیاد این پژوهش، عمدتا جزو استعاره های متجانس اند یعنی هر دو زبان از استعاره های مشترک در سطح عام استفاده نموده سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعاره های خاص زبانی به وجود آورده اند. مثلا استعاره «خشم کوره است» در فارسی، استعاره عامِ «خشم گرما است» را انتخاب و سپس به جای گرما، کوره را برگزیده و فرد عصبانی را به شیء پرتاب شده از کوره، مانند کرده است و زبان عربی، "جوشیدن شکم" را برجسته دانسته و عبارت "غلی جوفه من الغضب" را ایجاد کرده است؛ یا در رابطه با ترس، استعاره «خوف یجمد الدم فی العروق»، در عربی، استعاره عامِ «ترس سرما است» را انتخاب و سپس به جای سرما، "یخ زدن خون" را برگزیده و این عبارت استعاریِ فرهنگ بنیاد را به وجود آورده است در حالی که در زبان فارسی غالبا تن یا برخی اعضای بیرونی است که یخ می کند. همچنین زبان های مذکور در حوزه های مبدا پایه ای نظیر "بالا"، برای تصور شادی، مشترک اند، اما این استعاره در زبان فارسی غالبا "آماده شدن برای پرواز است"، مثلا "دارم بال درمی آورم"،
  6. تحلیل بیست خطبه نهج البلاغه بر اساس نظریه ارتباط کلامی رومن یاکوبسن
    سونیا کهریزی 1400
    چکیده نظریه رومن یاکوبسن یکی از کامل ترین نظریه زبان شناسی معاصر در بررسی آثار ادبی و تعلیمی است. رومن یاکوبسن نظریه پرداز مکتب فرمالیستی پراگ، معتقد است که هریک از اشکال خبری و انشائی پیام اهدافی دارد که در پرتو اهداف ارتباطی آن قابل تبیین است. وی معتقد است که تکیه کلام بر یکی از عوامل شش گانه ارتباط شامل فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، مجرای ارتباطی، و رمزگان است و این ارکان دارای نقش های زبانی شش-گانه ای هستند که شامل عاطفی، ترغیبی، شعری، ارجاعی، همدلی و فرازبانی می شود. این نظریه قابل تطبیق بر خطبه های نهج البلاغه می باشد؛ چه آنکه این خطبه ها از تمام مولفه های مطرح در این نظریه برخوردار است: امام (ع) به عنوان فرستنده، مخاطبان به عنوان گیرنده، محتوای کلام به عنوان پیام، شنیدار در روز ایراد خطبه ها و دیدار در امروز به عنوان مجرای ارتباطی، واژگان به عنوان رمزگان و حوادث و رخداد ها به عنوان زمینه به شمار می روند. نظر به فراوانی خطبه ها در نهج البلاغه، بیست خطبه از این خطبه ها را به عنوان زمینه پژوهش برگزیده و بر اساس روش تحلیلی- توصیفی در پرتو نظریه ارتباط کلامی یاکوبسن با هدف شناسایی و تبیین میزان انطباق مولفه های مطرح در این نظریه بر متن نهج البلاغه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.. نتایج این پژوهش نشان داد که نقش های زبانی در خطبه های طولانی جز در موارد اندک با ساخت آن هماهنگ نبوده و امام (ع) هدف خود را بدون صراحت بیان می دارد و تمام ساخت های تعریف شده در نظریه یاکوبسن را با بخشیدن رنگ متناسب با کارکرد مورد نظر به کار می گیرد، و به عنوان مثال می بینیم که دو ساخت ارجاعی و فرازبانی نقش های عاطفی و ترغیبی را ایفا می نمایند. آنچه در این فرایند امام (ع) را یاری می دهد به کارگیری تشبیه، استعاره و نیز جناس و برقراری توازن بین کلمات و مراعات نظیر در کلام ایشان است. در خطبه های کوتاه شاهد آنیم که ساخت های زبانی با کارکرد ارتباطی خود منطبق و همسو بوده و امام (ع) از به کارگیری آرایه های بیانی کاسته و از محسنات بدیعی مانند اقتباس، تضمین و اسلوب حکیم بیشتر بهره می گیرد.
  7. روش شناسی ترجمه واژگان و جملات نشاندار استعاری درخطبه غرّاء و نامه 31 نهج البلاغه بر اساس سطح سبکی گارسس
    ابوذر گلزارخجسته 1399
    ترجمه یکی از اساسی ترین مسائل ادبی دنیای معاصر است، چرا که وظیفه مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک عنصر فعال و میانجی گر، سعی در انتقال معنای متن مبدا و حفظ ساختار زبان مقصد و معیار دارد. نشانداری یک مفهوم زبان شناختی ا ست که با کمک آن می توان کاربرد کم یا زیاد برخی ساخت ها یا مقوله های زبانی و وجود برخی محدودیت ها در کاربرد آن ها را توجیه کرد. مفهوم نشانداری از مفهوم اولیه اش که توسط تربستکوی مطرح شد، به مرور تغییر کرد و وارد دیگر سطوح زبانی شد. علاوه بر نشانداری واجی، نشانداری صرفی، نحوی، التزامی، توزیعی، معنایی و استعاری نیز مورد بررسی و واکاوی محققان زبان شناس قرار گرفت. پژوهش پیش رو با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد زبان شناختی و با هدف کیفیت سنجی و ارزشیابی منتخبی از ترجمه های نهج البلاغه ابتدا به معرفی نشاندار استعاری با تکیه بر استعاره مفهومی و سپس ترجمه ی واژگان و جملات نشاندار استعاری خطبه غرّاء و نامه سی و یکم از نهج البلاغه در پنج ترجمه ی انصاریان، مبشری، فیض الاسلام، زمانی و شهیدی بر اساس سطح سبکی گارسس می پردازد. سطح سبکی دارای ویژگی های مثبت؛ حفظ اسم های خاص با معادل در متن مقصد و حفظ آرایه های ادبی و دارای ویژگی های منفی؛ حفظ ساختارهای متن مبدا، بسط خلاقانه، بسط ساده، اشتباه مترجم، حذف آرایه های ادبی به خصوص استعاره و تغییر در آرایه های ادبی می باشد و به وجود رابطه معکوس بین جنبه های منفی و مثبت و میزان مقبولیت قائل است. بدین معنا که، هر چه مقدار ویژگی های منفی بیشتر باشد، میزان کفایت (دقت مترجم در رساندن پیام مورد نظر) و مقبولیت (میزان پذیرفتنی بودن از نظر خوانندگان زبان مقصد) کمتر است و هر چه ویژگی های مثبت بیشتر باشد، میزان کفایت و مقبولیت زیادتر خواهد بود. نتایج تحقیق نشان می دهد، روش ترجمه انصاریان با حفظ استعاره به عنوان ویژگی مثبت در سطح سبکی گارسس بیشترین همخوانی و مبشری، زمانی و شهیدی به ترتیب در مراحل بعدی قرار دارند و روش ترجمه فیض الاسلام بیشتر با افزوده سازی همخوانی دارد و همچنین روش ترجمه انصاریان از ویژگی منفی کمتر و در مجموع روش ترجمه انصاریان از کفایت و مقبولیت بیشتری برخوردار است.
  8. ارزیابی مقابله ای کیفیت ترجمه های فارسی سوره های « نبا، تکویر، مطفّفین» براساس الگوی گارسس (موردکاوی ترجمه های: مجتبوی، فولادوند، آیتی، صفارزاده، زمانی)
    مرضیه رحیمی آذین 1399
    در دوران معاصر "ارزیابی میزان کیفیت" ترجمه ها به عنوان یکی از اصلی ترین زیرمجموعه های "مطالعات ترجمه"، رشد چشمگیری داشته است. پژوهش های انجام گرفته در این حوزۀ علمی درصدد شناخت انواع ترجمه و بهبودبخشی و کیفیت سنجی آن از طریق ارائۀ چارچوب هایی برای سنجش ترجمه هاست. لذا ترجمه شناسی با تکیه بر نظریات علمی در باب چیستی، سبک ها و راهبردهای ترجمه، به دنبال آن است تا بستری مناسب برای پایه ریزی الگوهای مختلفِ کیفیت سنجی ترجمه ها فراهم آورد. از میان الگوهای مطرح شده، الگوی گارسس، مدلی چندبُعدی و با تکیه بر آراء نظریه پردازانی چون نیومارک و وینی و داربلنه مطرح شده است. این الگو مشتمل بر چهار سطح است که هر کدام زیرگروه ها یا تکنیک های خاص خود را دارند. طبق این الگو، انواع تکنیک های ترجمه، دارای جنبه ها و ویژگی های مثبت و منفی هستند، و مقادیر به کارگیری هر تکنیک از سوی هر کدام از مترجمان، نشان دهندۀ میزان جنبه های مثبت و منفی است. وی براساس مقادیر به دست آمده از تکنیک ها، در نهایت میزان ویژگی های مثبت و منفیِ بیانگر کفایت و مقبولیت ترجمه ها و سپس میزان کیفیت آنها را مورد ارزیابی قرار می دهد. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی از نوع مقابله ای پنج ترجمۀ «آیتی، فولادوند، زمانی، مجتبوی، صفارزاده» از سه سورۀ «نبا، تکویر، مطففین» را به ترتیب با سبک های ترجمه ای «تحت اللفظی، وفادار، معنایی، ارتباطی، آزاد» براساس الگوی گارسس مورد ارزیابی کیفی قرار داده است؛ با تکیه بر آمار و نمودار، مقادیر به دست آمده از تکنیک های به کارگرفته شده از سوی مترجمان مقایسه شده و میزان بهره مندی هر کدام در انواع زیرگروه ها و تکنیک های این آیات از لحاظ کفایت و مقبولیت مشخص گردیده است. برآیند پژوهش نشان داد، به ترتیب براساس بسامد به دست آمده از الف: جنبه های مثبت و ب: جنبه های منفی کفایت و مقبولیت با ارجاع به نمودارها، میزان اولویت ترجمه ها بدین صورت است: الف: 1. صفارزاده،2. مجتبوی،3. زمانی،4. فولادوند،5. آیتی؛ ب: 1. صفارزاده،2. آیتی،3. فولادوند،4. زمانی،5. مجتبوی. براساس مقادیر برآمده از ویژگی های مثبت و منفی، میزان حصول کیفیت ترجمه ها به ترتیب از بالاترین تا کمترین میزان بدین وجه است: 1. مجتبوی 2. زمانی، 3. صفارزاده، 4. فولادوند، 5. آیتی. این مسئله گویای این مطلب است که ترجمۀ آیتی و سپس فولادوند، به علت اه
  9. تعادل واژگانی و کاربست آن در فرایند ترجمه قرآن کریم
    علی حسین غلامی یلقون اقاج 1396
    چکیده: واژه «تعادل» که در زبان فارسی از آن با عنوان برابری و در زبان انگلیسی با عنوان (equivalence) و در زبان عربی نیز با عنوان «التکافو» شناخته می شود، یکی از مسائل مهم ترجمه می باشد. برای آن که ترجمه یک متن بتواند از تعادل قابل قبولی برخوردار باشد، مترجم باید همه اجزای متن زبان مبدا را مورد توجه قرار دهد. یکی از مهم ترین اجزای تعادل ترجمه ای را واژگان تشکیل می دهند. برابریابی برای کلمات، سخت ترین بخش ترجمه است که ظریف است و به تجربه، دانش و مهارت فراوان نیاز دارد و این امر در ترجمه متون دینی از حساسیت بیشتری برخوردار است . بنابراین پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکرد توصیفی - تحلیلی، فرایند « معادل سازی» و « برابری» را در سطح واژگان در پنج ترجمه فارسی ( ترجمه آقابان معزی، الهی قمشه ای، آیتی، فولادوند، رضایی اصفهانی) از نیمه دوم قرآن کریم بررسی کند. از این رو. پنج مولفۀ معنای ارجاعی، ضمنی، تقابلی، همایشی و آحاد معنایی مورد بررسی قرار می گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد که در مقوله برابریابی واژگانی چالش هایی وجود دارد که گاهی دقت در ترجمه را مورد هدف قرار می دهد. چنانکه در مقوله معنای ارجاعی، چالش هایی همچون ریشه یابی دقیق، نیاز به شناخت واژه در فرهنگ زبان مبدا در زمان استعمال، شباهت شکلی برخی واژگان در زبان مبدا و گاهی شباهت در زبان مبدا و مقصدا، باعث کاستی هایی در ترجمه می شود و توجه به این موارد در عملکرد مترجم موثر می-باشد. در معنای تقابلی و همایشی نیز شناخت بافت کلام و شناخت واژگان هم نشین از ضروریات است که نادیده گرفتن این مساله موجب ضعف برخی ترجمه ها در انتقال معانی شده است. در مقوله آحاد معنایی نیز غفلت از واژگان نشان دار و بی نشان و ساختمان معنایی واژه و عدم تمایز بین واژگان به ظاهر مترادف باعث ارائه معادل های غیردقیقی شده است. در معنای ضمنی نیز از جمله مسائل مهم، روش شناسی در انتقال مفاهیم بلاغی همچون استعاره، کنایه و مجاز است که عدم توجه به آن ترجمه را از دقت به دور می کند. با توجه به آنچه که از نمونه ها بررسی شده آقای رضایی و معزی در بخش معنای ارجاعی نسبت به بقیه بهتر عمل کرده اند. در معنای تقابلی و همایشی نیز ترجمه آقای الهی قمشه ای از آنجا که یک ترجمه آزاد وتفسیری می باشد سعی داشته این هم نشینی را بهتر رعایت کند و به ترجمه معجمی از واژگان بسنده نکند. در م
    خلاصه پایان نامه

  10. التناوب ظاهره اسلوبیه فی القرآن الکریم، قراءه فی سور الانعام والاعراف والانفال والتوبه
    جواد محمدزاده 1396
    إن الاسلوبیه بوصفها منهجا نقدیا، تعنی بدراسه النصوص الادبیه من خلال النص ذاته وهدفها الرئیس هو دراسه الظواهر المنزاحه فی النص الادبی والکشف عن جمالیاتها. فی الإجراءات الاسلوبیه، یلعب السیاق دوراً مهمّاً فی معرفه الظاهره الاسلوبیه؛ لانّ السیاق هو القاعده الداخلیه ینحرف عنها الاسلوب وهی التی تمنح الخروج علی القاعده اللسانیه والتناوب هو ظاهره اسلوبیه تمثل خروجاً او تحولاً عن النمط السائد فی السیاق وهو یعنی إحلال کلمه - اسم، وفعل، وحرف- محل کلمه اخری بشکل لا تنفی الکلمه النائبه معنی الکلمه المنوب عنها. إنّ التناوب بوصفه ظاهره اسلوبیه یحتوی علی رکیزتین اساسیتین: الاولی: الخروج عن البنیه المثالیه الاصلیه والثانیه: النیه الجمالیه التی تقف وراء البنی الإبداعیه ومن هنا تاتی اهمّیه هذه الدراسه التی تحاول الوقوف علی ابرز صور التناوب فی النص القرآنی وبیان جمالیاتها ودورها الدلالی والکشف عن المفارقه بین دلاله البنیه السطحیه الظاهره ودلالات البنیه العمیقه. عولجت هذه الدراسه علی المنهج الوصفی – التحلیلی وتوصّلت إلی بعض النتائج منها: إنّ الغرض الرئیس لتناوب حرف بدل آخر هو المبالغه بالإضافه إلی دفع التشبّع والتکرار ومفاجاه المتلقّی. ابرز التناوب فی الافعال او التضمین النحوی اسلوباً عربیاً خاصاً مفاده تضمن لفظ لمعنى لفظ آخر مما یحدث نوعاً من الدلاله المرکبه التی تغنی المعنى، مع تحقق مبدا الإیجاز والاختصار، بالإضافه إلی التوسع فی المعنى واثبتت انّ ظاهره التناوب فی الافعال اکثر انتشاراً فی هذه السور خلافاً مع الانماط الاخری. امّا فیما یتعلّق بالتناوب بین الاسماء والتناوب الوظیفی فلاحظنا فی مبحث التناوب بین صیغ الاسماء والافعال، انّ الانزیاحات، اخذت کثافه ذات نوعیه لافته، حیث راینا ان ورود اسم الفاعل بدل الفعل المضارع او الفعل الماضی له حضور مکثّف فی هذه السور. إنّ التناوب الوظیفی فی هذه السور الاربع کثیراً ما یتجلّی فی إنابه المصدر مناب الوصف ای: إقامه المصدر مقام الاسم الفاعل والمفعول حیث کثره ورودها جعلها عیّنه اسلوبیه ومن دلالات هذا النمط من التناوب هی الاقتصاد اللغوی وتکثیف الدلاله فی المبنى الواحد.
  11. معناشناسی تاریخی و توصیفی واژگان خوردنی و نوشیدنی ا هل دوزخ در قرآن
    ابراهیم احمدی 1396
    معنی شناسی بخشی از دانش زبان شناسی است که به بررسی معنای مفردات یا جمله های یک متن می پردازد و یکی از روش-های مهم جهت دستیابی به مقصود گوینده یا نویسنده است. به کارگیری دانش معنی شناسی در متونی چون قرآن کریم که دارای لایه های پیچیده ی معنایی است، در تعیین معنای واژگان نقش موثری ایفا می کند. این پژوهش در تلاش است تا با رویکرد توصیفی - تحلیلی به معنی شناسی تاریخی و توصیفی واژگان خوردنی و نوشیدنی اهل دوزخ (صدید، حمیم، غسّاق، زقّوم، ضریع، غسلین) در قرآن بپردازد. همچنین با تعیین مفاهیم همنشین و جانشین به تبیین و کشف حوزه های معنایی و مولفه های معنایی واژگان مورد نظر اقدام کند تا از رهگذر آن به معنای دقیق واژگان قرآنی دست یابد. هدف از نگارش پژوهش مذکور این است که تحولات معنایی واژگان خوردنی و نوشیدنی اهل دوزخ در قرآن از طریق معنی شناسی تاریخی و توصیفی مشخص شود و معنای واژگان از منظر بافت متنی و موقعیتی بررسی گردد. علاوه بر دو هدف فوق، این پژوهش قصد دارد تا روشی مناسب و موثر در تعیین معنای واژگان به پژوهشگران قرآنی معرفی نماید و در نهایت با دستیابی به معنای واقعی و اساسی با کمک گرفتن از مفاهیم همنشین و جانشین و مولفه های معنایی از تفسیر به رای ممانعت به عمل آید. بعد از بررسی معنای واژگان خوردنی و نوشیدنی اهل دوزخ، این نتایج حاصل شد که واژه ی «حمیم» از واژگان مورد مطالعه، بیشترین تحول معنایی داشته است و کاهش معنایی یا تخصیص معنایی به عنوان یکی از روابط مفهومی در واژگان مورد مطالعه نمود بیشتری دارد و بافت متنی در مقایسه با بافت موقعیتی در کشف معنای واژگان، نقش چشمگیرتری دارد.
  12. مطالعه کاربردشناسی تعادل واژگانی در فرآیند ترجمه خطبه های نهج البلاغه (موردکاوی پنج ترجمه فارسی: دشتی، شهیدی، جعفری، فیض الاسلام و فقیهی)
    فتحی مظفری رسول 1396
    چکیده: در سالیان اخیر مطالعات حوزه ترجمه، جهش چشمگیری را به خود دیده است. پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، بیشتر برآن بوده است تا ضمن ارائه تحلیل های علمی و نقادانه از شیوه های ترجمه، بستری را به منظور دستیابی به تعادل ترجمه ای فراهم نماید. این نوع پژوهش ها که رسالت خود را در نشان دادن مسیر دستیابی به تعادل هر چه بیشتر می دانند، دیری است که با ارتباط با دانش معناشناسی و سایر علوم بلاغی و ادبی، در بطن خود، نظریات علمی و سازنده ای را به ترجمه پژوهان ارائه نموده اند. نتایج این پژوهش ها حاکی از آن است که تعادل ترجمه ای، نه تنها در حوزه واژگان؛ بلکه در سایر عناصر متن از قبیل بافت و ساختار نحوی و غیره ... جریان دارد. به دیگر سخن، برای رسیدن به تعادل حداکثری در ترجمه، همه عناصر و اجزای متن دو زبان مبدا و مقصد مورد برابریابی قرار می گیرند. نکته دیگری نیز که ترجمه پژوهان برآن اتفاق نظر دارند این است که هرگز نمی توان در فرایند ترجمه به تعادل کامل دست یافت؛ چرا که امکانات زبانی زبان های مختلف همه در یک سطح قرار ندارند. یکی از مهم ترین اجزای تعادل ترجمه ای را واژگان تشکیل می دهند. واژگان به عنوان سنگ بنای ساختمان متن، با چینش منظم خود در بافت کلام، سازنده معانی مختلفی هستند. در مقوله تعادل واژگانی، برای آنکه بتوان به راهکاری منظم و علمی دست یافت، نخستین گام، آشنایی با انواع مختلف معنا در دانش معناشناسی است. در این پژوهش، تلاش می شود تا با رویکرد توصیفی - تحلیلی، ضمن معرفی برخی اقسام مختلف معانی مطرح در دانش معناشناسی، به نقد و تحلیل عملکرد پنج ترجمه فارسی از خطبه های نهج البلاغه در دستیابی به تعادل واژگانی بپردازیم. در همین راستا با انتخاب شش نوع از معنا در معناشناسی تحت عناوین معانی ارجاعی، تقابلی، همایشی، آحاد معنایی، ضمنی و صرفی، ضمن معرفی اجمالی این نوع معانی و کارکرد آن در فرآیند ترجمه، عملکرد ترجمه های فارسی خطبه های نهج البلاغه را از این منظر مورد واکاوی قرار می دهیم . برآیند پژوهش حاکی از این است که عملکرد مترجمان در مقوله برابریابی دقیق واژگانی با یکدیگر یکسان نبوده است. در مقوله معنای ارجاعی واژگان، چالش هایی همچون هم شکل بودن برخی واژگان در زبان عربی و فارسی موجب لغزش مترجمان در برابریابی شده است. از دیگر سو علی رغم اینکه بافت کلام، نقشی اساسی را در معنایابی ایفا می
    خلاصه پایان نامه

  13. عهد ادبی و عناصر هویت ساز در اشعار فاروق جویده
    مجید صمدی ملایوسفی 1393
    توجه به امور انسانی و مسائل مربوط به جامعه، سیاست و حکومت از دیرباز در شعر شاعران عرب جریان داشت؛ اما در سال های اخیر این اهتمام به مسائل و مشکلات جامعه، شکل منسجم تر و جدی تری به خود گرفته و شاعران، بیش از پیش، خود را به رعایت این امر ملزم می دانند. فاروق جویده، شاعر معاصر مصری، از جمله شاعرانی است که در برابر حاکمیت استبدادی مصر، به ویژه در دوران حسنی مبارک، احساس تعهد و مسوولیت نموده و ذوق ادبی خود را در مسیر وطن، مبارزه طلبی و مقابله با حکومت مبارک قرار داده است. او همواره از منتقدان دولت مصر بوده و در کنار مردم معترض و انقلابی کشورش به مبارزه برخاسته و در کسوت یک شاعر روشنفکر و آگاه به امور جامعه، با سحر قلم و جادوی خیال خود، نقش بسزایی در پیشبرد اهداف انقلابی هم-میهنانش در جریان انقلاب 25 ژانویه ی 2011 مصر ایفا نموده است.

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ترجمه و تحقیق الثقافه العربیه اثر عباس محمود عقاد بر اساس الگوی نیومارک
    سمیه موسوی 1402
    تمدن، واژه ای عربی است و از مدینه و مدنیت به معنی شهر و شهرنشینی مشتق شده که دارای جنبه ی مادی است و شامل خط و نوشتار، صنعت و... می باشد و فرهنگ جنبه معنوی دارد که مجموعه ای از آداب ورسوم، خلق و خو، زبان، اعتقادات، آثار ادبی و هنری، شعر و... است. عباس محمود عقاد نویسنده ی بزرگ و ادیب توانای مصری که عضو فرهنگستان زبان عربی قاهره بود؛ در سال 1889م در شهر اسوان مصر دیده به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی، شخصیت قوی، هوش سرشار و عشق به مطالعه وی را به سوی جایگاه بلندی از علم و معرفت رهنمون ساخت. عقاد در عرصه های مختلف ادبی قلم زد و ارزیابی و نقد و بررسی افکار سیاسی ، اجتماعی و ادبی از جمله کارهای او به حساب می آید. وی بیش از 100 کتاب و هزاران مقاله تالیف کرد و در نهایت در سال 1964م در سن 74 سالگی در قاهره درگذشت و در اسوان دفن گردید. این پژوهش با هدف ترجمه کتاب "الثقافه العربیه" اثر عباس محمود عقاد با تکیه بر الگوی ترجمه ارتباطی نیومارک انجام شده است . کتاب وی دارای 77 صفحه و دربرگیرنده ی 15 فصل است و بیانگر نظرات شخصی نویسنده است که با آوردن شواهد به دفع اتهامات غربی ها نسبت به ملت عرب می پردازد. قلم این کتاب در مقایسه با کتاب های دیگرش روان تر است. چارچوب ترجمه، الگوی ترجمه ارتباطی نیومارک انتخاب شده؛ به دلیل اینکه متن علمی و تاریخی است، این روش برای برگردان آن مناسب تر است. در نتیجه، پایان نامه حاضر سبب آشنایی فرهیختگان کشور از جمله اساتید، دانشجویان و سایر علاقمندان با این نویسنده معاصر مصری و فرهنگ و تاریخ اعراب می شود و همچنین میزان کارایی این نوع ترجمه را مشخص می کند.
    خلاصه پایان نامه

  2. مفهوم سازی استعاری زندگی در نهج البلاغه
    فاطمه بابایی 1402
    زبان شناسی شناختی نگرشی است که در مطالعه زبان که به برّرسی وتحلیل رابطه میان زبان انسان، ذهن وتجارت او از جهان می پردازد. به عبارت دیگر، در زبان شناسی شناختی سعی بر آن است مطالعه زبان بر پایه ی تجربیات انسان از جهان، نحوه ی درک و شیوه مفهوم سازی باشد. در این نگرش از آنجایی که زبان وسیله ای برای کشف ساختار و نظام شناختی ذهن در نظر گرفته می شود، استعاره در این رویکرد یک صنعت ادبی و آرایه ای تزئینی به شمار نمی رود، بلکه روش بنیادین به شمار می رود که انسان ها از طریق آن، جهان هستی را درک می کنند. استعاره از منظر زبان شناسی شناختی، ابزاری فرا زبانی دانسته می شود که نظام مفهومی انسان را شکل داده و به اندیشه و زبان او جهت می بخشد. کشف نظام عظیمی از استعاره های روزمره و متعارف توسط لیکاف و جانسون (1980) به ارائه ی نظریه ی معاصر استعاره انجامید. در نهایت بر اساس این نظریه، جایگاه استعاره نظام مفهومی انسان است که بر اساس آن می اندیشد وعمل می کند. استعاره در این نظریه، مفهوم سازی یک حوزه مفهومی در قالب حوزه ی مفهومی دیگر است. از آنجایی که استعاره های مفهومی به مثابه ی یکی از سازوکارهای ذهن برای تبیین مفاهیم انتزاعی در زبان شناختی است؛ و نهج البلاغه نیز به عنوان یک متن دینی سرشار از مفاهیم مجرد وانتزاعی است، توجه به این ساز و کار، ضروری به نظر می رسد از آن رو که امکان درک موضوعی انتزاعی یا فاقد ساختار را بر حسب موضوعی ملموس تر و نظامند تر، فراهم می نماید. عبارات استعاری نهج البلاغه که یکی از مهم ترین متون دینی مسلمان است، هماره از جنبه ی بلاغی مورد مطالعه قرار گرفته است. این نگاه سنتی نگارنده را بر آن داشت تا در چهارچوب نظریه ی معاصر استعاره، خطبه های نهج البلاغه را در قالب استعاره ی مفهومی زندگی به مثابه سفر، مورد تحلیل قرار دهد. نوشتار حاضر، پژوهشی بنیادی از نوع نظری است به صورت استنباطی و تحلیلی بر پایه مطالعات و بررسی های کتابخانه ای. یافته های این پژوهش، ضمن تایید اصول نظریه معاصر، مهم ترین دلیل بسامد بالای عبارت های استعاری در نهج البلاغه، مجرد و انتزاعی بودن مفاهیم حوزه دین می باشد. نگارنده در این پژوهش دریافت که بین میزان استعاره های نهج البلاغه و انتزاعی بودن مفاهیم، یک رابطه مستقیم وجود دارد. استعاری بودن زبان نهج البلاغه از آن روست که استعاره در گفتمان دینی، دارای یک
    خلاصه پایان نامه

  3. معناشناسی واژه های شر ، وسواس و خناس در قران کریم
    پریسا مرسلی 1394
    معناشناسی واژگان، مساله ای است که از دیرباز مورد توجه زبانشناسان بوده است؛ چون شناخت معنای دقیق واژه ها و بیان تعریفی جامع برای آن ها، می تواند پاسخ گوی بسیاری از سوالات دانش پژوهان قرآنی باشد. دانش معناشناسی یکی از شاخه های جدید زبان شناسی است که، وظیفه بررسی معنا با رویکردها و مبانی جدید را مورد مطالعه قرار می دهد. معناشناسی واژگانی در این پژوهش بسیار کارساز بوده است. این نوشتار، واژه های «شر، وسواس و الخنّاس» را با هدف دست یابی به معنای دقیق تاریخی، توصیفی، در بافت و سیاق آیات قرآن، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی از نوع تحلیل معناشناسانه، مورد بررسی قرار داده است. در معناشناسی تاریخی به معنای اصلی ماده « شرّ، وسوس و خنس» با استناد به اشعار عصر جاهلی، توجه شده است. واژه شرّ دچار تحول معنایی از نوع تعمیم معنایی، وسواس و الخنّاس دچار تخصیص معنایی شده اند، زیرا با توجه به کاربرد قرآنی آن ها، برای شیطان آمده اند. در معناشناسی توصیفی نیز ارتباط واژه های مربوطه با واژه های هم نشین و جانشین بررسی شده که، مهم ترین ویژگی واژگان در محور جانشینی، تناسب معنایی و گاهی صوتی واژگان با مفهوم مورد نظر و پیام آیه است. مهم ترین ویژگی واژگان آیه در محور هم نشینی، هماهنگی و انسجام واژگان با یکدیگر است که از نظر معنایی بسیار تناسب دارند. حاصل مطالعه تاریخی این است که اعراب جاهلی شر را مفهومی محدود به بدی و گرفتاری می دانند، و واژه وسواس و الخنّاس با توجّه به معانی دوره جاهلی دچار تخصیص معنایی شده اند. چون در قرآن، اکثر موارد برای شیطان کاربرد داشته اند.
  4. اغراض بلاغی اسماء موصول در قران کریم
    منصور قربانی 1394
    قرآن کتابی مبین، واضح و آشکار است. پس چگونه است که کلمات و مبهماتی همچون اسماء موصول با این تعداد در آن به کار رفته است. در جواب باید گفت: سخن بلیغ آن است که افزودن بر ویژگی های فصاحت، ساختارهای گوناگون زبان در موقعیت های مناسب آن به کار رفته باشد. دانش بلاغت و علم معانی نیز همین نظر را دارد و معتقد است که کلام باید مطابق با مقتضای حال باشد. بنابراین وجود این اسماء در آیات قرآن کریم مانعی ندارد و بجاست. اما اینکه هدف از آمدن آنها چیست، مساله ای است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود روش تحقیق بصورت تحلیلی – توصیفی است که در آن آیات یک به یک مورد بررسی قرار گرفته و اسماء موصول شناسایی و نقش نحوی و غرض بلاغی آنها گفته می شود، سپس با رجوع با کتب تفسیر آن اغراض شرح داده می شود. از مهمترین نتایجی که در این تحقیق ممکن است به دست آید، هدف و غرض از اسماء موصول در قرآن کریم، تعمیم و شمول دهی احکام و امور به افراد و یا اشیاء است. همچنین احتمال دارد غرض اشاره به سوی خبر ( ثواب، عقاب ) دارای بیشترین تعداد غرض بلاغی و اسم موصول الذین بیشترین تعداد دفعات در بین بقیه اسماء داشته باشد.
  5. ترجمه کتاب حکایات عمو محمود ( پنجاه داستان)
    کاظم بویری 1394
    ادبیات کودک و نوجوان گونه ای از ادبیات است که جداسازی آن از بخش های دیگر ادبیات به وسیله سن مخاطبان آن انجام می گیرد . نمی توان شکل گیری این نوع ادبیات را مخصوص دوره ای خاص دانست ، بلکه از همان ابتدای خلقت که مادر و کودک وی زاده شدند ، این نوع ادبیات نیز پدیدار گشت . مادر برای ارتباط برقرار کردن با فرزند خود و آرام کردن وی از آهنگ های زیبا و دلنشین استفاده می کرد ، بنابراین از همان ابتدا و به صورت شفاهی نوعی از ادبیات کودک شکل گرفت . واژه ادبیات کودک و نوجوان به صورت مستقل در قرن هجدهم میلادی در متون ظاهر شد ؛ اما زمان متحول شدن و دوران درخشان این نوع ادبیات را به قرن بیستم میلادی اختصاص دادند . با دقت در مقوله ادبیات کودک و نوجوان می بینیم که در یک سوری این واژه لفظ مخاطب و در سوی دیگر آن جوهری به نام ادبیات وجود دارد ، بنابراین آثار مربوط به این گروه سنی نیز باید به همان اندازه که به تواناییها و ظرفیت های مخاطب دقت می کنند به عنصر ادبی نیز باید دقت نمایند . شیخ محمود المصری در کتاب "حکایات عمو محمود" جزء اول در همین راستا با بهره گیری از یکی از قدیمی ترین هنر ها یعنی قصه گویی و داستان سرایی توانست سهم ارزنده ای در بیان حکایت های اخلاقی و ادبی برای این گروه سنی داشته باشد . در پایان نامه حاضر به ترجمۀ 50 داستان از صفحات 201-401 کتاب مذکور پرداخته می شود .
  6. سبک شناسی نحوی - بلاغی ساخت های همپایه
    فائزه صاعد انور 1393
    امام علی (ع) در خطبه 111 نهج البلاغه، بسیاری از صنایع ادبی و تمهیدات زبانی را به کار برده اند. یکی از شیوه های سبک ساز ایشان، استفاده از ساخت های همپایه می باشد. ساخت های همپایه از سازه های همسان و همپایه تشکیل می شود که با حروف ربط همپایه ساز به یکدیگر متصل شده و یک نقش نحوی همسان را بر عهده می گیرند. امام (ع) با اهداف مختلفی من جمله تقویت موسیقی و آهنگ کلام و تاکید بر سخنان خویش، از این ساخت ها استفاده نموده است. اکثر ساخت ها در این خطبه از دو سازه و تعدادی نیز از سازه های زنجیره ای تشکیل شده است. ساخت های همپایه در این خطبه شامل جمله های اسمی، فعلی و شرطی می باشد که از لحاظ معنایی دارای روابط مختلفی مانند تضاد، ترادف، بیان علّت، تناوب و توالی می باشد. همچنین ساخت های خطبه از همپایگی بلاغی و موسیقایی نیز برخوردار می باشد. نگارنده بر آن است انواع ساخت های همپایه را در ابعاد گوناگون نحوی و ارتباط آن با حوزه های بلاغی، موسیقایی و واژگانی مورد بررسی و تحقیق قرار دهد.
  7. بررسی صور خیال در صحیفه سجادیه
    محبوبه عزیزی 1393
    صحیفه سجادیه بعد از نهج البلاغه و قرآن کریم از گرانبهاترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام و یکی از منابع معتبر و مستند دینی است که با محتوای غنی و تصاویر زیبا و نغمه ی دلنشین همواره مورد توجه بسیاری از بزرگان دانش قرار گرفته است. تصاویر ادبی بکار رفته در آن از خیال و ابتکاری بی نظیر برخوردار است. دقت در انتخاب الفاظ و تعابیر، تازگی و طراوتی خاص به توصیفات آن حضرت بخشیده است و آن را از حالت رکود و ایستایی خارج نموده است. امام سجاد(ع) به شکل هنرمندانه از خیال استمداد گرفته و اندیشه ها و مفاهیم والا را در قالب الفاظ اندک و به صورت موثر و گیرا به مخاطب القا می کند. از مهمترین خصوصیات صور خیال بکار رفته، حیات و حرکت، استفاده از طبیعت زنده و پویایی است. حضرت با کلامی زیبا، در عین حال ساده و شیوا هر خواننده صاحب ذوقی را به وجد می آورد و هیچ گونه تکلفی در تصاویر احساس نمی شود بلکه تجربه ادبی و علمی امام سجاد(ع) به زیبایی هرچه تمام تر بیان داشته می شود. نکته مهم در تصاویر ادبی صحیفه سجادیه آن است که تصویر گری امام سجاد (ع) در خدمت انتقال پیام های انسانی و تربیت دینی مخاطب به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر می کوشد صور خیال اعم از تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه را در صحیفه سجادیه بررسی و تحلیل کند.
  8. جلوه های پایداری در داستانهای محمود شقیر(بررسی موردی قالت لنا الشجره و انا الجمانه)
    محسن محمدی 1392
    پایداری و ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی که در ذات خود حقیقت خواهی و امید به آینده را دارد ، و بیشتر به صورت نظم و نثر درآمده است ، سابقه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد . اما با توجه به اینکه فلسطین مرکز مبارزه با اشغالگری در برابر اشغالگران صهیونیستی در طول تاریخ بوده است ، بخش اعظم این نوع ادبیات به دست ادبای متعهد و انقلابی آنجا نوشته شده است . از جمله این ادباء محمود شقیر است که توانسته است با ادبیات داستانی و زبان گویا و حق طلبانه خود سیاستمداران اسرائیلی و حامیان آنان ، یعنی آمریکایی ها را به باد انتقاد بگیرد و از ظلم و ستم و رفتار ضد بشری آنها در مجامع بین المللی پرده بر دارد و به کرامت انسانی و تعهد و غیرت ملی ترغیب کند و مردم فلسطین و همه حق طلبان جهان را به ایستادگی و مبارزه با ظالمان و اشغالگران ، فرا خواند . شقیر همه این مطالب را با زبانی ساده و روان و بدون هیچ گونه مغلق گویی و اما طنزگونه در دو مجموعه داستان « قالت لنا الشجره » به صورت نمادین و « انا و جمانه » به صورت واقعی به تصویر کشیده است . اما با توجه به اینکه در این دو مجموعه از داستان ، نویسنده بیشتر نقش راوی علیم را دارد که گزارشگر اتفاقات حادث شده در فلسطین و دیگر نقاط جهان است ، تلاش می کند تا با این شیوه داستان گویی خواننده را در مسند داوری بنشاند تا او خود رفتار ظالم را از مظلوم تشخیص دهد ، بدون اینکه دخل و تصرفی در رفتار شخصیت ها داشته باشد . به نظر می رسد این امر از پدیده های نو ظهور در عرصه ادب پایداری باشد که نویسنده بدون اینکه شعاری بدهد یا فریاد و هیاهویی سر دهد مخاطب را به پایداری و ایستادگی در برابر ظالمان فرا خواند . به همین منظور در این پایان نامه کوشیده شده است تا به شیوه تحلیل مضمون ، به جلوه های پایداری و بررسی ویژگی های زبانی و درونمایه آین دو مجموعه داستان که بیشتر در قالب مضامین سیاسی و اجتماعی آمده است پرداخته شود .
  9. تصاویر هنری رذایل اخلاقی در قرآن کریم
    سیدمحمود قتالی 1392
  10. بررسی هنر تصویرگری در وصفیات ابن زیدون
    ظریفه شکوهی 1392
  11. تحلیل مفاهیم هدایت و ضلالت
    حمید سراقی 1392
    هدایت و ضلالت از جمله مفاهیم کلیدی در نهج البلاغه است. نهج البلاغه به عنوان کتاب هدایت و دور کننده مردمان از گمراهی در موارد متعدد به راه ها و ازارها و مفاهیم و موانع هدایت پرداخته همچنین مفاهیم و عوامل ضلالت را تبیین نموده است. در نهج البلاغه هدایت ابتدایی و هدایت تشویقی و تکمیلی به تفصیل بیان شده است و ضلالت مجازاتی مورد معرفی و تبیین قرار گرفته است. مشرکان، کافران، منافقان و ساتیر گناهکاران کسانی هستند که در مسیر ضلالت مجازاتی قرار می گیرند و نیکوکاران ، شهدا، صالحان ، صدیقین و انبیا در مسیر هدایت تشویقی قرار می گیرند و بهشت و رضوان الهی به انها وعدخ داده شده است.
  12. بررسی و تحلیل آرایه های بدیعی لزومیات ابوالعلاء معری
    مهدی ترکاشوند 1390